غلبه بر اضطراب از دیدگاه کتاب مقدس
نوشتهی کریستین لینگوا
فهرست مطالب
- مقدمه
- اضطراب - یک مبارزه جهانی
- پاسخ کتاب مقدس به اضطراب
- چرا این سفر اهمیت دارد
-
جلسه ۱: درک اضطراب از دریچه کتاب مقدس
- اضطراب: مبارزهای که همه ما با آن روبرو هستیم
- تعریف اضطراب: یک تجربه طبیعی انسانی در مقابل یک مبارزه معنوی
- کتاب مقدس درباره اضطراب چه میگوید؟
- درک واکنش اضطراب و شک به خود
- چه زمانی اضطراب به یک نبرد معنوی تبدیل میشود؟
- دلگرمی این هفته: بردن نگرانی به حضور خدا
- شناخت اضطراب در زندگی ما
- ارتباط بین اضطراب و شک به خود
- وقتی اضطراب شدید را تجربه میکنید چه باید کرد؟
- جلسه دوم: حاکمیت خدا بر ترسهای ما
- جلسه ۳: تجدید ذهن از طریق کتاب مقدس و دعا
- جلسه ۴: زندگی با ایمان و تشویق دیگران
- بحث: چگونه میتوانید از طریق کتاب مقدس به دیگران در غلبه بر اضطراب کمک کنید؟
- تشویق نهایی
مقدمه
اضطراب بار سنگینی است که بسیاری از ما در سکوت حمل میکنیم. اضطراب میتواند زمانی که کمترین انتظار را داریم، به درون ما رخنه کند - در لحظات عدم اطمینان، در سکوت شب یا حتی در اواسط یک روز به ظاهر عادی. سنگینی نگرانی میتواند باعث شود احساس انزوا، خستگی و درماندگی کنیم. بعضی روزها، اضطراب مانند نیرویی غیرقابل توقف به نظر میرسد که نحوه تفکر، احساس و عمل ما را تعیین میکند.
اما اضطراب چیز جدیدی نیست. مختص دنیای مدرن یا نسلهای قبل نیست. در طول تاریخ، حتی در کتاب مقدس، مردم با نگرانی، ترس و عدم اطمینان دست و پنجه نرم کردهاند. با این حال، تفاوت در نحوه واکنش ما به آن است.
جهان گزینههای زیادی برای مقابله با چیزهایی مانند مدیتیشن، ذهن آگاهی، ورزش درمانی و حتی رسانههای اجتماعی ارائه میدهد. برخی از این روشها در حال حاضر تسکیندهنده هستند، اما اغلب آرامش واقعی و پایدار را به ارمغان نمیآورند. آنچه کتاب مقدس ارائه میدهد، که بسیار مهمتر است، توانایی سپردن ترسهای وحشتناک خود به خدا است تا بتوانیم در حضور او غرق شویم و از آرامش واقعی لذت ببریم.
او احساس اضطراب ما را تصدیق میکند، و با گفتن اینکه «بر آن غلبه کنید» ترسهای ما را فرو نمینشاند. خیر. او هنگام مطالعه از طریق ما با قلبهای مضطرب ما صحبت میکند، و کلام او یادآوری میکند که هیچ کس واقعاً در این دنیا تنها نیست؛ همیشه حضور خدا مراقب ماست و ما نیازی نداریم که این بارها را به تنهایی حمل کنیم.
عیسی مسیح با حکمت و شفقت خود، در زندگی روزمرهاش نیز به همین شکل با اضطراب برخورد میکرد. در متی ۶:۲۵-۳۴، عیسی به پیروانش میگوید که نگران چگونگی خوردن، آشامیدن یا پوشیدن نباشند. در عوض، او توجه آنها را به گلهای صحرا و پرندگان آسمان معطوف میکند و نشان میدهد که چگونه خداوند از تمام خلقت خود مراقبت میکند.
وقتی خودمان را در موقعیتهای دشوار مییابیم، معمولاً احساس اضطراب و ترس میکنیم. بسیاری از ما وقتی نمیتوانیم شرایط حال یا آینده خود را کنترل کنیم، احساس اضطراب میکنیم. با این حال، کتاب مقدس به ما میآموزد که آرامش واقعی را میتوان از طریق اعتماد به خدا در همه چیز به جای تلاش برای کنترل هر جنبهای از زندگی خود به دست آورد.
این راهنما به تفصیل به آموزههای کتاب مقدس در مورد اضطراب میپردازد و مهمتر از آن، بر کمک به شما در یافتن مربیای تمرکز دارد که بتواند حکمت عمیقتر و الهیتری ارائه دهد. میتوانید این مربیان را افرادی در نظر بگیرید که نسبتاً از شما مسنتر هستند و شخصاً با چالشهای فراوان زندگی روبرو شدهاند. شما در بحثها و گفتگوهای معناداری شرکت خواهید کرد که نه تنها به شما کمک میکنند اضطراب را به همان شکلی که هست بپذیرید، بلکه ترس را با ایمان جایگزین کنید.
ارائه ابزارهای کاربردی، گفتگوهای واقعی و حقایق کتاب مقدس - هر جلسه در این راهنما، جلسه قبل را پشتیبانی میکند و به شما میآموزد که چگونه با آزادی بیشتری گام بردارید. مهمتر از همه، این راهنما قصد دارد به شما بیاموزد که چگونه وعدههای خدا را واقعاً در زندگی روزمره خود به کار ببرید، به جای اینکه صرفاً در مورد اعتماد به او بخوانید.
مبارزه شما با اضطراب لازم نیست در انزوا انجام شود. خداوند افرادی مانند مربیان، دوستان و دیگر افراد با ایمان را قرار داده است که آمادهاند تا شما را در این مبارزات راهنمایی کنند. هدف ما این است که این سفر دانش شما را در مورد عشق خدا و عمق ایمانتان افزایش دهد تا بتوانید آرامش او را تجربه کنید.
اضطراب - یک مبارزه جهانی
اضطراب اشکال مختلفی دارد. برای برخی افراد به صورت افکار پریشان ظاهر میشود، در حالی که برخی دیگر آن را به صورت درد جسمی - درد قفسه سینه، بیخوابی یا خستگی - میبینند. امور مالی، سلامتی، روابط، کار یا حتی عدم قطعیتهای آینده میتواند باعث اضطراب شود. داوود، چهرهای مشهور در کتاب مقدس، نوعی اضطراب عمیق داشت. مانند بسیاری از مزامیر او، او نیاز داشت بسیاری از فریادهای ناامیدانه خود را بیرون بریزد.
«هنگامی که اضطراب در من بسیار بود، تسلی تو مرا شادمان ساخت.» — مزمور ۹۴:۱۹
دیوید اضطراب خود را نادیده نگرفت یا سعی نکرد از آن فرار کند؛ در عوض، او بر خدا تمرکز کرد. گفتگوهای صادقانه با خدا به دیوید کمک کرد تا از طریق دعا ترسهایش را کاهش دهد. رویکرد او به ما یادآوری میکند که داشتن اضطراب کاملاً خوب است و نشان دهنده ضعف ایمان ما نیست؛ در عوض، اضطراب فرصتی دیگر برای نزدیکتر شدن به خداست.
حتی عیسی قبل از مصلوب شدنش نیز پریشانی عمیقی را تجربه کرد. او در باغ جتسیمانی چنان با شدت دعا کرد که خون از او جاری شد (لوقا ۲۲:۴۴). حتی در این لحظات وحشتناک، عیسی با اطمینان تسلیم اراده پدر شد و به ما نشان داد که توکل به خدا درمان اضطراب ماست.
ما این روند را در سراسر کتاب مقدس مشاهده میکنیم:
داشتن اضطراب در مورد مشکلاتمان اشکالی ندارد، اما لازم نیست اجازه دهیم که ما را کنترل کند.
خدا ترسهای ما را درک میکند، و میخواهد که ما آنها را به او بسپاریم.
راه حل، نادیده گرفتن مشکلات زندگی نیست؛ بلکه توکل به خدا در آن دوران سخت، راه حل است.
پاسخ کتاب مقدس به اضطراب
دنیا به ما میگوید که اضطراب چیزی است که باید مدیریت شود، سرکوب شود یا از آن فرار کرد. اما خداوند چیز متفاوتی ارائه میدهد - چیزی بهتر. او به جای اینکه به ما بگوید برای غلبه بر ترسهایمان سختتر تلاش کنیم، ما را فرا میخواند تا در حضورش آرام بگیریم.
فیلیپیان ۴: ۶-۷: دعوتی برای دعا کردن، نه نگرانی
«از هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر موقعیتی، با دعا و التماس، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. و آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد کرد.»
پولس نمیگوید: «سعی کن کمتر نگران باشی.» او میگوید: «نگران هیچ چیز نباش.» این یک دستور سختگیرانه نیست - بلکه دعوتی است برای اعتماد کامل به خدا. وقتی نگرانی را با دعا جایگزین میکنیم، خدا قول میدهد آرامشی به ما بدهد که فراتر از درک ماست.
اما به بخش کلیدی این آیه توجه کنید: با شکرگزاری. سپاسگزاری ابزاری قدرتمند در برابر اضطراب است. تمرکز بر آنچه خالق ما برای ما انجام داده است، ایمان ما را به آنچه او به انجام آن ادامه خواهد داد، تقویت میکند.
اول پطرس ۵:۷: سپردن بار نگرانیهایمان به دوش او
«تمام نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شماست.»
کلمه یونانی که برای «انداختن» استفاده میشود، همان کلمهای است که در توصیف چگونگی انداختن ردای الاغ قبل از سوار شدن عیسی بر آن به کار رفته است. این عمل، قرار دادن آرام ردا نیست، بلکه پرتاب کردن آن است. خدا نیازی ندارد که ما بارهایمان را حمل کنیم؛ او از ما انتظار دارد که آنها را به سمت او پرتاب کنیم زیرا او ما را دوست دارد.
اشعیا ۴۱:۱۰: حضور خدا در ترس ما
«پس مترس، زیرا من با تو هستم؛ هراسان مباش، زیرا من خدای تو هستم. من تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد؛ من تو را با دست راست پارسای خود حمایت خواهم کرد.»
یکی از آرامشبخشترین حقایق در کتاب مقدس این است که خدا همیشه با ماست. اضطراب اغلب باعث میشود احساس تنهایی کنیم، اما خدا به ما یادآوری میکند که ما هرگز واقعاً تنها نیستیم. حضور او آرامش ماست.
چرا این سفر اهمیت دارد
این راهنما فقط در مورد یادگیری چگونگی «احساس بهتر» نیست. بلکه در مورد دگرگونی است. در مورد گام نهادن به زندگیای است که خداوند شما را برای آن فراخوانده است - رها از زنجیرهای ترس و نگرانی.
اضطراب ممکن است یک شبه از بین نرود، اما همچنان که اعتمادتان به خدا بیشتر میشود، آرامش او را به شیوههایی که هرگز تصور نمیکردید، تجربه خواهید کرد. یاد خواهید گرفت که آرامش به معنای نبود مشکلات نیست، بلکه حضور مسیح است.
در جلسات بعدی، موارد زیر را بررسی خواهید کرد:
آنچه کتاب مقدس در مورد اضطراب میگوید و چگونه میتوان حقایق آن را در زندگی خود به کار برد.
چگونه از ترس به ایمان تغییر دهیم، یاد بگیریم که به حاکمیت خدا اعتماد کنیم.
گامهای عملی برای نو کردن ذهن از طریق کتاب مقدس و دعا
چگونه میتوانیم روزانه در آرامش الهی گام برداریم و دیگران را نیز به این کار تشویق کنیم؟
این سفر را نباید به تنهایی طی کرد. یک مربی - کسی که خود سختیها و مشکلات را پشت سر گذاشته است - میتواند خرد، تشویق و مسئولیتپذیری را برای شما فراهم کند. آنها میتوانند وقتی ترس سعی میکند بر شما غلبه کند، حقیقت خدا را به شما یادآوری کنند.
خداوند زندگی بدون سختی را وعده نمیدهد، اما قول میدهد که در میان سختیها با ما باشد. او حضور، قدرت و آرامش خود را تقدیم میکند.
همانطور که این مطالعه را شروع میکنید، لحظهای را به دعا اختصاص دهید. از خدا بخواهید که قلب شما را به روی حقیقت خود باز کند. او را به مبارزات خود دعوت کنید و اعتماد کنید که او گام به گام شما را راهنمایی خواهد کرد.
تو تنها نیستی. تو عمیقاً دوست داشته میشوی. و صلح امکانپذیر است - نه به این دلیل که زندگی بینقص است، بلکه به این دلیل که خدا وفادار است.
جلسه ۱: درک اضطراب از دریچه کتاب مقدس
آیه کلیدی: فیلیپیان ۴:۶-۷
«از هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر موقعیتی، با دعا و التماس، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. و آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد کرد.»
اضطراب: مبارزهای که همه ما با آن روبرو هستیم
اضطراب چیزی است که همه ما در برههای از زندگی تجربه میکنیم. میتواند موجی ناگهانی از نگرانی قبل از یک تصمیم بزرگ، یک شب بیقرار پر از نگرانی یا یک ترس مداوم و آزاردهنده باشد که به نظر نمیرسد هرگز از بین برود. اضطراب میتواند ناشی از عدم اطمینان، تجربیات گذشته یا حتی فشار تلاش برای کنترل چیزهایی باشد که فراتر از توانایی ما برای مدیریت هستند.
بعضی افراد اضطراب را در لحظات کوچکی تجربه میکنند - قبل از یک آزمون، مصاحبه شغلی یا یک مکالمه سخت. برخی دیگر آن را به شکلهای عمیقتری احساس میکنند، مانند مبارزه با ترسهای روزانه در مورد آینده، مشکلات مالی، مشکلات سلامتی یا روابط. اضطراب میتواند طاقتفرسا باشد، مانند وزنه ای که روی سینه شما فشار میآورد یا طوفانی که در ذهن شما غوغا میکند و آرام نمیگیرد.
حتی مؤمنان وفادار، افرادی که عمیقاً خدا را دوست دارند، با اضطراب دست و پنجه نرم میکنند. کتاب مقدس این واقعیت را نادیده نمیگیرد. مستقیماً با ترسهای ما صحبت میکند و راه متفاوتی برای پاسخ دادن ارائه میدهد - راهی که ما را دعوت میکند تا در بحبوحه عدم قطعیت به خدا اعتماد کنیم.
اما اضطراب از دیدگاه کتاب مقدس دقیقاً چیست؟ آیا فقط یک احساس طبیعی انسانی است یا چیزی عمیقتر در جریان است؟
تعریف اضطراب: یک تجربه طبیعی انسانی در مقابل یک مبارزه معنوی
اضطراب، در سادهترین شکل خود، پاسخی به ترس است. این زمانی اتفاق میافتد که ما در مورد آنچه در پیش است مطمئن نیستیم، وقتی احساس امنیت نمیکنیم، یا وقتی به توانایی خود در مدیریت یک موقعیت شک داریم. از دیدگاه صرفاً انسانی، اضطراب بخشی طبیعی از زندگی است. بدن و ذهن ما طوری خلق شدهاند که خطر را تشخیص دهند و بر اساس آن واکنش نشان دهند.
برای مثال، اگر در حال قدم زدن در جنگل بودید و ناگهان یک خرس دیدید، بدن شما فوراً واکنش نشان میدهد - قلبتان تند میزند، آدرنالین خونتان بالا میرود و مغزتان به شما سیگنال فرار میدهد. این نوع ترس مفید است زیرا به ما کمک میکند تا از آسیب در امان باشیم.
اما اضطراب متفاوت است. اضطراب به جای اینکه واکنشی به خطر واقعی باشد، اغلب پاسخی به سناریوهای «چه میشد اگر» است.
اگر شکست بخورم چه؟
اگر اتفاق بدی بیفتد چه؟
اگر هیچوقت راهی برای خروج از این وضعیت پیدا نکنم چه؟
اضطراب ما را متقاعد میکند که در خطر هستیم، حتی وقتی که نیستیم. به ما میگوید که باید کنترل اوضاع را در دست داشته باشیم و اگر همه پاسخها را ندانیم، همه چیز از هم میپاشد.
کتاب مقدس این مبارزه را به رسمیت میشناسد، و در حالی که اذعان میکند اضطراب بخشی از زندگی است، ما را نیز فرا میخواند تا به آن به طور متفاوتی پاسخ دهیم.
کتاب مقدس درباره اضطراب چه میگوید؟
خداوند ترسهای ما را نادیده نمیگیرد یا به ما نمیگوید که «دیگر نگران نباش». در عوض، او راهی برای تجربه آرامش واقعی، حتی در بحبوحه لحظات اضطرابآور، فراهم میکند.
- اضطراب سنگین است، اما خدا آرامش را هدیه میدهد.
«نگرانی دل را سنگین میکند، اما سخن نیکو آن را شادمان میسازد.» — امثال ۱۲:۲۵
تشبیهی که با خواندن این آیه به ذهنم میرسد، کسی است که از اضطراب رنج میبرد. انگار وزنهای سنگین بر پشتش سنگینی میکند و مانع نفس کشیدنش میشود. اضطراب میتواند ویرانگر باشد، بر قلبهایمان سنگینی کند و ما را خسته و افسرده کند. بخش دوم آیه میگوید: «یک کلمه محبتآمیز آن را شاد میکند.» این جمله این ایده را مطرح میکند که ما مجبور نیستیم بار اضطراب را به تنهایی تحمل کنیم. افرادی در زندگی ما هستند که خداوند آنها را برای تعالی ما بخشیده است و خود او سخنان حقیقت را ارائه میدهد که عمیقاً آرامشبخش هستند.
- خداوند ما را دعوت میکند تا نگرانیهایمان را به او بسپاریم.
«تمام نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شماست.» — اول پطرس ۵:۷
خداوند فقط به ما نمیگوید که نگران نباشیم - او به ما میگوید با نگرانیهایمان چه کنیم. او ما را دعوت میکند تا آنها را به او بسپاریم. این یک اتفاق یکباره نیست، بلکه یک تمرین روزانه است. هر بار که اضطراب پیش میآید، ما یک انتخاب داریم: آیا آن را به تنهایی حمل میکنیم یا آن را به کسی که از ما مراقبت میکند، واگذار میکنیم؟
- نگرانی چیزی به زندگی ما اضافه نمیکند.
«آیا هیچ یک از شما میتواند با نگرانی، ساعتی به عمر خود بیفزاید؟» — متی ۶:۲۷
عیسی در اینجا یک سوال مهم میپرسد. نگرانی مشکلات ما را حل نمیکند؛ راه حلی ارائه نمیدهد. اغلب با تحلیل بردن انرژی و آشفتگی افکارمان، اوضاع را بدتر میکند. این سخنان عیسی به ما یادآوری میکند که به جای نگرانی، باید به خدا اعتماد کنیم تا نیازهایمان را برآورده کند.
درک واکنش اضطراب و شک به خود
شناخت واکنشهای اضطرابی، گامی به سوی غلبه بر اضطراب است. از آنجا که اضطراب همیشه آشکار نیست، گاهی اوقات خود را به شکل افکار بیش از حد، رفتارهای اجتنابی و کمالگرایی نشان میدهد.
در ادامه به برخی از انواع رایج اضطراب اشاره میکنیم:
علائم جسمی - تجربه تپش قلب، گرفتگی قفسه سینه، سردرد و بیخوابی.
الگوهای ذهنی شامل بیش از حد فکر کردن، پیشبینی فاجعه و سرگیجه گرفتن از سناریوهای «چه میشد اگر» میشود.
کشمکشهای معنوی - شک به خوبی خدا، فاصلهای که در دعا احساس میشود، یا اعتماد به او.
این شناخت با آوردن ترس به سوی خدا، جایی که میتواند با آرامش جایگزین شود، به تغییر آن کمک میکند.
چه زمانی اضطراب به یک نبرد معنوی تبدیل میشود؟
همه اضطرابها ذاتاً گناه نیستند. کاملاً طبیعی است که در مورد یک مناسبت مهم یا اهمیت دادن به یکی از اعضای خانواده مضطرب باشیم. با این حال، پس از یک نقطه خاص، وقتی اضطراب کنترل و فرآیندهای تصمیمگیری را به دست میگیرد و باعث میشود فرد وعدههای خدا را زیر سوال ببرد، از مرز عبور میکند و به یک مورد درگیری معنوی تبدیل میشود.
هیچ چیز دشمن را بیش از القای ترس در ما و منحرف کردن توجه از نیکی بیحد و حصر خدا خوشحال نمیکند. او کاملاً درک میکند که اضطراب در خدمت جلوگیری از پذیرش آزادیای است که مسیح ارائه میدهد.
صرف نظر از شرایط دشوار، خداوند هر آنچه را که برای مبارزه لازم است به بشریت داده است. ما توسط جامعهای از مؤمنان احاطه شدهایم که میتوانیم در مواقع سختی به آنها تکیه کنیم. علاوه بر این، روح او ما را تقویت میکند و کلام او مملو از وعدههای صلح است.
سوالات بحث برای مربی و شاگرد
اضطراب به چه شکلی در زندگی شما بروز میکند؟ آیا تمایل دارید بیش از حد فکر کنید، از نظر جسمی احساس تنش میکنید یا با شک و تردید دست و پنجه نرم میکنید؟
آیا اغلب افکار تکراری که با «چه میشد اگر» شروع میشوند را تجربه میکنید؟ چند نمونه از آنها را بیان کنید؟
آیا تا به حال تجربه کردهاید که اضطراب در رابطهتان با خدا اختلال ایجاد کند؟ چطور؟
کدام بیت از این جلسه بیشتر از همه به دلتان نشسته؟ چرا؟
دلگرمی این هفته: بردن نگرانی به حضور خدا
همچنان که به جلو حرکت میکنیم، این هفته زمانی را برای توجه به زمان بروز اضطراب اختصاص دهید. به جای اینکه اجازه دهید اضطراب کنترل شما را به دست بگیرد، مکث کنید و به خدا روی آورید. در مورد فیلیپیان ۴: ۶-۷ تأمل کنید و وقتی افکار اضطرابآور به سراغتان میآیند، به خودتان یادآوری کنید:
«خدا همه چیز را تحت کنترل دارد. من مجبور نیستم این بار را به تنهایی به دوش بکشم.»
مرحله اقدام:
یک اضطراب خاص را که امروز با خود حمل میکنید، بنویسید. هر روز صبح، دعا کنید و آن را به خدا بسپارید. هر شب را با شکرگزاری از او برای آرامشش به پایان برسانید، حتی اگر هنوز آن را احساس نکردهاید.
خداوند از شما نمیخواهد که به تنهایی بر اضطراب خود غلبه کنید - او شما را دعوت میکند که قدم به قدم به او اعتماد کنید.
تشخیص واکنشهای اضطرابی و شک به خود در زندگیمان
آیه کلیدی: فیلیپیان ۴:۶-۷
«از هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر موقعیتی، با دعا و التماس، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. و آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد کرد.»
شناخت اضطراب در زندگی ما
اضطراب به شکلی مخفیانه و بدون اینکه حتی متوجه شویم، وارد زندگی ما میشود. میتواند با یک نگرانی جزئی شروع شود - چیزی که ما آن را صرفاً به عنوان "استرس" یا "گرفتاری" نادیده میگیریم. اما با گذشت زمان، رشد میکند. شروع به شکل دادن به افکار، اعمال و حتی ایمان ما میکند.
برخی افراد اضطراب را به عنوان یک زمزمه مداوم در پس زمینه ذهن خود تجربه میکنند، همیشه حضور دارد اما هرگز به طور کامل مورد توجه قرار نمیگیرد. برخی دیگر آن را مانند موجی ناگهانی که بر آنها فرود میآید - غیرمنتظره و بسیار قدرتمند - احساس میکنند. با این حال، اضطراب ظاهر میشود، یک چیز قطعی است: اضطراب عمیقاً ما را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر کنترل نشود، میتواند نحوه نگاه ما به خودمان، شرایطمان و حتی خدا را تحریف کند.
به همین دلیل است که یکی از اولین گامها در غلبه بر اضطراب، یادگیری تشخیص آن است. اگر تشخیص ندهیم که اضطراب چگونه بر ما تأثیر میگذارد، نمیتوانیم در جهت بهبودی گام برداریم. و خوشبختانه، کتاب مقدس مسیر روشنی را پیش روی ما قرار میدهد.
ارتباط بین اضطراب و شک به خود
اضطراب و شک به خود ارتباط نزدیکی با هم دارند. وقتی نگران میشویم، اغلب خودمان را زیر سوال میبریم:
آیا من به اندازه کافی خوب هستم؟
اگر شکست بخورم چه؟
اگر تصمیم اشتباهی بگیرم چه؟
اگر مردم ببینند که من آنقدر که فکر میکنند قوی نیستم، چه؟
این الگوی تفکر میتواند خطرناک باشد. شک به خود باعث میشود که ما در مورد ارزش، تواناییها و حتی ایمان خود دچار تردید شویم. این میتواند ما را فلج کند و مانع از گام برداشتن در کارهایی شود که خداوند ما را به انجام آنها فراخوانده است.
اما خبر خوب این است: خدا از قبل حقیقت را در مورد ما گفته است. او از قبل ارزش، هویت و هدف ما را اعلام کرده است. ما مجبور نیستیم در چرخهای از شک و ترس زندگی کنیم.
فیلیپیان ۴:۶-۷ به ما یادآوری میکند که ما فراخوانده شدهایم تا نگرانیهای خود را در دعا به حضور خدا بیاوریم. وقتی این کار را میکنیم، او نگرانی ما را با آرامش جایگزین میکند - آرامشی که همیشه منطقی نیست اما واقعی و تزلزلناپذیر است.
چگونه اضطراب در زندگی ما آشکار میشود
تشخیص اضطراب همیشه آسان نیست. همیشه به صورت نگرانی یا ترس آشکار ظاهر نمیشود. گاهی اوقات، در عادات، افکار و حتی روابط ما پنهان میشود. در اینجا چند روش رایج که ممکن است اضطراب در زندگی شما ظاهر شود، آورده شده است:
- علائم فیزیکی
اضطراب فقط چیزی نیست که ما در ذهن خود تجربه میکنیم - میتواند بر بدن ما نیز تأثیر بگذارد. بسیاری از مردم متوجه نیستند که سردرد، تنش عضلانی یا مشکل خواب آنها در واقع ممکن است با استرس و نگرانی مرتبط باشد.
علائم فیزیکی رایج اضطراب عبارتند از:
ضربان قلب سریع یا تنگی نفس
مشکل در خواب یا کابوسهای مکرر
مشکلات معده یا از دست دادن اشتها
خستگی یا احساس بیحوصلگی مداوم
وقتی اضطراب شروع به تأثیر بر بدن ما میکند، نشانه آن است که ما بیش از آنچه که قرار بوده است، بار حمل میکنیم. خداوند ما را نیافریده است تا تحت استرس مداوم زندگی کنیم. او ما را دعوت میکند تا بارهای خود را به حضور او ببریم و به او اعتماد کنیم که ما را حفظ خواهد کرد (مزمور ۵۵:۲۲).
- بیش از حد فکر کردن و مارپیچهای ذهنی
آیا تا به حال شده که مکالمات را در ذهنتان مرور کنید و از خودتان بپرسید که آیا حرف اشتباهی زدهاید؟ یا شبها بیدار بمانید و به هر چیزی که ممکن است اشتباه پیش برود فکر کنید؟
این کاری است که اضطراب انجام میدهد—ذهن ما را در حلقهای از افکار «چه میشد اگر» گیر میاندازد. ما سعی میکنیم برای هر نتیجهی ممکنی آماده شویم، اما به جای ایجاد آرامش، فقط استرس بیشتری ایجاد میکند.
عیسی در متی ۶:۳۴ مستقیماً به این موضوع اشاره کرد: «پس نگران فردا نباشید، زیرا فردا نگرانی خود را خواهد داشت. هر روز به اندازه کافی دردسر دارد.»
این یادآوری قدرتمندی است که ما فراخوانده نشدهایم تا بار آینده را به دوش بکشیم. خدا از قبل آنجاست. او از قبل میداند چه اتفاقی خواهد افتاد، و او بیش از هر چیز قادر است ما را در آن مسیر هدایت کند.
به جای اینکه درگیر ناشناختهها شویم، از ما دعوت شده است که برای امروز به خدا اعتماد کنیم و فردا را به دستان او بسپاریم.
- اجتناب و تعلل
گاهی اوقات، اضطراب شبیه نگرانی نیست - شبیه اجتناب است.
وقتی احساس غرق شدن میکنیم، ممکن است کارها را به تعویق بیندازیم و به خودمان بگوییم: «بعداً به آن رسیدگی میکنم.» اما در اعماق وجودمان، ما به دلیل مشغله کاری، کارها را به تعویق نمیاندازیم - ما به دلیل ترس، کارها را به تعویق میاندازیم.
از شکست خوردن میترسید
ترس از انتخاب اشتباه
ترس از مواجهه با چیزی دشوار
این میتواند در مورد کار، روابط و حتی ایمان ما صدق کند. شاید احساس کرده باشید که خدا شما را به سمت چیزی سوق میدهد - خدمت در یک وزارتخانه، داشتن یک مکالمه سخت یا قدم گذاشتن به یک فرصت جدید - اما ترس همچنان شما را عقب نگه میدارد.
خدا هرگز قصد نداشت به خاطر ترس، ما را از زندگیای که به آن فراخوانده است، باز دارد. دوم تیموتائوس ۱:۷ به ما یادآوری میکند: «زیرا روحی که خدا به ما داده است، ما را ترسو نمیسازد، بلکه به ما قدرت، عشق و انضباط شخصی میبخشد.»
وقتی تشخیص دهیم که اجتناب در واقع ترسی پنهان است، میتوانیم به جای فرار از آنها، با ایمان با آنها روبرو شویم.
- به دنبال کنترل بودن
بسیاری از اوقات، اضطراب باعث میشود احساس کنیم که باید همه چیز را کنترل کنیم.
ما بیش از حد برنامهریزی و فکر میکنیم، چون میترسیم که مشکلی پیش بیاید.
ما در اعتماد کردن به دیگران مشکل داریم، زیرا احساس میکنیم که باید همه کارها را خودمان انجام دهیم.
ما به جای اینکه نگرانیهایمان را به خدا بسپاریم، آنها را در خود نگه میداریم.
اما کنترل یک توهم است. حقیقت این است که ما هرگز قرار نبوده که بر همه چیز کنترل داشته باشیم. این کار خداست، نه ما.
اشعیا ۴۱:۱۰ به ما یادآوری میکند: «پس مترس، زیرا من با تو هستم؛ هراسان مباش، زیرا من خدای تو هستم. من تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد؛ من تو را با دست راست عدالت خود حمایت خواهم کرد.»
خداوند از ما نمیخواهد که همه چیز را کنار هم نگه داریم - او از ما میخواهد که اعتماد کنیم که او از قبل همه چیز را کنار هم نگه داشته است.
سوالات بحث برای مربی و شاگرد
وقتی اضطراب در زندگی شما ظاهر میشود، معمولاً چگونه واکنش نشان میدهید؟
آیا هیچ یک از این الگوها - علائم جسمی، فکر کردن بیش از حد، اجتناب یا کنترل - را در زندگی خود مشاهده میکنید؟
شک و تردید نسبت به خود چگونه بر رابطه شما با خدا تأثیر میگذارد؟
این هفته چه قدمی میتوانید بردارید تا اضطراب را تشخیص دهید و آن را به خدا بسپارید؟
تشویق این هفته: جایگزینی اضطراب با حقیقت
اضطراب پایدار است. اما آرامش خدا نیز همینطور.
این هفته، زمانی را برای توجه به افکار اضطرابآوری که به ذهنتان خطور میکنند، اختصاص دهید. به جای اینکه اجازه دهید آنها کنترل شما را به دست بگیرند، آنها را با حقیقت جایگزین کنید. هر زمان که احساس سردرگمی کردید، مکث کنید و فیلیپیان ۴: ۶-۷ را تکرار کنید و به خودتان یادآوری کنید:
«خدا همه چیز را تحت کنترل دارد. من مجبور نیستم این بار را به تنهایی به دوش بکشم.»
مرحله اقدام:
هر روز صبح، یک فکر اضطرابآور که به ذهنتان میرسد را بنویسید.
در کنار آن، یک آیه از کتاب مقدس بنویسید که علیه آن ترس صحبت کند.
برایش دعا کنید و از خدا بخواهید که به شما کمک کند تا نگرانی را با آرامش خود جایگزین کنید.
اضطراب ممکن است یک شبه از بین نرود، اما همانطور که ما تسلیم آن به خدا را تمرین میکنیم، آرامشی را که او وعده داده است، تجربه خواهیم کرد.
چه زمانی سطح اضطراب در زندگی شما بیش از حد دشوار میشود؟
آیه کلیدی: فیلیپیان ۴:۶-۷
«از هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر موقعیتی، با دعا و التماس، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. و آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد کرد.»
تشخیص اینکه چه زمانی اضطراب بیش از حد میشود
اضطراب واکنش طبیعی بدن انسان به استرس، قضاوت یا ترس است. اگر اقدامات احتیاطی انجام نشود، اضطراب بسیار بدتر و عمیقتر میشود و آن را به چیزی تبدیل میکند که بر ذهن، قلب و ایمان ما تأثیر میگذارد.
شاید قبلاً آنجا بودهاید یا همین الان آنجا هستید.
افراد اغلب از طریق نگرانیهای کوچکی که برای لحظات کوتاهی طول میکشند، دچار اضطراب میشوند. با گذشت زمان، نگرانیهای اولیه شما گسترش مییابند و بخش بیشتری از ذهن شما را پر میکنند. ناگهان، قلب شما سنگین میشود. هر لحظه از ذهن شما به چرخههای بیپایان «چه میشد اگر» تبدیل میشود. دعاهای شما پوچ به نظر میرسند. خستگی شروع میشود، اگرچه شما فعالیت کمی انجام دادهاید، از تعامل با انسان اجتناب میکنید و نمیتوانید به هیچ چیز توجه کنید.
این وضعیت فراتر از احساسات دورهای تشدید شده است. اضطراب به نیرویی سنگین تبدیل میشود که شادی و آرامش شما و همچنین اعتماد شما به خدا را از بین میبرد.
آیا نشانههایی که نشان میدهند اضطراب از کنترل خارج شده است را میشناسید؟ آیا راهی وجود دارد که بفهمیم به حمایت خدا از طریق کلامش و دیگران در زندگی خود نیاز داریم؟ ما این مفهوم را در طول جلسه خود درک خواهیم کرد.
دانستن اینکه اضطراب شما از کنترل خارج میشود
کلام خدا میگوید که شما باید مشکلات و اضطراب خود را با او در میان بگذارید، اما این میتواند غیرقابل تحمل و دشوار شود. و اگر احساس میکنید تنها هستید، نگران نباشید زیرا اینطور نیست. بسیاری از مردم، حتی مؤمنان راسخ، در آن موقعیت بودهاند.
در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان میدهد اضطراب ممکن است به اندازهای چالش برانگیز شود که نتوانید به تنهایی از پس آن برآیید:
- اضطراب بر رابطه شما با خدا تأثیر میگذارد
دعا سختتر میشود. خواندن کتاب مقدس برایتان مثل یک کار طاقتفرسا میشود. شروع به زیر سوال بردن همه چیز میکنید و حتی شک میکنید که آیا خدا کنترلی بر این موضوع دارد یا میتواند برخی از مشکلات شما را حل کند. به جای اینکه به او اعتماد کنید، از او فاصله میگیرید و باور میکنید که هیچکس به حرفهایتان گوش نمیدهد.
این اولین و شدیدترین تأثیری است که اضطراب بر ما میگذارد - بین ما، خدا و حتی عزیزانمان فاصله ایجاد میکند. وقتی در این چرخه ترس و نگرانی گیر میکنیم، شنیدن صدای او یا احساس آرامش او میتواند دشوار باشد.
اما اعتماد این است که خدا از شما دور نشده است. شما فقط به دلیل ذهن و اثرات اضطراب چنین احساسی دارید. اما او هنوز نزدیک است.
مزمور ۳۴:۱۸ به ما یادآوری میکند: «خداوند نزدیک شکستهدلان است و کوفتهشدگان را نجات میدهد.»
خداوند هرگز از احساس اضطراب شما ناامید نخواهد شد. و همچنین از مشکلات شما ناامید نخواهد شد. در عوض، او شما را دعوت میکند تا به سوی او بیایید، حتی زمانی که حال و حوصلهاش را ندارید.
- اضطراب بر زندگی روزمره شما تأثیر میگذارد
یک شاخص اصلی که نشان میدهد اضطراب شما از کنترل خارج شده است، زمانی اتفاق میافتد که توانایی شما برای زندگی عادی را مختل کند.
نشانه اضطراب، گوشهگیری اجتماعی است. آیا تمرکز روی کارهایی مانند تکالیف کاری، پروژههای دانشگاهی یا مدیریت وظایف روزانه برایتان دشوار میشود؟ حتی اگر کار زیادی انجام نداده باشید، اضطراب همچنان بدن و ذهن شما را خسته میکند. باعث میشود مدام در رختخواب غلت بزنید و به دلیل افکار و نگرانیهای مداوم نتوانید بخوابید. نگرانی بیش از حد شما را در وضعیتی قرار میدهد که نمیتوانید بفهمید چه اتفاقی دارد میافتد. اضطراب به گم کردن مسیری که خدا در زندگی برای ما رقم زده است، کمک میکند.
عیسی در یوحنا ۱۰:۱۰ به ما میگوید: «من آمدهام تا ایشان حیات داشته باشند و آن را به طور کامل داشته باشند.»
خدا نمیخواهد شما ناراحت باشید و دائماً استرس و ترس داشته باشید. او فقط آرامش، شادی و آزادی را آرزو میکند. اما وقتی اضطراب از کنترل خارج میشود، نشانه آن است که چیزی باید تغییر کند.
- افکار منفی به سراغتان میآید
وقتی کاری برای آن انجام نمیدهید، اضطراب روی استرس و ترس رشد میکند. از چیزهای کوچک شروع میشود که میتوان نادیده گرفت، اما خیلی سریع رشد میکند و وقتی از کنترل خارج شود، بخش بزرگی از زندگی شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
«اگر اتفاق بدی بیفتد چه؟»
«اگر به اندازه کافی خوب نباشم چه؟»
«اگر هیچوقت حالم بهتر نشود چه؟»
این افکار میتوانند زندانی در ذهن شما تشکیل دهند و شما را برای همیشه در آن گرفتار کنند. شما را از حقیقت وعدههای خدا کور میکنند.
اما با کمک کتاب مقدس، میتوانید این چرخه را بشکنید. رومیان ۱۲:۲ به ما میگوید: «همشکل این دنیا نشوید، بلکه با نو شدن ذهن خود دگرگون شوید.»
ما مجبور نیستیم اجازه دهیم افکار اضطرابآورمان بر ما حکومت کنند. با کمک خداوند، میتوانید ذهن خود را تازه و تجدید کنید و آن را با مثبتاندیشی و از همه مهمتر، حقیقت خداوند پر کنید.
- اضطراب بر سلامت جسمی شما تأثیر میگذارد
اضطراب فقط یک مسئله عاطفی نیست؛ بلکه جنبههای فیزیکی شما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
اینها علائم فیزیکی اضطراب شدید هستند:
سردرد یا تنش در عضلات شما
مشکل در خواب یا کابوس دیدن
مشکلات معده یا از دست دادن اشتها
ضربان قلب سریع یا تنگی نفس
احساس بیقراری یا ناتوانی در آرامش
بدن و ذهن ما یکی هستند و به همین دلیل، ما علائم فیزیکی را نیز تجربه میکنیم.
به همین دلیل است که آرامش خدا فقط احساسی نیست - بلکه جسمی است. او وعده داده است که به تمام وجود ما آرامش بخشد. متی 11:28 میگوید: «بیایید نزد من، ای همهٔ زحمتکشان و گرانباران، و من به شما آرامش خواهم داد.»
خداوند نه تنها شما را از نظر روحی شفا میدهد، بلکه آرامش واقعی و عمیقی را به ذهن و بدن ما نیز میآورد.
وقتی اضطراب شدید را تجربه میکنید چه باید کرد؟
اگر هر یک از این نشانهها را در خود مشاهده کردید، تسلیم نشوید زیرا خداوند شما را تنها نخواهد گذاشت. او همیشه با شما خواهد بود تا به شما کمک کند.
وقتی اضطرابتان غیرقابل تحمل شد، سه مورد از این کارها را انجام دهید:
- با خدا صادق باشید
به او بگویید چه احساسی دارید. دریغ نکنید. خدا از قبل قلب شما را میداند و میخواهد نگرانیهایتان را با او در میان بگذارید. مزمور ۶۲:۸ میگوید: «ای مردم، همیشه به او توکل کنید؛ دلهای خود را به او بسپارید، زیرا خدا پناهگاه ماست.»
خدا از شما انتظار ندارد که همه چیز را بفهمید - او فقط میخواهد که به سوی او بیایید.
- به دنبال نصیحت خردمندانه باشید
گاهی اوقات، برای غلبه بر اضطراب خود به کمک دیگران نیاز داریم. صحبت با یک مربی، کشیش یا مشاور مسیحی میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
امثال ۱۱:۱۴ به ما یادآوری میکند: «ملتی که راهنما ندارد، سقوط میکند، اما با مشاوران بسیار پیروز میشود.»
هیچ شرمی در درخواست کمک وجود ندارد. در واقع، این نشانه خرد است.
- در وعدههای الهی تأمل کنید
وقتی اضطراب بر شما غلبه میکند، یکی از قدرتمندترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که ذهن خود را با حقیقت خدا پر کنید.
در اینجا چند آیه برای تمسک به آنها آورده شده است:
اشعیا ۴۱:۱۰ - «پس مترس، زیرا من با تو هستم؛ هراسان مباش، زیرا من خدای تو هستم. من تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد؛ من تو را با دست راست پارسای خود حمایت خواهم کرد.»
دوم تیموتائوس ۱:۷ - «زیرا روحی که خدا به ما داده است، ما را ترسو نمیسازد، بلکه به ما قدرت، محبت و انضباط شخصی میبخشد.»
یوحنا ۱۴:۲۷ - «برای شما آرامش میگذارم؛ آرامش خود را به شما میدهم. من به شما آرامشی نمیدهم که دنیا میدهد. دلهایتان مضطرب نشود و نترسید.»
احساسات طاقتفرسای اضطراب شما، شخصیت شما را تعریف نمیکند، زیرا خدا بزرگتر از ترسهای شماست و آرامش او از اضطراب شما فراتر میرود. خدا بر تمام نگرانیهای شما غلبه میکند و آرامش او بر پریشانی شما غلبه میکند. در طول هفتهی پیش رو، یک قدم بردارید تا نگرانیهای خود را به خدا بسپارید. اعتماد کنید که خدا در طول این تجربهی روزانه از طریق هر یک از این اعمال معنوی، در کنار شما میماند: دعا، گفتگوی مربی یا مراقبه در مورد وعدههای او.
تو تنها نیستی. خداوند به عنوان پناهگاه از تو محافظت میکند، زیرا او تو را در تمام چالشها راهنمایی خواهد کرد.
جلسه دوم: حاکمیت خدا بر ترسهای ما
آیه کلیدی: متی ۶:۲۵-۲۷
«بنابراین، به شما میگویم، نگران زندگی خود نباشید که چه میخورید یا مینوشید، و نه نگران بدن خود باشید که چه میپوشید. آیا زندگی از غذا و بدن از لباس مهمتر نیست؟ به پرندگان آسمان نگاه کنید؛ آنها نه میکارند و نه درو میکنند و نه در انبارها ذخیره میکنند، اما پدر آسمانی شما به آنها روزی میدهد. آیا شما از آنها بسیار ارزشمندتر نیستید؟ آیا هیچ یک از شما میتواند با نگرانی، ساعتی به عمر خود بیفزاید؟»
چه کسی کنترل را در دست دارد؟
اضطراب غیرقابل پیشبینی است و باعث میشود احساس کنیم که کنترلی روی خودمان نداریم. صورتحسابها، روابط، بیماریها و حتی برنامهها طبق انتظار پیش نمیروند و باعث میشوند همه چیز از هم بپاشد. این عدم قطعیت زندگی میتواند به شما آسیب برساند و سنگینی این مسئولیت میتواند شما را به سرعت از پا درآورد.
اما حقیقت این است که شما مجبور نیستید همیشه اوضاع را تحت کنترل داشته باشید زیرا خدا این کار را برای شما انجام میدهد.
طبق کتاب مقدس، خداوند بر همه چیز اقتدار کامل دارد زیرا او حاکم مطلق است. هر آنچه در جهان اتفاق میافتد برای او شناخته شده است و قدرت او فراتر از همه محدودیتها است. خداوند علیرغم نگرانی ما از وقایع آینده، از هر آنچه که رخ خواهد داد، آگاهی کامل دارد. با اعتماد به اقتدار او، میتوانیم نگرانیهایی را که هرگز قرار نبود ما را تحت فشار قرار دهند، رها کنیم.
اگرچه ما از نظر فکری قدرت برتر خداوند را درک میکنیم، اما وقتی اضطراب ما را فرا میگیرد، ایمان به او برایمان دشوار میشود. تجربه آرامش واقعی تحت حاکمیت مطلق خداوند مستلزم پر کردن شکاف بین درک فکری و توکل عملی است.
بحث پیش رو به بررسی این موضوع خواهد پرداخت.
ترس در مقابل اعتماد: یک مسابقه طنابکشی معنوی
اضطراب حول محور «چه میشد اگر»ها میچرخد. و شما خودتان را در حال پرسیدن این سؤالات خواهید یافت.
اگر شکست بخورم چه؟
اگر تصمیم اشتباهی بگیرم چه؟
اگر چیزی که برایم از همه چیز مهمتر است را از دست بدهم چه؟
ترس در عدم قطعیت رشد میکند. ترس باعث میشود به جای تمرکز روی چیزهای مهم، روی چیزهایی که مهم نیستند تمرکز کنیم.
در مقابل، توکل به خدا طرز فکر ما را از «چه میشد اگر؟» به «حتی اگر» تغییر میدهد.
حتی اگر شکست بخورم، نقشه خدا برای زندگی من هنوز خوب است.
حتی اگر من آینده را ندانم، خدا میداند، و او مرا هدایت میکند.
حتی اگر با آزمایشها روبرو شوم، خداوند مرا تقویت خواهد کرد و هرگز مرا ترک نخواهد کرد.
ایجاد اعتماد واقعی زمان میبرد. اعتقاد شما به قدرت مطلق خداوند به این معنی است که شما هم در دوران ساده زندگی و هم در دوران عدم قطعیت به خدا اعتماد خواهید کرد.
داستان راه رفتن پطرس روی آب (متی ۱۴:۲۲-۳۳)
یکی از بهترین نمونههای ترس در مقابل اعتماد در متی ۱۴ یافت میشود.
پطرس و دیگر شاگردان در قایقی بودند که عیسی را دیدند که روی آب به سمت آنها میآید. در ابتدا، آنها وحشت کردند و فکر کردند که او یک روح است. اما عیسی به آنها اطمینان داد و گفت: «دل قوی دارید! من هستم. نترسید.» (متی ۱۴:۲۷)
در آن لحظه، پطرس کار قابل توجهی انجام داد. او عیسی را صدا زد و گفت: «خداوندا، اگر تویی، به من بگو تا روی آب پیش تو بیایم.» (متی ۱۴:۲۸). عیسی به او گفت که بیاید، و پطرس از قایق پیاده شد و به سمت او رفت.
تا زمانی که پطرس به عیسی نگاه میکرد، روی آب راه میرفت. اما به محض اینکه به باد و امواج نگاه کرد، ترس بر او غلبه کرد. او در حالی که فریاد میزد: «خداوندا، مرا نجات بده!» شروع به غرق شدن کرد.
عیسی بیدرنگ دست خود را دراز کرد و او را گرفت و گفت: «ای کمایمان، چرا شک کردی؟» (متی ۱۴:۳۱).
این نشان میدهد که با تمرکز بر عیسی، ما توانایی غلبه بر ترسهایمان را به دست میآوریم. وقتی توجه خود را به سمت طوفان معطوف میکنیم، دچار اضطراب میشویم.
ما در زندگی خود مواقعی را تجربه خواهیم کرد که ترس ما بسیار زیاد میشود، مانند پطرس. اما آغوش عیسی همیشه به روی ما باز است. عیسی ترس ما را مورد انتقاد قرار نمیدهد، بلکه ما را به مسیر بهتری برای اعتماد به او هدایت میکند.
گامهای عملی برای توکل به حاکمیت خدا
اگر میخواهیم در میان اضطراب به خدا توکل کنیم، باید گامهای آگاهانهای برای تغییر تمرکزمان از ترس به ایمان برداریم. در اینجا سه راه عملی برای انجام این کار آورده شده است:
- نگرانی را با دعا جایگزین کنید
وقتی اضطراب به سراغمان میآید، واکنش طبیعی ما اغلب این است که بیش از حد فکر کنیم و سعی کنیم همه چیز را در ذهنمان حل کنیم. اما فیلیپیان ۴: ۶-۷ استراتژی متفاوتی به ما ارائه میدهد:
«از هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر موقعیتی، با دعا و التماس، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. و آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد کرد.»
ما موظفیم به جای تسلیم شدن در برابر نگرانی، از طریق دعا در مورد مشکلاتمان با خدا صحبت کنیم. خدا از قبل از مشکلات شما آگاه است؛ بنابراین، دعا فرصتی است تا ترسهایمان را بشناسیم و به او اجازه دهیم آرامش را به قلبهایمان بیاورد.
کاربرد:
در طول این هفته، به جای اینکه مدام درگیر نگرانیهایتان باشید، با روی آوردن به دعا، افکار اضطرابآور خود را کنترل کنید و این کار را به یک عادت تبدیل کنید.
قبل از اینکه افکارتان را به خدا ارائه دهید و از او بخواهید که اختیار کامل را به دست بگیرد، آنها را در یک دفترچه یادداشت کنید.
- روی امروز تمرکز کنید، نه فردا
عیسی در متی ۶:۳۴ به ما یادآوری میکند: «پس نگران فردا نباشید، زیرا فردا نگرانی خود را خواهد داشت. هر روز به اندازه کافی دردسر دارد.»
جوهره اضطراب از افکار تکراری ناشی میشود که حتی اتفاق نیفتادهاند. بنابراین، مسیح از مؤمنان میخواهد که بر زندگی فعلی تمرکز کنند.
عیسی میخواهد شما هر روز را به طور جداگانه زندگی کنید تا بتوانید با زندگی در زمان حال و تمرکز نکردن مداوم بر آنچه در پیش است، آرامش خدا را تجربه کنید. این کار را انجام دهید و ببینید که چگونه زندگی شما از طریق آرامش متحول میشود.
کاربرد:
وقتی نگران آینده هستید، از خود بپرسید که برای چه چیزی باید از خدا دعا کنید.
وقتی افکار مربوط به آینده به ذهنتان خطور میکند، روی متی ۶:۳۴ تمرکز کنید.
- وفاداری گذشته خدا را به یاد داشته باشید
یکی از بهترین راهها برای اعتماد به خدا در آینده، به یاد آوردن این است که او در گذشته چگونه به ما وفادار بوده است.
مزمور ۷۷: ۱۱-۱۲ میگوید: «اعمال خداوند را به یاد خواهم آورد؛ آری، معجزات تو را که از دیرباز انجام دادهای به یاد خواهم آورد. در تمام کارهای تو تأمل خواهم کرد و در تمام کارهای عظیم تو تأمل خواهم نمود.»
وقتی به گذشته نگاه میکنیم و میبینیم که خداوند چگونه قبلاً ما را تأمین، هدایت و محافظت کرده است، ایمان ما برای اعتماد دوباره به او تقویت میشود.
کاربرد:
تمام مواقعی را که خداوند در طول زندگیتان به شما وفادار بوده است، ثبت کنید. این فهرست را در مکانی امن نگهداری کنید و هر زمان که اضطراب دوباره به شما حمله کرد، از آن استفاده کنید.
شما باید داستان خود را در مورد اینکه چگونه خداوند شما را از چالش های قبلی نجات داده است، برای کسی تعریف کنید.
سوالات بحث برای مربی و شاگرد
چه چیزی بیشترین اضطراب را برای شما ایجاد میکند؟
وقتی احساساتتان توسط اضطراب کنترل میشود، چه اقداماتی انجام میدهید؟
آیا تا به حال قدرت مطلق خدا در یکی از لحظات زندگی شما حضور داشته است؟
از بین این سه مرحله ساده، کدام تمرین برای شما سختتر و زمانبرتر است؟
اینکه خدا را منبع اعتماد خود قرار دهید، مانع از این نمیشود که گاهی اوقات ترس را تجربه نکنید. این بدان معناست که آن را به دست خدا خواهید سپرد و او از شما مراقبت خواهد کرد.
وقتی این هفته سطح اضطراب بالا میرود، آگاهانه مکث کنید و مشغول دعا شوید.
«پروردگارا، من به تو اعتماد دارم که کنترل همه چیز در دست توست. لازم نیست همه چیز را خودم کشف کنم، چون تو از قبل برنامهای داری. کمکم کن تا امروز بیشتر به تو اعتماد کنم.»
حاکمیت خدا فقط یک ایده الهیاتی نیست - بلکه حقیقتی است که آرامش عمیق و پایدار به ارمغان میآورد. بیایید انتخاب کنیم که در آن آرام بگیریم.
جلسه ۳: تجدید ذهن از طریق کتاب مقدس و دعا
آیه کلیدی: رومیان ۱۲:۲
«با الگوهای این دنیا همرنگ نشوید، بلکه با تجدید ذهن خود دگرگون شوید. آنگاه قادر خواهید بود اراده خدا را بیازمایید و تأیید کنید - اراده نیکو، پسندیده و کامل او.»
نبرد ذهن
اضطراب اغلب از ذهن شروع میشود. یک نگرانی ساده میتواند به ترسی طاقتفرسا تبدیل شود و قبل از اینکه متوجه شویم، در چرخهای از افکار منفی گیر میکنیم. ذهن قدرتمند است - آنچه که ما به آن فکر میکنیم، احساسات، اعمال و حتی تجربه ما از خدا را شکل میدهد.
به همین دلیل است که کتاب مقدس به ما میگوید که با طرز فکر دنیا مطابقت نداشته باشیم، بلکه ذهن خود را با حقیقت او تازه کنیم. رومیان ۱۲:۲ این را روشن میکند: تحول واقعی زمانی اتفاق میافتد که به خدا اجازه دهیم افکار ما را تغییر دهد.
دنیا به ما میگوید:
«خودت باید همه چیز رو بفهمی.»
«تو به اندازه کافی خوب نیستی.»
«تو هرگز بر اضطرابت غلبه نخواهی کرد.»
اما کلام خدا چیز دیگری میگوید:
«با تمام دل خود به خداوند توکل کن و بر عقل خود تکیه مکن.» (امثال ۳:۵)
«تو به طرز مهیب و عجیبی ساخته شدهای.» (مزمور ۱۳٩:۱۴)
«تمام نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شماست.» (اول پطرس ۵:۷)
هر چه بیشتر در مورد حقیقت خدا تأمل کنیم، اضطراب فضای کمتری برای کنترل ما خواهد داشت. اما تجدید ذهن یک اتفاق یکباره نیست - این یک تمرین روزانه است.
تغییر افکار اضطرابآور با کلام خدا
وقتی اضطراب به سراغمان میآید، چه کار میکنیم؟ آیا اجازه میدهیم بر ما غلبه کند یا با حقیقتگویی با آن مقابله میکنیم؟
عیسی نمونه کاملی از چگونگی مقابله با افکار منفی را به ما ارائه داد. در متی ۴، وقتی شیطان او را در بیابان وسوسه کرد، عیسی بحث نکرد و وحشت نکرد - او با کتاب مقدس پاسخ داد. هر بار که دشمن دروغ میگفت، عیسی با این جمله پاسخ میداد: «مکتوب است.»
این کلید تغییر افکار اضطرابآور است: ما آنها را با آنچه خداوند از قبل گفته است جایگزین میکنیم.
در اینجا نحوه انجام آن آمده است:
فکر اضطرابآور را شناسایی کنید.
«احساس میکنم در این مورد کاملاً تنها هستم.»
یک آیه از کتاب مقدس پیدا کنید که حقیقت را بیان کند.
«هرگز تو را ترک نخواهم کرد؛ هرگز تو را ترک نخواهم کرد.» (عبرانیان ۱۳:۵)
آن حقیقت را با صدای بلند بیان کنید.
«خدا با من است. من تنها نیستم. حضور او پیشاپیش من است.»
کاربرد:
فهرستی از «حقیقت بر ترس» تهیه کنید: افکار اضطرابآور رایج را بنویسید و برای هر کدام یک آیه از کتاب مقدس پیدا کنید.
وقتی اضطراب به سراغتان میآید، مکث کنید و بپرسید: «کلام خدا در این مورد چه میگوید؟»
با گذشت زمان، این تمرین، تفکر ما را از نو برنامهریزی میکند - به جای اینکه ترس، کنترل امور را در دست بگیرد، حقیقت خدا، پایه و اساس ما میشود.
کاربرد عملی: نوشتن خاطرات، حفظ کردن آیات، تمرین سپاسگزاری
تجدید ذهن نیاز به اقدام دارد. فقط شنیدن حقیقت کافی نیست - ما باید روزانه با آن درگیر شویم.
- نوشتن خاطرات روزانه: نوشتن در میان اضطراب
گاهی اوقات، افکار ما بیش از حد پیچیده به نظر میرسند و پردازش آنها غیرممکن است. اینجاست که نوشتن خاطرات به کار میآید. نوشتن به ما کمک میکند تا نگرانیهایمان را آشکار کنیم و آنها را در پیشگاه خدا قرار دهیم.
این را امتحان کنید:
هر روز صبح، سه مورد از چیزهایی که شما را مضطرب میکنند، بنویسید.
کنار هر کدام، دعای تسلیم بنویسید.
به نوشتههای گذشته خود نگاه کنید و ببینید که خدا چقدر وفادار بوده است.
- حفظ کردن کتاب مقدس: تجهیز ذهن شما
وقتی اضطراب به سراغمان میآید، همیشه وقت نداریم که به دنبال آیات کتاب مقدس بگردیم. به همین دلیل است که حفظ کردن کتاب مقدس بسیار مهم است - به ما این امکان را میدهد که حقیقت خدا را همیشه با خود داشته باشیم.
این را امتحان کنید:
هر هفته یک آیه را برای حفظ کردن انتخاب کنید. آن را روی یک کارت یادداشت بنویسید و با خود حمل کنید.
وقتی اضطراب به سراغتان میآید، این آیه را با صدای بلند تکرار کنید تا آرامش جای ترس را بگیرد.
- تمرین قدردانی: تغییر تمرکز
اضطراب از اشتباهات نشأت میگیرد. قدردانی تمرکز ما را به سمت درستها معطوف میکند.
این را امتحان کنید:
هر شب، سه چیزی را که بابت آنها سپاسگزار هستید، بنویسید.
برای هر کدام به طور خاص خدا را شکر کنید.
سپاسگزاری مشکلات را نادیده نمیگیرد - فقط به ما یادآوری میکند که خدا هنوز در میان آنها در حال کار است.
بحث: چگونه کتاب مقدس در لحظات اضطراب کمک کرده است؟
آیا تا به حال زمانی را تجربه کردهاید که یک آیه از کتاب مقدس به شما کمک کرده باشد تا بر ترس خود غلبه کنید؟
با چه افکار اضطرابآوری بیشتر دست و پنجه نرم میکنید؟
یک راه عملی که میتوانید این هفته ذهن خود را تجدید کنید چیست؟
تشویق نهایی: اضطراب ممکن است یک شبه از بین نرود، اما همانطور که روزانه ذهن خود را تازه میکنیم، شاهد دگرگونی خواهیم بود. به حضور خود ادامه دهید. به جایگزینی ترس با حقیقت ادامه دهید. آرامش خدا یک فرآیند است و او در هر قدم از مسیر با شما همراه است.
جلسه ۴: زندگی با ایمان و تشویق دیگران
آیه کلیدی: دوم تیموتائوس ۱:۷
«زیرا روحی که خدا به ما داده است، ما را ترسو نمیکند، بلکه به ما قدرت، عشق و انضباط شخصی میبخشد.»
قدم زدن روزانه در آرامش الهی
اضطراب اغلب باعث میشود احساس ناتوانی کنیم. اما خداوند روح خود را به ما عطا کرده است - روحی سرشار از قدرت، عشق و انضباط شخصی.
زندگی با ایمان به معنای انتخاب صلح است، حتی زمانی که شرایط تغییر نمیکند. این در مورد راه رفتن با اعتماد به جای ترس است.
این به این معنی نیست که اضطراب هرگز برنمیگردد—یعنی دیگر لازم نیست اجازه دهیم ما را کنترل کند.
به اشتراک گذاشتن شهادتها و حمایت از دیگران
یکی از قدرتمندترین راهها برای تقویت ایمانمان، به اشتراک گذاشتن داستان زندگیمان است.
مکاشفه ۱۲:۱۱ میگوید: «ایشان به وسیله خون بره و کلام شهادت خود بر او پیروز شدند.»
وقتی به آنچه خدا انجام داده است شهادت میدهیم، نه تنها وفاداری او را به خودمان یادآوری میکنیم، بلکه دیگران را که در حال مبارزه هستند تشویق میکنیم.
این را امتحان کنید:
به زمانی فکر کنید که خدا در غلبه بر اضطراب به شما کمک کرد.
آن داستان را با یک دوست به اشتراک بگذارید یا آن را در یک دفتر خاطرات بنویسید.
تشویق دیگران که با اضطراب دست و پنجه نرم میکنند
خدا هرگز نخواسته است که ما تنها باشیم. وقتی میبینیم کسی با اضطراب دست و پنجه نرم میکند، میتوانیم صدای دلگرمی مورد نیاز او باشیم.
چگونه از دیگران حمایت کنیم:
با آنها دعا کنید. گاهی اوقات، بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که در جای خالی آنها بایستیم.
با آنها راست بگو. وقتی فراموش میکنند، وعدههای خدا را به آنها یادآوری کن.
حضور داشته باشید. گاهی اوقات، مردم به نصیحت نیاز ندارند - آنها فقط به کسی نیاز دارند که در مشکلاتشان در کنارشان بنشیند.
امثال ۱۲:۲۵ میگوید: «نگرانی دل را سنگین میکند، اما سخن نیکو آن را شادمان میسازد.»
کلمات شما این قدرت را دارند که به کسی که با اضطراب دست و پنجه نرم میکند، زندگی و دلگرمی ببخشند.
بحث: چگونه میتوانید از طریق کتاب مقدس به دیگران در غلبه بر اضطراب کمک کنید؟
چه کسی در زندگی شما همین الان با اضطراب دست و پنجه نرم میکند؟
چه راهی برای تشویق آنها در این هفته دارید؟
چگونه به اشتراک گذاشتن شهادتها، هم در شنونده و هم در کسی که شهادت میدهد، ایمان ایجاد میکند؟
تشویق نهایی
اضطراب نباید پایان داستان شما باشد. خدا بزرگتر از ترس است، و او از طریق مسیح به شما پیروزی بخشیده است.
این هفته، با ایمان قدم بردارید. وقتی ترس سعی میکند به درونتان رخنه کند، اعلام کنید: «خدا به من روح ترس نداده، بلکه روح قدرت، عشق و عقل سلیم داده است.»
و همینطور که در آرامش رشد میکنی، آن را پیش خودت نگه ندار—برای کسی دیگر مایه دلگرمی باش.
خداوند تو را تا اینجا آورده و همچنان تو را به پیش خواهد برد. تو تنها نیستی و عمیقاً دوست داشته میشوی.