نسل ها

هنگامی که ما وظیفه راهنمایی را بر عهده می گیریم، دانستن برخی از چیزها در مورد فردی که به او آموزش می دهیم کمک می کند. یکی از داده های مفید، نسلی است که او به آن تعلق دارد. به طور کلی، ویژگی‌های هر نسل - هم خوب و هم بد - وجود دارد که بر ما تأثیر زیادی می‌گذارد: مفروضات، مبارزات، نقاط قوت، تجربیات و موارد دیگر. از آنجایی که به دنبال درک فردی هستید که به او آموزش می دهید، دسته بندی نسل می تواند مفید باشد.

خطر استفاده از این دسته‌بندی‌ها این است که ما را وسوسه می‌کنند تا همه چیز را با آنها توضیح دهیم، انگار که کسی متوجه شده است که آیا می‌دانیم در چه سالی متولد شده‌اند. همین خطر در انواع تست های شخصیت وجود دارد. این نوع ابزارها تا حدی قدرت توصیفی دارند، اما ما نباید اجازه دهیم که روش آموزش ما را بیش از حد ساده یا از پیش تعیین کنند. با این حال، قدرت توصیفی این دسته بندی های نسلی ارزش استفاده از هر فردی را دارد که ما مربی آن هستیم. همانطور که به دنبال سرمایه گذاری روی شخص دیگری هستید، برخی از واقعیت های نسل زیر را در نظر داشته باشید.

بومرها

متولد شد: 1946-1964
سنین: 59-77

پس زمینه

شما با جنگ جهانی، درگیری های ملی، جنگ داخلی و حتی جنگ سرد بیگانه نیستید. شما ظهور اکتشافات فضایی، پیش نویس نظامی در سن 18 سالگی و حتی فروریختن دیوار برلین را دیدید. به عنوان نسل پس از جنگ و نسل پس از رکود، شما مشتاق به دست آوردن رویای آمریکایی شدید. شما تصویری ذهنی از زندگی بت‌های پس از جنگ دارید. شما خستگی ناپذیر برای بالا بردن استاندارد زندگی خود کار می کنید. با تمام شدت خود به احتمال زیاد فراموش می کنید که بایستید و گل رز را بو کنید، و در تلاش برای لذت بردن از ثمره تمام تلاش خود هستید.

آموزش و پرورش نردبان این نسل برای رسیدن به مکان بالاتر است، از این رو نام آموزش عالی است. آموزش و پرورش جستجو می شود، بها داده می شود، درباره آن صحبت می شود و انتظار می رود. معرفی هدف گذاری و دستیابی به اهداف عادی شد. دیگر از «زندگی به سبک آزاد» خبری نیست، بومرها اشتیاق به نظم، انگیزه، هدفمندی و تعیین هدف داشتند.

آنها چه کسانی هستند

به عنوان یک نسل پس از جنگ، باید انتظار داشت که تمام دردها، تلفات، تصاویر و بازسازی ملت را جبران کنید. شما به خاطر اخلاق کاری بی امان خود شناخته شده اید و به خوبی از تنبلی و بی تفاوتی رنج نمی برید. این به اشتیاق بومر برای سلامت جسمانی، پیشرفت های آنها در پزشکی و تمایل به زندگی طولانی و سالم سرایت می کند. زندگی پاک، خانواده های پرجمعیت و سیاست محافظه کارانه برای این نسل نقطه صفر است.

شما مشغول بچه دار شدن، ساختن آینده، رد وضعیت موجود و قرار دادن مردی روی ماه هستید. اگرچه دومین نسل بزرگ بعد از هزاره هاست، اما معنی بازی برای نگهبان ها را می فهمید و برای آن ارزش قائل هستید. شما فناوری را پذیرفتید، به انقلاب فناوری هدایت شدید، رهبران ارزشمندی مانند بیل گیتس و استیو جابز خلاق. با عزم راسخ، مصمم بودید که عقب نمانید، بلکه خارج از چارچوب فکر کنید و برای استقلال ارزش قائل شوید. برخی حتی شما را نسل DIY نامیده اند.

هر نسلی برای رفاه ارزش قائل است و به عنوان یک نسل، شما به شدت از نیاز به پس انداز برای دوران بازنشستگی آگاه شدید. رسیدن به سن 65 سالگی کار بزرگی است و فرد باید مسیری را برای رسیدن به "تخم مرغ لانه" تعیین کند تا بتواند ربع آخر زندگی را سپری کند. برخلاف اجدادتان، شما نسبت به آینده و کمک های دولتی بدبین بودید، بنابراین مسئولیت بازنشستگی و سال های بعد را بر عهده گرفتید. استقلال از سیستم یک امر مباشرتی بود حتی اگر این بدان معنا بود که شما مدت بیشتری در نیروی کار خواهید ماند.

چگونه به آنها مربی و وزیر کنیم

استقلال قوی شما هم نقطه قوت است و هم نقطه ضعف. جنبه تاریک این قدرت این است که شما به سمت درون می روید و ممکن است وسوسه شوید که نسل بعدی را فراموش کنید. شما متوجه شدید، پس اونا هم باید. اگر شما با این ایدئولوژی بزرگ شده باشید، درست به نظر می رسد، اما کتاب مقدس از هر یک از ما می خواهد که حتی بیشتر از خود به دیگران اهمیت دهیم. تنها در عهد جدید ده ها فرمان وجود دارد. لطفاً درگیر شوید و وسوسه نشوید که در RV خود سوار شوید و آن را به نسل بعدی بسپارید تا آن را خراب کنند. شما بیشتر از چیزی که بتوانید تصور کنید برای ارائه دارید. هزاره‌ها به راهنمایی شما نیاز دارند، و وقتی یکی از آنها را از پرتگاه بی‌تفاوتی یا لبه فاجعه نجات دهید، پاداش بزرگی دارد.

استقلال مالی شما قوی است و به عنوان یک نسل بعد از افسردگی، وسوسه خواهید شد که بخیل باشید. این امکان وجود دارد که خداوند استاندارد زندگی شما را بالا نبرد، بلکه استاندارد بخشش شما را افزایش داده باشد (به اصل گنج رندی آلکورن مراجعه کنید). آنچه را که دوست دارید همان چیزی است که می پرستید، و اگر پول را دوست داشته باشید، در نهایت آن را می پرستید. عیسی گفت: هرجا کیف پولت باشد، دلت به دنبالش خواهد رفت.

بومرها به خوبی از احمق ها رنج نمی برند. شما حق شنیده شدن را به دست آورده اید. نسل‌های متوالی از شما می‌خواهند که خاطره‌ای طولانی از جایی که آمده‌اید داشته باشید و در برابر کاستی‌های آن‌ها صبر و شکیبایی زیادی داشته باشید. نسل بعدی ممکن است آنچنان که رویای آمریکایی رانده نمی شود و به احتمال زیاد نسبت به این زندگی و رهبران آن بسیار بدبین هستند. آنها حتی به یک "تخم مرغ لانه" فکر نمی کنند. آنها با سیاست درگیر نیستند، اعتماد به نفس ندارند، KPI ندارند، یا مانند شما در اجتماع شرکت نمی کنند.

بنابراین، من مأموریت بزرگ را در متی 28:16-20 به شما توصیه می کنم. شما به عنوان بومرها بشدت بشارت داده شده اید. نسل بعدی هم به بشارت و هم به شاگردی شدید نیاز دارد، شاگردی زندگی در زندگی همانطور که پولس در تیطس 2 توصیف کرده است. مسئولیت سرمایه گذاری در نسل بعدی را بپذیرید و از این بار دور نشوید یا رانده نشوید. به قول پادشاه سلیمان، "از خدا بترسید و احکام او را نگاه دارید، زیرا این تمام وظیفه انسان است" (جامعه 12:13).

ژنرال X

متولد شد: 1965-1980
سنین: 43-58

پس زمینه

جنرال X آن گونه توجهی را که نه هزاره ها و نه بیبی بومرها به خود جلب کرده اند، به خود جلب نکرده است. بومرها در زمان هیجان انگیزی وارد تصویر شدند، زیرا جنگ جهانی دوم از دیدگان محو شد. هزاره ها در ایالات متحده در ثروتی قابل توجه متولد شدند، با پایان جنگ سرد و آینده روشن. سال‌هایی که ورود ژنرال ایکس به جهان را رقم زد، سال‌هایی است که اکثر آمریکایی‌ها آن را به خوبی به یاد نمی‌آورند. با این حال چیزهای خوبی برای جشن گرفتن در مورد این نسل وجود دارد. این بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که آیا شما خود بخشی از این نسل هستید یا در حال مربیگری کسی هستید که چنین است.

آنها چه کسانی هستند

Gen X در حال حاضر حدود 43 تا 58 سال سن دارد. آنها در برخی از نقاط عطف تاریخی به یاد ماندنی زندگی کرده اند، اما در دوران ناآرامی فرهنگی و ناآرامی های منحصر به فرد در تاریخ آمریکا متولد شده اند. سال های تولد آنها، 1965-1980، شاهد ترور شخصیت های مهمی مانند مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت کندی، استعفای ریچارد نیکسون از ریاست جمهوری، شورش های نژادی، بدبینی جنگ ویتنام، رکود اقتصادی و غیره بود. در حالی که در این سال‌ها اتفاقات خوبی رخ داد - برای مثال فرود ماه - ژنرال X در غوغا متولد شد و این سال‌ها نقطه بالایی در تاریخ آمریکا نیست. ردیابی علت و معلولی در این موارد ذاتاً حدس و گمان است، اما مشاهده شده است که ژنرال X به سمت بدبینی گرایش دارد، و انسان تعجب می‌کند که آیا اخلاق سال‌های اول زندگی‌شان بر نگرش آن‌ها به زندگی تأثیر گذاشته است.

این نسل توسط بیبی بومرها که به خاطر اخلاق کاری سخت کوش و میل به ثبات مالی معروف بودند، بزرگ شدند. تعهد والدین آنها به رویای آمریکایی باعث شد که ژنرال ایکس بچه های کلیدی باشد. و در زمانه ای که همه جا تلویزیون دیده می شد - Gen X به دلایلی به عنوان نسل MTV شناخته می شود - و آغاز بازی های ویدیویی و رایانه های شخصی، چینش کلید ضامن خیلی خوب کار می کرد. ترتیبات خانوادگی برای بسیاری از بچه های Gen X متأسفانه از بین رفت و نرخ طلاق برای والدین آنها افزایش یافت.

در بزرگسالی، ژنرال X به دلیل ارزش گذاشتن تعادل بین کار و زندگی، به دلیل مستقل بودن شدید، و به طور کلی غیررسمی و بسته بودن شناخته شده است. غیرت آنها برای ثروتمندی، غیرت والدینشان نیست و مبارزه آنها با اضطراب مربوط به فرزندانشان نیست. آنها چیزی شبیه به یک نسل کودک وسط هستند که به اندازه پیشینیان یا جانشینان خود شناخته شده نیستند.

نحوه خدمت به آنها

یکی از ویژگی های ذکر شده در بالا، رگه مستقل و غیررسمی آنهاست. یکی از محصولات جانبی این بدبینی و بدگمانی نسبت به نهادها است. این می تواند منجر به دیدگاهی منفی نسبت به کلیسا شود - نهادی که مسیح برای آن مرد. بخشی از خدمت به ژنرال X شامل متقاعد کردن آنها به این است که کلیسا ایده خدا است، دروازه های جهنم بر آن چیره نمی شوند، و به ما دستور داده شده است که از جمع شدن با هم ایمانان خود غافل نشویم (عبرانیان 10:24-25). جامعه و خانواده ای که در کلیسای محلی ارائه می شود ارزش سرمایه گذاری زمان و استعدادهای ما را دارد. اگر در حال راهنمایی شخصی از ژنرال X هستید، او را تشویق کنید که بخشی از یک کلیسا باشد و او را در قبال آن مسئول نگه دارید.

الگوی دیگر برای اعضای ژنرال X، رویکرد دستپاچگی والدین آنها و اغلب، از هم پاشیدگی این ازدواج ها است. یکی از نویسندگان پیشنهاد کرده است که سوال تعیین کننده برای Gen X این است که "والدین شما چه زمانی طلاق گرفتند؟" در پاسخ به این، ژنرال X در مورد ازدواج و بچه دار شدن محتاط بوده است، اما در هنگام ازدواج و تکثیر، روی ثبات خانواده خود سرمایه گذاری کرده است. برای خدمت به ژنرال X، یک مربی باید حسن ازدواج و فرزندان را، هم از روی کتاب مقدس و هم از نمونه شخصی، نشان دهد. به آنها نشان دهید که چگونه کتاب مقدس با ازدواج باز و بسته می شود. جلال انجیل را که در ازدواج به تصویر کشیده شده است و وظیفه بزرگ تربیت حاملانی که به یک زن و شوهر سپرده شده اند را به آنها نشان دهید. میل به خانه های با ثبات یک آرزوی خوب است، پس آنها را در این امر تشویق کنید و آنها را برای وفاداری مجهز کنید.

در نهایت، آنها را با کمیسیون بزرگ الهام بخشید. جهان سقوط کرده ما سوخت فراوانی برای بدبینی، بی تفاوتی و بی اعتمادی فراهم خواهد کرد. شاید شخصی که شما مربیگری می کنید احساس کند که عضوی از یک نسل فراموش شده است - ممکن است در این مورد اشتباه نکنند. بچه‌های وسط اغلب نادیده گرفته می‌شوند، و در مورد ژنرال X هم همین‌طور است. به آنها چشم‌اندازی بدهید که به دنبال پادشاهی باشند و انجیل را در همه جا پخش کنند. هیچ کار فراموش شده ای وجود ندارد و هیچ زحمتی بیهوده است وقتی برای مسیح انجام شود، و شهروندی ما در بهشت هم تزلزل ناپذیر و هم ابدی است. مسیح حضور خود را به کسانی که این مأموریت را می پذیرند وعده می دهد، و اقتدار او تضمین می کند که شکست نخواهد خورد. همه کسانی که خدا را می شناسند، پایه و دلیل محکمی برای امید ابدی دارند. به ژنرال X کمک کنید تا این حقایق را ببیند و در پرتو آنها زندگی کند.

هزاره ها

متولد شد: 1981-1996
سنین: 27-42

پس زمینه

شما به یاد دارید که قبل از اینکه دو هواپیما به برج های نیویورک سقوط کنند، بزرگ شده اید. شما یک کاربر اولیه فیس بوک بودید. شما به عنوان یک ضربه رکود به سن بلوغ رسیدید. شما هیچ گرایش مذهبی ندارید. شما مرز بین هویت بخشیدن به کار و پرورش زندگی خارج از حرفه خود را طی می کنید. اگر هر یک از اینها شما را توصیف می کند، به احتمال زیاد شما یک هزاره هستید.

یا شاید شما این را می خوانید نه به این دلیل که شما یک هزاره هستید، بلکه به این دلیل است که شخصی که مربی آن هستید. مانند همه این گونه روابط، خوب است که چند نکته در مورد آنها بدانید. زمانی که آنها در آن بزرگ شدند برای هر کاری که انجام می دهند تعیین کننده نیست، اما در شناخت نسلی که به آن تعلق دارند قدرت توصیفی وجود دارد.

آنها چه کسانی هستند

هزاره ها در حال حاضر بین 26 تا 41 سال سن دارند. این بدان معناست که تغییرات عظیم فرهنگی در دو دهه گذشته در زمان‌هایی عمیقاً شکل‌دهنده در زندگی آنها رخ داده است. بیشتر هزاره‌ها به اندازه‌ای بزرگ هستند که به یاد بیاورند بزرگ شدن در دهه‌های 1980 و 90 چگونه بوده است. این دهه ها مسائل مهمی داشتند، اما آنها همچنین - به ویژه دهه 90 - زمان رفاه عمومی، ثبات و فرهنگ مشترک در ایالات متحده بود. آن را با دو دهه اول هزاره جدید مقایسه کنید، زمانی که هزاره ها وارد سال های نوجوانی یا بزرگسالی شدند، زیرا شاهد حملات تروریستی، جنگ های طولانی و مشکلات اقتصادی بودند و شاهد ظهور اینترنت، رسانه های اجتماعی و شکاف فرهنگی بودند. این عوامل به این معناست که، در حالی که بیشتر هزاره ها به بدبینی و ناامیدی عمیق نمی پردازند - آنها هنوز دهه 90 را به یاد می آورند! - آنها حامل اضطراب هستند. در واقع، برخی این را نسل مضطرب نامیده اند.

هر نسلی رفاه مادی را در اولویت قرار می‌دهد، اما تجربه هزاره‌ها از رکود و بی‌ثباتی این موضوع را نشان می‌دهد. آنها ثروت سال های گذشته را به یاد می آورند و دوست دارند آن را برگردانند. اما تلاش‌های حرفه‌ای آن‌ها صرفاً با سود مالی انجام نمی‌شود. بسیاری برای نوعی تماس حرفه ای و احساس هویت در کار خود ارزش قائل هستند. یکی از پیامدهای این تلاش برای ثبات و فراخوان این است که بسیاری از هزاره ها تشکیل خانواده را به تعویق انداخته اند. و حتی برخی از کسانی که ازدواج کرده‌اند، تصمیم می‌گیرند بچه دار نشوند، که در نتیجه نرخ تولد بسیار پایین است. این می تواند تأثیر اقتصادی منفی بر آینده داشته باشد، یک چرخش طعنه آمیز وقایع برای هزاره ها.

چگونه به آنها مربی و وزیر کنیم

واقعیت آشکار این است که نوع خدمتی که بیشتر هزاره ها به آن نیاز دارند، تبشیر است، زیرا بسیاری از آنها اصلاً وابستگی مذهبی ندارند، اما بخشی از گروه رو به رشد «هیچ» هستند. اگر بتوانید در هزاره سرمایه گذاری کنید، ممکن است راه هایی برای افزایش اثربخشی شما وجود داشته باشد. یکی از نتایج بزرگ شدن در زمان رشد این است که Millennials می توانند عدم اصالت را در یک مایل دورتر احساس کنند، و مشتاقند تشخیص دهند که کسی در حال تلاش برای فروش صورت حساب به آنها است. بنابراین اگر کسی می‌خواهد یک هزاره را در یک رابطه مربیگری مشارکت دهد، عاقلانه است که این کار را به روشی صادقانه و ارگانیک انجام دهد. مردان و زنان این نسل، که بسیاری از آنها توسط نمایشگرهای تلویزیون و سپس نمایشگرهای کوچکتر شاگرد شده بودند، هوس روابط رو در رو هستند. در چشمان آنها نگاه کنید و در گوشه آنها باشید.

به همین ترتیب، آنها می خواهند رهبری مشروع و قابل احترام را ببینند. اگر می خواهید یک هزاره را راهنمایی کنید اما مایل نیستید آنچه را که موعظه می کنید تمرین کنید (و در مورد کاستی های خود صادق باشید)، تأثیر کمی خواهید داشت. همانطور که برای بسیاری از ما صدق می کند، هزاره ها شاهد رهبری ناموفق در عرصه سیاسی بوده اند، و کسانی که در کلیسا بزرگ شده اند، شاهد شکست های برجسته رهبری در کلیسا بوده اند. اینها دلایل مشروعی برای ترک ایمان نیست، اما کمکی نمی کند. شما کامل نخواهید بود، اما شما صادق و درستکار هستید، این راه طولانی را پیش خواهد برد.

همچنین حقایق کتاب مقدسی وجود دارد که دانستن و باور آنها برای هزاره ها بسیار مهم است. با توجه به اینکه تعداد زیادی از این نسل با اضطراب، میل به ثبات، تنهایی و شک سروکار دارند، راه اصلی که یک مربی می تواند به یک هزاره خدمت کند، تجهیز آنها برای دیدن نحوه صحبت کتاب مقدس در مورد این چیزها است. به آنها نشان دهید که کلام خدا چه می گوید در مورد اینکه با نگرانی خود چه کنیم (متی 6:25-34؛ اول پطرس 5:6-7؛ فیلیپیان 4:4-8). به آنها بیاموزید که تنها واقعیت قطعی در زندگی، خود خداست (اشعیا 33:5-6؛ عبرانیان 12:28). آنها را راهنمایی کنید تا بدانند که می توانند در مورد تردیدهای خود با خداوند صادق باشند (مزمور 13؛ و این اطمینان و اطمینان را می توان در عیسی مسیح داشت (اول یوحنا 5:13).

ژنرال Z

متولد شد: 1997-2012
سنین: 11-26

پس زمینه

جابجایی ها و تغییرات از یک نسل به نسل دیگر معمولاً شرایطی هستند و پیشرفت معقولی را دنبال می کنند. یک نسل ماشین ندارد، نسل بعدی ماشین ندارد. یک نسل با تلویزیون بزرگ شدند، والدینشان نه. اینها تغییراتی در شرایط هستند و در حالی که اغلب منجر به تغییرات فرهنگی گسترده ای می شوند که در نسل ها منعکس شده است، سازگاری های فرهنگی نیز زیربنای همه اینها وجود دارد. در بیشتر تاریخ آمریکا، این سازگاری‌های فرهنگی توسط یک جهان‌بینی متاثر از مسیحیت و دیدگاه مطلوب نسبت به ایالات متحده ارائه می‌شد.

و سپس ژنرال Z وجود دارد.

آنها چه کسانی هستند

اغراق آمیز نیست اگر بگوییم اخلاق فرهنگی که ژنرال Z در آن رشد کرده است - و آنها به شکل گیری آن کمک کرده اند - برای اکثر نسل های قبلی کاملاً بیگانه است. ثروت پایداری که دهه 1990 را مشخص کرد، همراه با فرهنگ مشترک آن، ممکن است در دهه 1590 تا آنجا که به ژن Z مربوط می شود، رخ داده باشد. آنها 11 سپتامبر را به خاطر نمی آورند، و بنابراین تغییراتی که در پیامدهای 11 سپتامبر رخ داد - جنگ های طولانی، رکود مالی، و شکاف عمومی جامعه - برای آنها تغییری نبود، بلکه به سادگی وضعیت موجود بود. پس جای تعجب نیست که آنها دنیا را خطرناکتر از پیشینیان خود می بینند و کمتر احتمال دارد که گواهینامه رانندگی خود را بگیرند و خانه را ترک کنند. همه می‌دانند که جهان می‌تواند مکانی ترسناک باشد، اما برای ژنرال Z، همیشه چنین بوده است.

به طور مشابه، زمانی را به خاطر نمی‌آورند که اینترنت چیزی نبود که در جیب خود حمل می‌کردید، از این رو برچسب «صفحه‌گرها» را می‌دادند. از یک طرف، بومی بودن دیجیتال مزایایی دارد که به آنها در زمینه های خاص حرفه ای مزیت هایی می دهد. اما نتایج در حال آمدن هستند و به این نتیجه می رسند که هزینه گذراندن چهار ساعت یا بیشتر در روز در مقابل یک صفحه نمایش (آماری که در مورد 57% Gen Z صادق است) ممکن است ارزش آن را نداشته باشد. یک سوم از ژنرال Z می‌گویند که به صورت آنلاین مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، دوستان و جامعه آنها اغلب به‌جای حضوری آنلاین هستند، و سلامت روانی و عاطفی بسیاری از افراد در Gen Z - به‌ویژه دختران نوجوان - به‌طور خطرناک و چشمگیری کاهش یافته است. رسانه‌های اجتماعی تنها دلیل این واقعیت‌ها نیستند، اما مطمئناً نقش داشته‌اند.

مدیریت این تغییرات اجتماعی و فناوری به تنهایی به اندازه کافی سخت خواهد بود، اما زندگی از طریق آنها در حالی که در یک فرهنگ پس از مسیحیت رشد می کند، دستور العمل دشواری جدی است. برخی از واقعیت‌های اخلاقی و مذهبی را در نظر بگیرید: فقط یک سوم از ژنرال Z فکر می‌کنند دروغ از نظر اخلاقی اشتباه است، یک پنجم معتقدند که کتاب مقدس کلام خداست، و احتمال ادعای ملحد بودن آنها دو برابر بیشتر از بقیه جمعیت بزرگسال آمریکایی است. آنها در سردرگمی جنسیتی غوطه ور شده اند، توسط پورنوگرافی از بین رفته اند و به آن شادی که می خواهند دست نمی یابند.

می توان نگران وضعیت ژنرال Z بود، اما دید بهتر این است که ببینیم مزارع برای برداشت سفید هستند.

چگونه به آنها مربی و وزیر کنیم

ژنرال Z باید بشارت داده شود. اگر با فردی از ژنرال Z رابطه دارید - در حال حاضر بین 13 تا 25 سال - اولویت اول این است که به اندازه کافی او را دوست داشته باشید تا از آنها التماس کنید که با خدا آشتی کنند. عظمت عیسی مسیح را به آنها بگویید و لذت شناخت و پیروی از او را به آنها نشان دهید.

اگر در ژنرال Z به کسی راهنمایی می‌کنید، شکوه یک زندگی مسیحی معمولی، وفادار و استوار را به او نشان دهید. به آنها نشان دهید که شادی در لایک، ریتوییت و اشتراک گذاری نیست، بلکه در روابط با افراد واقعی است: دوستان، همسران، فرزندان، اعضای کلیسا. شاید هیچ چیز پر زرق و برقی در مورد رشته های معنوی وجود نداشته باشد، اما سرمایه گذاری آهسته و پیوسته در سلامت معنوی ارزش آن را دارد.

با توجه به چالش‌های بهداشت روانی که بسیاری از نسل Z با آن مواجه هستند، آنها را تشویق کنید که ایمان، امید و عشق همچنان پابرجا هستند (اول قرنتیان 13:13). به آنها بیاموزید که دانستن عیسی مسیح به عنوان خداوند به این معنی است که هیچ کس نمی تواند ما را از دست او ربوده و او ثبات زمان ماست (اشعیا 33:6). بنابراین، چه ما سرشار از شادی، پول، و دوستان باشیم، یا از نظر عاطفی یا رابطه‌ای ضعیف باشیم، می‌توانیم رضایتمندی را بیاموزیم (فیلیسیان 4: 11-12) و آرامشی را که بیش از درک است دریافت کنیم (فیلیسیان 4: 4-7).

در نهایت، صدق و غنای کتاب مقدس را به آنها بیاموزید. به احتمال زیاد آنها با آموزه های آن ناآشنا هستند و ممکن است مطمئن نباشند که آیا آن را باور کنند. اما هیچ راه بهتری برای غلبه بر شک و تردید دیگران نسبت به تعالیم کتاب مقدس وجود ندارد تا اینکه واقعاً آنها را با آن آشنا کنیم. با آنها در کلام خدا قدم بردارید، آنها را به خاطر سپردن و تعمق در آنچه می خوانند دعوت کنید و شاهد تغییر آنها باشید.