خلاصه
"اگر شما گناهان دیگران را نبخشید، پدر شما نیز گناهان شما را نخواهد بخشید" (متی 6:15). این کلمات از عیسی برخی از قابل توجه ترین در عهد جدید است. بخشیدن دیگران در معنای پیروی از او نقش اساسی دارد. در واقع، ما هرگز بیشتر از زمانی که میبخشیم شبیه عیسی نیستیم. و مهم نیست که چقدر ممکن است دشوار باشد، بخشش کار درستی است. قلب خدا را منعکس می کند. خدا با بخشش مهربانانه در مسیح نسبت به کسانی که در برابر او گناه کرده اند، محبت خیرخواهانه نشان داده است. خداوند نیز به نوبه خود، بخشودگان را فرا می خواند تا کسانی را که به آنها گناه کرده اند ببخشند. به این ترتیب، کلیسا به عنوان بیلبوردی عمل می کند که عشق بخشنده خدا را به جهانیان تماشاگر اعلام می کند. هدف این راهنمای میدانی کمک به ایمانداران برای تحقق این دعوت است. در ادامه به بررسی چیستی بخشش میپردازیم، چرا ضروری است، چه چیزی آن را چالشبرانگیز میسازد، چگونه قدرت بخشش را پیدا میکنیم، و چگونه میتوانیم در بسیاری از سؤالات سختی که در این راه به وجود میآیند پیمایش کنیم. بنابراین، چه در حال کمک به دیگران برای پیروی از عیسی باشید و چه در راه رفتن خود با او، این راهنمای میدانی نوشته شده است تا چشمان شما را بالا ببرد تا فیض بخشنده عیسی را از نو ببینید تا همانطور که بخشیده شده اید، ببخشید.
مقدمه: بخشش
یک استاد کمکی از رواندا در سال دوم حوزه علمیه من یک سخنرانی میهمان داشت. رفتار ملایم و اقتدار رعد و برق او به طور منحصر به فردی توجه ما را به خود جلب کرد که او در مورد موضوع روز خود صحبت می کرد: بخشش.
او درس خود را با گفتن درباره ضیافتی که تا به حال در آن شرکت کرده بود آغاز کرد. بوی غذاهای تازه پخته شده با صدای خنده های غیرمنتظره آمیخته شد. اشک ها و شهادت ها و آوازهای خودجوش شادی جاری بود. اما چیزی که این ضیافت را بسیار قابل توجه کرد این بود سازمان بهداشت جهانی حضور داشت و چرا آنها جمع شده بودند.
سال ها قبل، جنگ بین قبایل هوتو و توتسی در رواندا به اوج خود رسیده بود. اعمال وحشتناک جنگی در آن روزها امری عادی بود. صورت پروفسور ما زخم هایی از یک قمه هوتو داشت که پس از استفاده از آن برای کشتن چند تن از اعضای خانواده اش، خطوطی را به عنوان تمسخر روی گونه های او حک کرده بود.
به نظر می رسید که بازگویی او از شرارت های غیرقابل بیان، انتقام و نفرت را توجیه می کرد. با این حال، همانطور که او صحبت می کرد، آشکار بود که چیزی نفرت را در قلب او تحت الشعاع قرار داده است. او پر از خشم نبود، بلکه بخشش داشت. مهمان ما شهادت داد که این مژده که خدا گناهکاران را از طریق مرگ و رستاخیز عیسی بخشید، مانند آتش سوزی در روستای او پخش شده بود، و چون مردم از خدا بخشش گرفتند، آن را به یکدیگر - از جمله او - تعمیم دادند.
ضیافت خاص بود زیرا دور میز هر دو هوتو و توتسی نشسته بودند. بعضیها زخمهایی مثل او داشتند، بعضیها اندامهایشان گم شده بود، و همهشان عزیزانشان گم شده بودند. آنها قبلاً به دنبال نابودی یکدیگر بودند. با این حال، در آن شب، آنها دست در دست هم گرفتند تا دعا کنند، نان را برای ضیافت شکستند، و با هم از فیض شگفت انگیز، بخشنده، آشتی دهنده و شفابخش عیسی سرودند.
در حالی که ممکن است نیازی به بخشش کسی برای اعمال نسل کشی نداشته باشید، هیچ یک از ما از نیاز به بخشش و بخشش فرار نمی کنیم. دوستان در برابر دوستان گناه می کنند - و نیاز به بخشش دارند. والدین در برابر فرزندان و فرزندان نسبت به والدین گناه می کنند - و نیاز به بخشش دارند. همسران نسبت به یکدیگر گناه می کنند، همسایگان نسبت به یکدیگر گناه می کنند، غریبه ها به یکدیگر گناه می کنند - و ما نیاز به بخشش داریم.
با این حال، بزرگترین نیاز ما به بخشش به خاطر گناهی است که در برابر خدا داریم. همه ما به شیوه های منحصر به فرد و شخصی علیه او گناه کرده ایم و سزاوار قضاوت عادلانه او هستیم (رومیان 3:23، 6:23). اما خداوند راهی قرار داد تا عدالتش راضی شود و بخشش گسترده شود. پسر او عیسی در میان ما آمد، زندگی بدون گناه را سپری کرد، بر روی صلیب مرد تا قضاوتی را که شایسته آن بودیم دریافت کند، و سپس از قبر برخاست. کار او اعلام می کند که خدا هم عادل است و هم عادل کننده کسانی است که به عیسی اعتماد می کنند (رومیان 3:26). کسانی که بسیار مورد بخشش خداوند قرار گرفته اند، باید با بخشش دیگران مشخص شوند.
این راهنمای میدانی به عنوان مقدمه ای برای مفهوم بخشش کتاب مقدس عمل می کند. این به همه سؤالات شما پاسخ نمی دهد، اما من اطمینان دارم که به شما و کسانی که با شما سفر می کنند کمک می کند تا زندگی انجیلی را که عیسی به کسانی که او را می شناسند تجسم بخشید.
بخش اول: بخشش چیست و چرا باید ببخشم؟
جسیکا روبروی میز دوستش کیتلین نشست. قلبش گره خورده بود چون می دانست باید به او بگوید که دروغ گفته است. او از اینکه کیتلین اگر حقیقت را بداند چه فکری میکند میترسید، بنابراین اطلاعاتی را پنهان کرد و دوستش را فریب داد. کیتلین قرار بود کور و احتمالاً (به طور موجه) عصبانی شود. جسیکا در حالی که به چشمان دوستش نگاه می کرد، گفت: "باید از شما بخواهم که مرا ببخشید. من به شما دروغ گفتم و بسیار متاسفم."
متأسفانه، این نوع گفتگو در دنیای سقوط کرده ضروری است. اما جسیکا دقیقاً از کیتلین می خواهد چه کاری انجام دهد؟ اگر هر دو مسیحی هستند، چه انتظاری از آنها می رود؟ کیتلین چگونه باید پاسخ دهد؟ آیا بخشش اختیاری است؟ آیا ضروری است؟ آیا بخشیدن به این معناست که همه چیز فراموش می شود و دوستی آنها به حالت قبلی باز می گردد؟ درک بخشش برای پیروان عیسی مشکل است اما اساسی است.
بخشش چیست؟
عهد عتیق و جدید حداقل از شش کلمه برای توصیف جنبه های بخشش استفاده می کنند. برخی از کلمات فقط به بخشش گناهکاران توسط خدا اشاره می کنند، در حالی که برخی دیگر همچنین نشان می دهد که مردم در بخشش برای همگناهان چه می کنند. در قلب همه این کلمات مفهوم ابطال بدهی است.
برای اهدافمان، بخشش را اینگونه تعریف می کنیم: بخشش عبارت است از انصراف بخشنده بدهی که در اثر گناه جمع شده و انتخاب رابطه با آن شخص به عنوان بخشیده شده است.
بخشش اینطور نیست به این معنی که ما باید اقدامات وحشیانه ای را که علیه ما انجام شده است، فراموش کنیم.
بخشش نیست مانند آشتی دادن و بازگرداندن یک رابطه شکسته.
بخشش اینطور نیست لزوماً نیاز به استرداد برای رفع اشتباه انجام شده را برطرف می کند.
بخشش اینطور نیست به این معنی است که شما باید کسی را از عواقب قانونی مناسب محافظت کنید.
بخشش بدهی رابطه ای را باطل می کند، اما رایگان نیست. گفته شده است: «[هزینه بخشش] ما عمیقاً به این دلیل که از طریق آن ما تصمیم میگیریم که حق خود را برای مدیون داشتن مجرم به ما واگذار کنیم. از ما میخواهد که محبت و مهربانی را حتی در مواقعی که سزاوار آن نیست، گسترش دهیم، به خدا اعتماد کنیم تا موقعیت ما را به جای خودمان انتقام بگیرد، و از تضادهای زندگی به عنوان فرصتی برای نمایش شخصیت خدا استفاده کنیم.»
چند داستان در کتاب مقدس جوهر بخشش را بهتر از مَثَل عیسی درباره بنده نابخشودنی که در متی 18:21-35 ثبت شده است، نشان می دهد. اگر اخیراً آن را نخواندهاید، یک لحظه آن را از نو بخوانید.
این مَثَل زمانی تحریک شد که پطرس به عیسی نزدیک شد و پرسید: «خداوندا، چند بار برادرم علیه من گناه خواهد کرد و من او را می بخشم؟ تا هفت بار؟» پیشنهاد پیتر تلاشی برای پیشی گرفتن از سنت خاخامی آن روز بود که فقط به سه عمل بخشش نیاز داشت. اما عیسی پطرس را متحیر کرد و گفت: «به تو نمیگویم هفت بار، بلکه هفتاد و هفت بار.»
عیسی برای توضیح نظر خود، داستان پادشاهی را تعریف کرد که خواستار تسویه حساب خود شد. یکی از بدهکاران مبلغ گزافی به پادشاه بدهکار بود (تقریباً معادل $5.8 میلیارد). مرد به زانو افتاد و التماس کرد: با من صبر کن تا همه چیز را به تو بدهم. پیشنهاد مضحک آن مرد، شاه را برانگیخت و «او را آزاد کرد و بدهی او را بخشید». اما به محض اینکه مرد بخشوده از قصر بیرون پرید، کسی را پیدا کرد که تقریباً 10000TP4T به او بدهکار بود، و او "شروع به خفه کردن او کرد و گفت: آنچه را که بدهی داری بپرداز". مرد بخشوده به جای آن که رحمتی را که پس از انجام همان درخواست دریافت کرده بود به یاد آورد، بدهکار را به زندان انداخت.
گیج شدن در پاسخ پینه بسته او موجی از شوک را در پادشاهی ایجاد کرد و در نهایت به پادشاه رسید. پادشاه آن مرد را احضار کرد و او را سرزنش کرد و بخشش او را لغو کرد و او را به حبس ابد محکوم کرد. عیسی مَثَل را با نکته اصلی خود به پایان رساند: «اگر برادر خود را از صمیم قلب نبخشید، پدر آسمانی من نیز با هر یک از شما چنین خواهد کرد» (متی 18:35).
این تمثیل حداقل سه اصل را در مورد بخشش آشکار می کند.
- بخشش ضروری است. عیسی انتظار دارد که افراد بخشیده شده ببخشند. اگر خدا بدهی عظیمی را که به خاطر گناهی که در حق او انجام داده اید به شما بخشیده است، پس باید حاضر باشید کسانی را که به شما گناه کرده اند ببخشید. تلاش برای بخشش یک پاسخ معقول است. گناه اغلب ما را به شدت آزار می دهد. اما اگر قلب خود را در برابر فرمان خدا سخت کردید و تمایلی به بخشش دیگران ندارید، ممکن است به این معنی باشد که نسبت به رحمت خدا نسبت به خود متکبر هستید و عملاً مورد بخشش قرار نگرفته اید.
- بخشش با انگیزه بخشش است. هر خواننده ای انتظار دارد که شفقت پادشاه زندگی بدهکار را متحول کند. مرد آمرزیده شده باید چنان تحت تأثیر رحمتی قرار می گرفت که نمی توانست از رحمت خود به دیگران خودداری کند. محبتی که بر او افراشته می شود باید در قلبش الهام بخش باشد که میل به بخشش سرازیر شود.
- بخشش باید نامحدود باشد. وقتی عیسی به پیتر میگوید که تا هفتاد و هفت بار ببخشد، او فقط میله را بالا نمیبرد، بلکه سقف را برمیدارد. بخشش برای شاگردان عیسی نامحدود است. ما باید همیشه مایل، آماده و مشتاق باشیم که دیگران را ببخشیم.
چرا باید ببخشیم؟
در حالی که بخشش خدا نسبت به ما باید دلیل کافی برای بخشش باشد، کتاب مقدس انگیزه های دیگری را فراهم می کند. آنچه در ادامه میآید، چهار مورد از واضحترین دلایلی است که مسیحیان باید کسانی را که علیه آنها گناه میکنند ببخشند.
عیسی دستور بخشش می دهد.
عیسی کلمات را کوتاه نمیکند: «ببخش و بخشیده میشوی» (لوقا 6:37). دعای خداوند همان توصیه را تکرار می کند: "پس اینگونه دعا کنید... بدهی های ما را ببخشید، همانطور که ما بدهکاران خود را بخشیده ایم. و ما را به وسوسه نکشید بلکه ما را از شر رهایی بخشید... زیرا اگر گناهان دیگران را ببخشید، پدر آسمانی شما نیز شما را خواهد بخشید" (متی 6:9-14). وقتی این گونه دعا می کنیم، به خدا می گوییم: «با گناهان من در حق خودت همان گونه رفتار کن که من با دیگرانی که به من گناه کرده اند، رفتار می کنم». آیا می توانی با وجدان راحت اینگونه دعا کنی؟ آیا میتوانی در برابر خداوند بگویی: «همانطور که دیگران را میبخشم، مرا ببخش؟» اینها دعاهای جسورانه است.
عدم تمایل به بخشش به معنای گناه کردن در برابر عیسی است به گونه ای که اظهارات ایمانی ما را زیر سوال می برد. اما وقتی می بخشیم در راه او قدم می گذاریم. همانطور که یکی از دوستان یک بار گفت: "ما هرگز بیشتر از زمانی که می بخشیم شبیه عیسی نیستیم." همانا مؤمنان آمرزنده اند. اما لازم نیست از روی اجبار ببخشیم، زیرا «احکام او سنگین نیست» (اول یوحنا 5: 3). در عوض، همانطور که در عشق به خدایی که ما را بخشید رشد می کنیم، ما را به ابراز عشق به شکل بخشش برانگیخته می کنیم. همانطور که نوشته شده است، "کسی که اندک بخشیده می شود، کمی محبت می کند" اما کسی که بسیار بخشیده شده است، بسیار محبت می کند (لوقا 7:36-50).
بخشش قلب ما را آزاد می کند.
گفته اند: تلخی مانند نوشیدن زهر و انتظار برای مردن است. یک روح نابخشوده اثرات مرگباری بر قلب ما دارد. بتانی این را به خوبی درک می کرد. او نوه خود را بر اثر تیراندازی غم انگیز از دست داد و یک سال بعد پسرش بر اثر مصرف بیش از حد تصادفی جان خود را از دست داد. او پاک شده بود اما در یک لحظه ضعیف قرص هایی خورد که جانش را گرفت. بتانی خداوند را دوست داشت، اما قلب شکسته او از مردی که مواد مخدر را به پسرش می داد خشمگین شد.
تقریباً یک سال بعد، بتانی از مردی که این قرص ها را به پسرش داده بود، تماس گرفت. او خواستار بخشش او شد و گفت که نقش او در مرگ پسرش زنده خوردن او بوده است. بتانی به او گفت: "از آنجایی که عیسی مرا بسیار بخشیده است، می خواهم تو را ببخشم." پس از آن، او به من گفت: "احساس میکردم وزنهای از روی من برداشته شده است. من متوجه نشدم که چقدر نفرت من را به پایین میکشاند." بخشش او را آزاد کرد.
اما ما نباید صرفاً برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم ببخشیم. ما نمی توانیم راه رفتن خود با خدا را به عمل گرایی درمانی تقلیل دهیم. بلکه بخشش یک عمل ایمانی است که فرمان خدا را اطاعت می کند، با اعتماد به اینکه ارزشش را دارد. بخشش منجر به آزادی و شادی می شود که عیسی به کسانی که از او اطاعت می کنند وعده می دهد: "این چیزها را به شما گفتم تا شادی من در شما باشد و شادی شما کامل شود" (یوحنا 15:11). بخشش خدا را تجلیل می کند و به طور مرموزی برای روح ما شفا می آورد. ما طوری طراحی نشدهایم که کینه، انتقام یا تلخی را در خود داشته باشیم. بخشش همه خطاها را برطرف نمیکند، بلکه راهی است برای سپردن شرارتهایی که علیه ما انجام میشود، زیرا بدانیم که او آنها را از راههایی که فقط خودش میتواند برطرف خواهد کرد. وقتی می بخشیم، به خدا اعتماد می کنیم که گفت: "انتقام از آن من است، من جبران خواهم کرد" (رومیان 12:19).
بخشش نقشه های شیطان را خنثی می کند.
به نظر می رسد که شخصی در کلیسای قرنتیان تحت تأثیر معلمان دروغین قرار گرفته و علیه پولس رسول قیام کرده است. جماعت با اعمال انضباط کلیسا بر او پاسخ دادند. ما از همه جزئیات مطمئن نیستیم، اما "عقیده توسط اکثریت" جماعت صورت گرفته بود (دوم قرنتیان 2:6).
سرانجام مرد از گناه خود پشیمان شد و از کلیسا طلب بخشش کرد. اما برخی برای آشتی با او مردد بودند. این امر باعث شد که پولس آنها را تشویق کند: "شما باید... برای بخشش و تسلیت او روی آورید، در غیر این صورت غم و اندوه بیش از حد او را فرا خواهد گرفت. پس از شما می خواهم که محبت خود را نسبت به او مجدداً تأیید کنید... من در حضور مسیح بخشیده ام... تا شیطان ما را فریب ندهد، زیرا ما از نقشه های او بی اطلاع نیستیم" (2 قرن 1).
پولس به قرنتیان هشدار می دهد که شیطان مانند یک کوسه در آب خونین دور کلیسای آنها می چرخد. او نقشه می کشید تا مرد، کلیسا و شهادت آنها را برای عیسی ببلعد. پولس تنها در چند آیه، حداقل چهار نقشه شیطان را روشن می کند.
اول، شیطان می خواهد مانع بخشش شود. خدا میخواهد کلیسایش تابلویی باشد که عشق بخشش او را به نمایش بگذارد. شیطان میخواهد با خنثی کردن بخشش، دامن زدن به تلخی و عمیقتر کردن تفرقه، آن را از بین ببرد. پولس التماس میکند که عشقشان را به او روشن کنند - هیچ شکی در ذهن او در مورد اینکه خدا در مورد او چه فکر میکند باقی نمیگذارند. آنها به تنبیه او وفادار بودند. اکنون، آنها باید وفادار باشند تا او را ببخشند و بازگردانند.
دوم، شیطان می خواهد شرم را جمع کند. به جای اینکه کلیسا آن مرد را در آغوش بگیرد، شیطان می خواهد که او را «غم و اندوه مفرط غرق کند». کلماتی که او به کار میبرد، تصاویری گرافیکی از مردی است که با اضطرابی ناتوانکننده فراتر از توانایی او بلعیده میشود. شیطان می خواهد او را با شرم در غل و زنجیر قرار دهد تا نتواند در آزادی عشق بازگرداننده خدا قدم بردارد. شیطان می خواهد او را با نکوهش در هم بکوبد تا مانع استقامت او در ایمان شود. اما کلیسا باید با بخشش او سنگینی اندوه او را تحمل کند. آنها باید شرم او را با مرهم فیض بخشنده التیام بخشند.
سوم، شیطان می خواهد غرور را برانگیزد. به جای اینکه به کلیسا اجازه دهد در فروتنی مسیح وار عمیق شود، او می خواهد غرور خودپسندانه کلیسا را تقویت کند. او میخواهد کسانی که تسلیم وسوسه مرد نشدند، از نیاز خود به فیض کور شوند. با انجام این کار، کلیسا نسبت به یکدیگر و در نهایت نسبت به مسیح بی رحم خواهد شد. در عوض، قرنتیان باید به مسیح نگاه کنند و متواضع شوند که گناه آنها نیز در مصلوب شدن او مقصر بوده است. آنها ممکن است مانند این مرد گناه نکرده باشند، اما با این وجود گناهکار بودند. آنها نیز مانند او مدیون لطف بودند.
چهارم، شیطان می خواهد عیسی را اندوهگین کند. شیطان می داند که خدا غمگین می شود وقتی مؤمنان محبت را از یکدیگر دریغ می کنند (افس. 4:30). همانطور که عیسی در مکاشفه ۲-۳ در میان کلیساهای خود راه میرود، در میان کلیسای قرنتی نیز راه میرود. به همین دلیل است که پولس می گوید: "من بخشیدم... در حضور مسیح" (به معنای واقعی کلمه، "در صورت مسیح"، دوم قرنتیان 5:10). پولس از آنها میخواهد بفهمند که چگونه به دعوت برای بخشش پاسخ میدهند یا عیسی را غمگین میکند یا خشنود میکند. آنها نباید تسلیم نقشه های شیطان شوند.
گسترش بخشش، جنگ معنوی است. رد کردن بدهی و تسلی دادن به کسانی که علیه ما گناه کرده اند شبیه مسیح است. بخشیدن دیگران ما را از افتادن در دام شیطان باز می دارد.
بخشش انجیل را ستوده است.
اگر کسی بود که کلیسا باید از آن دوری میکرد، او شائول بود. او اعدام استیفان را تأیید کرد، مؤمنان را خانه به خانه شکار کرد و کمک های دولت را برای نابودی کلیسا تشویق کرد (اعمال رسولان 8: 1-3، 9: 1-2). جدا از مداخله الهی، شائول شکست ناپذیر به نظر می رسید. با این حال، خداوند حملات شائول را متوقف کرد و او را نجات داد تا کلیسایی را که زمانی میخواست نابود کند، دوست داشته باشد (اعمال رسولان 9:1-9).
اما قبل از اینکه شائول شروع به خدمت به دیگران کند، عیسی حنانیاس را فرا خواند تا به عنوان تصویری از بخشش انجیل برای شائول خدمت کند. در اعمال رسولان 9: 17، لحظه ملاقات آنها را می بینیم: "حنانیا... وارد خانه شد و دستان خود را بر او گذاشت و گفت: "برادر شائول، خداوند عیسی... مرا فرستاد تا بینایی خود را بازیابی و از روح القدس پر شوی"... سپس برخاست و تعمید گرفت و چند روز در داکوس غذا گرفت و برای شاگردان تقویت شد.
در لحظه ای لطیف از محبت انجیل، حنانیاس عاشقانه دست خود را بر روی شائول گذاشت - کسی که با نفرت دست روی مسیحیان گذاشته بود. او با او صحبت کرد و گفت: "برادر شائول." شائول خانواده را آزار داده بود، اما اکنون در آن خانواده پذیرفته شده بود. شائول تازه از آب غسل تعمید با شاگردان شام خورد. جشن گرفتن آنها به دلیل بخشش ممکن شد. وقتی دیگران را میبخشیم، تصویری مشابه به دنیا ارائه میکنیم و میگوییم: "این همان عشقی است که عیسی به من نشان داده است؛ بیا و او را ملاقات کن. ما دوست داریم زیرا او ابتدا ما را دوست داشت."
بحث و تامل:
- آیا این بخش سوءتفاهم هایی را که در مورد بخشش داشتید اصلاح کرد؟ چگونه مسائل را برای شما روشن کرد؟ آیا می توانید شرح مختصری از بخشش بنویسید؟
- از چهار دلیل برای بخشش که در بالا ذکر شد، کدام یک برای شما چالش برانگیزترین یا محکوم کننده ترین آنها بود؟ چیزی هست که اضافه کنید؟
بخش دوم: چه کسی باید ببخشد و چگونه ببخشم؟
کتاب مقدس روشن می کند که مسیحیان چه کسی و چگونه باید ببخشند. صرفاً گفتن «همیشه همه را ببخش» صحیح نیست و مطمئناً برای افرادی که با صدمات واقعی دست و پنجه نرم می کنند و میل به احترام به خداوند دارند، مفید نیست. آنچه در ادامه میآید چندین اصل اشباع شده از کتاب مقدس برای هدایت تلاشهای ما برای بخشش است.
شما باید بخشش را آغاز کنید.
مؤمنان وظیفه دارند که بخشش را آغاز کنند. ما باید هم بخشش و هم بخشیده شدن را دنبال کنیم. در متی 5:23-24، عیسی می گوید: "اگر هدیه خود را در مذبح تقدیم می کنید و در آنجا به یاد دارید که برادرتان چیزی علیه شما دارد، هدیه خود را در آنجا جلوی مذبح بگذارید و بروید، ابتدا با برادر خود آشتی کنید و سپس بیایید و هدیه خود را تقدیم کنید."
خدا از ما انتظار دارد که متواضعانه از راه هایی که روابط ممکن است نیاز به تعمیر داشته باشند آگاه باشیم. اگر به دیگری گناه کرده ایم، باید به دنبال بخشش و آشتی باشیم. مثال عیسی قابل توجه است. او میگوید که اگر در میانه پرستش صمیمی با خدا هستید، و او یکی از همسایهها، اعضای خانواده، همکار، آشنای دانشگاه یا یکی از اعضای کلیسا را به یاد میآورد - هر کسی که در برابر او گناه کردهاید - باید از عبادت دست بکشید و به دنبال آشتی باشید.
برای برجسته کردن اهمیت تعلیم عیسی، یک مشاهده جغرافیایی در نظر بگیرید. هدایایی در معبد اورشلیم انجام شد. هنگامی که عیسی در متی 5 دستورات خود را در مورد بخشش داد، در جلیل بود (متی 4:23). اگر نقشه کتاب مقدس خود را بشکنید، متوجه خواهید شد که جلیل بین 70 تا 80 مایلی از اورشلیم فاصله داشت. بدون ماشین یا دوچرخه، این یک سفر چند روزه است. عیسی میگوید که اگر تمام راه را به اورشلیم میروید و اهانتی را به خاطر میآورید، برگردید. برو خونه درستش کن سپس برگرد. عبادت واقعی چیزی بیش از یک پیشکش است - این عشق آشتی دهنده است.
اما اگر کسی در حق شما گناه کرده باشد چه؟ آیا شما را توجیه میکند که به شدت منتظر آمدن آنها نزد شما باشید یا منفعلانه از آنها تا زمان مرگ دوری کنید؟ نه. عیسی می گوید که ما باید آنها را تعقیب کنیم. متی 18:15 را در نظر بگیرید، "اگر برادرت به تو گناه کرد، برو و تقصیر او را بین خودت و او به او بگو. اگر به تو گوش داد، برادرت را به دست آورده ای." این آموزش انقلابی است. در متی 5 و 18، عیسی انتظار دارد که چه کسی آشتی را آغاز کند؟ شما من ما در هر موقعیتی، صرف نظر از اینکه چه کسی مقصر است، عیسی ما را فرا می خواند تا بخشش را آغاز کنیم.
در هر دو قسمت، عیسی دستور بخشش «برادرت» را صادر می کند. آیا این بدان معناست که ما می توانیم بخشش را از کافران دریغ کنیم؟ نه. به دستور عیسی در مرقس 11:25 گوش دهید، "هرگاه به دعا ایستادید، اگر چیزی بر ضد کسی دارید ببخشید تا پدر شما نیز که در آسمان است، خطاهای شما را ببخشد." اگر هر کسی که انجام داده است هر چیزی به ذهن می رسد، ما باید برای آنها عفو کنیم. پولس رسول همان ایده را در رومیان 12:18 تکرار می کند، "اگر ممکن است، تا آنجا که به شما بستگی دارد، با همه مردم در صلح زندگی کنید." خدا ما را فرا می خواند تا تمام تلاشمان را برای دستیابی به صلح انجام دهیم، صرف نظر از اینکه دیگران چه می کنند. ما نباید احساس موجه بودن داشته باشیم که منتظر باشیم تا دیگران آشتی را آغاز کنند. خداوند ما را فرا می خواند تا اولین قدم را برداریم.
ما باید به صلاحیت پولس "در صورت امکان" توجه کنیم (روم. 12:18). مواردی وجود دارد که صلح و آشتی غیرممکن است. اگر کسی حاضر به اعتراف به گناهی نباشد یا به دلیل عدم توبه خطرناک باشد، بخشش نمی تواند باعث آشتی مسالمت آمیز شود. ما در یک لحظه به پیامدهای دشوار خواهیم پرداخت، اما مطمئن باشید که بخشش یک فراخوان ریشه ای برای دنبال کردن عشق مسیح وار است.
با صبر فوری ببخش
پدر جیکوب به مادرش خیانت کرد و از نظر عاطفی جیکوب را دستکاری کرد تا او احساس کند طلاق آنها تقصیر اوست. پدر یعقوب نزدیک به هفت سال بود که با او صحبت نکرده بود و زخمها به تلخی آرام تبدیل شده بودند - تا اینکه یعقوب با عیسی ملاقات کرد. هنگامی که یعقوب عهد جدید را می خواند، خدا او را مجبور کرد که به فکر بخشش پدرش باشد. اما چگونه باید این کار را انجام دهد؟ با صبر فوری
فوریت. اگر منتظر ببخشیم تا زمانی که مایل باشیم، ممکن است هرگز آن را انجام ندهیم. زخم هایی مانند یعقوب باعث ایجاد احساس حق طلبی و بی رحمی می شود. اما مؤمنان نباید با احساسات خود هدایت شوند. در عوض، آنها باید احساسات خود را به تسلیم در برابر خدا هدایت کنند و در جهت بخشش تلاش کنند. از آنجا که بخشیدن دیگران یک عمل اطاعت از خدا است، ما نباید در انجام آن تأخیر کنیم (متی 5:23-24؛ مرقس 11:25).
صبر بخشیدن شخص دیگری را نباید بی رویه انجام داد. عیسی ما را فرا می خواند تا هزینه اطاعت را بشماریم (لوقا 14:25-33). بخشش واقعی اغلب به دعا، آمادگی کتاب مقدس و نصیحت عاقلانه نیاز دارد. اعتقاد تازه یعقوب به زمان نیاز داشت تا بهترین راه نزدیک شدن به پدرش را تشخیص دهد و اگر پدرش جواب بدی نمی داد چگونه قلبش را آماده کند.
یعقوب در مزمور 119:32 دعا کرد و از خدا خواست که به او کمک کند تا او را ببخشد. او می خواست فوراً ببخشد زیرا خدا به آن دستور داده بود، اما با صبر و حوصله به اطاعت نزدیک شد زیرا به خدا نیاز داشت تا قلبش را قادر سازد.
با نگاه کردن به عیسی و تکیه بر او ببخش.
عبور از آسیب ها، آسیب ها و خیانت ها توسط خودمان غیرممکن به نظر می رسد. اما به جای ناامید ماندن، باید به خداوند برای کمک نگاه کنیم. عیسی ما را دعوت کرده است: «بیایید نزد من ای همه زحمتکشان و گران بارها، و من به شما آرامش خواهم داد» (متی 11:28). عیسی به شما کمک خواهد کرد که ببخشید. به او نگاه کنید و برای قدرت به او تکیه کنید. پولس هنگام تشویق افسسیان به شکوفایی در عشق از این انگیزه استفاده کرد: "با یکدیگر مهربان باشید، دلسوز باشید، یکدیگر را ببخشید، همانطور که خدا در مسیح شما را بخشید" (افسسیان 4:32).
به عیسی بنگرید و عدالت را ببینید. صلیب اعلامیه خداوند است که در عالم او به گناه چشمک زده نخواهد شد. خدا انصافاً از گناهان ما متنفر است به طوری که پسرش به خاطر آنها درهم شکسته شد. در واقع، "او به خاطر گناهان ما سوراخ شد. او به خاطر گناهان ما درهم شکسته شد. عذاب بر او بود که ما را به آرامش رساند و با جراحات او شفا یافتیم.» (اشعیا 53: 4-5) نیکی خدا در تاب دادن شمشیر عدالت بر پیشانی بیگناه خود را نشان می دهد.
جایگزین صلیب دریاچه ابدی آتش است. اگر گناهکاران به سوی عیسی که به جای آنها مورد قضاوت قرار گرفت فرار نکنند، در جهنم تحت داوری عادلانه خدا قرار خواهند گرفت. انتقام از آن خداوند است و او آن را خواهد داشت (تثنیه 32:35؛ رومیان 12:19-20). عیسی به ما قول میدهد که هر سخن بیهودهای که گفته میشود مورد بازخواست قرار میگیرد (متی 12:36) و وقتی با ما ناعادلانه رفتار میشود، باید از الگوی او پیروی کنیم، زیرا «وقتی او را دشنام میدادند، در عوض دشنام نمیداد، وقتی رنج میکشید، تهدید نمیکرد، بلکه همچنان خود را به کسی میسپرد که عادلانه قضاوت میکرد» (2: 23). اعتماد به این که خداوند عادلانه قضاوت می کند ما را آزاد می کند تا سخاوتمندانه ببخشیم.
بخشش به مجرمان ما نمی گوید: «کاری که شما انجام دادید خوب است» یا «این یک معامله بزرگ نیست». نه! بخشش ظلمی را که در حق ما می شود به حداقل نمی رساند. با تمام خطاهای انجام شده عادلانه برخورد خواهد شد. تضمین عدالت ما را آزاد می کند تا ببخشیم. خواهری در کلیسای ما که در گذشته رابطه دردناکی با مادر بیرحمش داشت، گفت که وقتی کلیسای ما میخواند، بسیار آرام میشود.برای زندگی من خونریزی کرد و مرد, مسیح مرا محکم خواهد گرفت. عدالت راضی شده است، او مرا محکم نگه می دارد.» او میداند که در مسیح به گناهان او رسیدگی شده است، اما قدوسیت خدا و این واقعیت را نیز یادآوری میکند. همه گناهان، از جمله گناهی که مادرش در حق او انجام داده، به عادلانه برخورد خواهد شد - چه در صلیب یا در جهنم.
به عیسی نگاه کن و رحمت را ببین. هیچ چیز مثل بخشیده شدن قلب را برای بخشش تکان نمی دهد. رحمت خدا نسبت به شما در مسیح قوی ترین سلاح در برابر قلب تلخ است. اگر در تلاش برای بخشش هستید، توجه خود را به رحمت عیسی معطوف کنید. در نظر بگیرید که او چقدر صبورانه شما را تعقیب کرد. در نظر بگیرید که او چقدر نسبت به قلب پینه بسته شما دلسوز بود. به صلیب نگاه کنید و پسر خدا را ببینید که برای شما خونریزی می کند. صدای فریادش را بشنوید: «تمام شد!» و بدان که کار او برای تو تمام شد. خداوند میگوید که قلب خدا را بشنوید که میگوید: «من از مرگ کسی لذت نمیبرم خدایا; پس برگرد و زندگی کن» (حزقی 18:32).
برای قدرت به عیسی تکیه کنید. بخشش نیاز به نیروی ماوراء طبیعی دارد. خوشبختانه، خدا نیرو می دهد تا از همه آنچه به ما دستور می دهد اطاعت کنیم (فیلسیان 2:13). عیسی به ما هشدار میدهد: «به جز من، هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید» (یوحنا 15:5) و در عین حال به ما اطمینان میدهد که «من همیشه تا آخر زمان با شما هستم» (متی 28:20). آیا آنقدر ضعیف و خسته هستید که بتوانید بخشش خود را ببخشید؟ خبرهای خوبی برای شما وجود دارد. عیسی وعده می دهد: "فیض من برای شما کافی است، زیرا قدرت من در ضعف کامل می شود" (دوم قرنتیان 12:9). چگونه به این قدرت دسترسی پیدا کنیم؟ دعا کن کتاب مقدس را بخوانید. برای خداوند بخوان مشتاقانه عبادت کنید. به جستجوی عیسی از طریق کلامش ادامه دهید. زندگی خود را به روی یک مؤمن دیگر باز کنید که می تواند شما را تشویق کند و شما را به اعتماد به خدا دعوت کند. همانطور که انجام می دهید، تغییر خواهید کرد و قدرت بخشیدن به بخشش خواهید داشت.
برای نتایج به عیسی اعتماد کنید. لین عاشق مادربزرگش بود، اما درام خانوادگی رابطه آنها را تیره کرده بود. او می خواست با مادربزرگ پیرش آشتی کند، بنابراین گفتگویی را با هدف آشتی آغاز کرد. لین دعا کرد، آماده شد، و تمام راههایی را برای عذرخواهی به خاطر اتفاقی که رخ داده بود اندیشید. وقتی مادربزرگش را ملاقات کرد، قلبش را بیرون ریخت و از او خواست که او را ببخشد. اما مادربزرگش به جای اینکه مورد رحمت قرار بگیرد، در چشمان او نگاه کرد و گفت: "تو برای من مرده ای. این خانه را ترک کن و دیگر برنگرد." این ضربه سختی برای لین بود که تمام تلاشش را کرده بود تا اوضاع را درست کند. این داستان به ما یادآوری می کند که فقط خدا می تواند یک قلب را تغییر دهد. در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که تلاش های لین به هدر رفت. آنها نبودند. او ماهها تا پیش از آن گفتگو با خدا کار کرد و این موضوع زندگی او را به شدت تغییر داد. او متواضع شد، ایمانش تقویت شد، و کسانی که با او راه می رفتند تشویق شدند تا زندگی خود را بررسی کنند. مسئولیت لین این بود که صلح را دنبال کند و نتایج را صادقانه به خدا واگذار کند (رومیان 12:18). همانطور که به دنبال صلح و آشتی با دیگران هستید، برای خدا دعا کنید که به شما کمک کند، اما بدانید که زمان او ممکن است با شما نباشد. بذرها را بکارید و آبیاری کنید، اما به یاد داشته باشید که خدا رشد می دهد (اول قرنتیان 3: 6).
با کمک سایر مؤمنان ببخش.
زندگی مسیحی قرار نیست در انزوا زندگی کند. خدا ما را از گناه فرا خوانده و به مسیح - و کلیسای مسیح - فرا خوانده است. مؤمنان به عنوان خانواده ای متحد هستند که یکدیگر را دوست دارند و یکدیگر را در اطاعت از عیسی تشویق می کنند. نویسنده کتاب عبرانیان به ما دستور می دهد:مادامی که امروز «امروز» نامیده می شود، هر روز یکدیگر را نصیحت کنید تا هیچ یک از شما از فریب گناه سخت نشوید.» (عبرانیان 3:14). عدم بخشش اثر فریبنده ای بر قلب ما دارد. ما را متقاعد می کند که مستحق تلخی هستیم. اگر نابخشودنی را تقویت کنیم، به همین دلیل است که ایمان ما نابخشودنی است. دوستانی که هر روز ما را تشویق می کنند که برای بخشش به خدا تکیه کنیم. ما به آنها نیاز داریم که برای ما دعا کنند، ما را نصیحت کنند، تشویقمان کنند، ما را مسئول نگه دارند، و در طول راه با ما گریه کنند یا شادی کنند.
فیلمون یک مؤمن وفادار اهل کولوس بود. او به اندازهای ثروتمند بود که میتوانست کلیسا را در خانهاش میزبانی کند و یک خدمتکار خانه به نام اونسیموس داشت. ظاهرا اونسیموس چیزی از فیلمون و فلاد به رم، به امید شروعی تازه. اما خدا نقشه های دیگری داشت. اونسیموس از روی مشیت با پولس رسول که او را به ایمان به مسیح سوق داد، تلاقی کرد. اونسیموس محکوم شد که باید برگردد و با فیلیمون آشتی کند. پولس نامه ای نوشت و از فیلیمون خواست که بخشش کند و اونسیموس را به عنوان یک برادر در مسیح دریافت کند. اگر اخیراً آن را نخوانده اید، لحظه ای به خواندن کتاب فیلمون اختصاص دهید.
در نامه، ما هفت راه را می یابیم که پولس بخشش و آشتی را تحریک می کند.
- اول، پولس توبه اونسیموس را تشویق می کند. پولس با فرستادن اونسیموس نزد فیلیمون، به اونسیموس کمک میکند تا توبهای را که خدا در او انجام داده است، زندگی کند. ما نمی دانیم پولس چقدر به اونسیموس کمک کرد تا گناه خود را در برابر فیلیمون درک کند، اما به نظر می رسد که بسیار محتمل است که در بسیاری از گفتگوهای آنها نقش محوری داشته باشد. اگر کسی را شاگرد می کنید، به طور منظم در مورد روابط تیره و تار و راه هایی که ممکن است نیاز به درخواست یا تمدید بخشش باشد، صحبت کنید. دوستی مانند پولس باشید و دوستی مانند پولس داشته باشید تا شما را در اطاعت از خدا تشویق کند.
- دوم، پولس ایمان فیلیمون را تشویق می کند (v4-7, 21). در سراسر نامه، پولس عشق و ایمان فیلیمون (v5) را برجسته می کند، که باعث شادی و طراوت در بین ایمانداران شده است (v7). او از اطمینان به اطاعت فیلیمون صحبت می کند و اعتماد دارد که از آنچه خواسته شده است فراتر خواهد رفت (v21). پولس همچنین به فیلیمون اطمینان می دهد که برای او دعا می کند (v6). دعا صرفاً مهربانی نسبت به مؤمن دیگری نیست که در صدد استغفار باشد. دعا از آن جهت ضروری است که قدرت خداوند متعال را برای مداخله می طلبد. اونسیموس برای طلب آمرزش متواضعانه به نیروی روحانی نیاز دارد. فیلیمون برای بخشش نیاز به نیروی معنوی دارد. دعا از خدا می خواهد که آن را بدهد. اگر به کسی کمک میکنید که ببخشد، با دعای منظم برای او و تشویق راههایی که خدا را در زندگی او دیدهاید، او را به اطاعت تحریک کنید.
- سوم، پل از روابط خود استفاده می کند (v8-14). پولس رابطه دیرینه ای با فیلمون داشت و به عنوان نمونه ای وفادار از نحوه مدیریت سرمایه رابطه ای است. برای سوق دادن مردم به سمت اطاعت از خدا در استفاده از ارز رابطه ای تردید نکنید. چرا خدا این رابطه را به شما داده است؟ هیچ چیز مانند کمک به دوست برای اطاعت از خداوند عشق را نشان نمی دهد.
- چهارم، پولس فیلیمون را به اطاعت کامل فرا می خواند (v8-9). پل فقط نگران نتیجه مداخله نبود. او می داند که تغییر واقعی و پایدار فقط از دلی می آید که تغییر کرده است. بنابراین، به جای دستکاری فیلیمون که از روی اجبار از اونسیموس استقبال کرد، شفقت را برانگیخت. با دعا به مردم کمک کنید که بخواهند از صمیم قلب ببخشند، نه اینکه وظیفهآمیزانه از طریق حرکتها پیش بروند.
- پنجم، پولس کار مستقل خدا را برجسته می کند (v15-16). پولس به فیلیمون کمک می کند تا تصویر بزرگ کار مستقل خدا را در موقعیت خود ببیند. او اهانتی را که اونسیموس تجربه کرده کم اهمیت نمیداند یا خیانتی را که احساس میکرد کوچک نمیشمارد. اونسیموس از فیلیمون دزدی کرد و به او بی احترامی کرد. اما او چشمان فیلیمون را بلند می کند و می گوید: "شاید به همین دلیل بود که او برای مدتی از شما جدا شد" (v15). او از او میخواهد که در نظر داشته باشد که مشیت کریمانه خدا به فیلیمون اجازه داد از او به آغوش مسیح فرار کند. همه اینها بخشی از برنامه خدا بود «تا او را برای همیشه بازگردانی... و نه فقط به عنوان یک غلام... بلکه به عنوان یک برادر محبوب». کسی را پیدا کنید که بتواند به شما کمک کند تا تصویر بزرگی از نحوه عملکرد خدا در میان موقعیت شما را ببینید.
- ششم، پولس پیشنهاد بازپرداخت هرگونه بدهی را می دهد (v17-19). پولس نمی خواهد که هیچ چیز مادی مانع آشتی شود. او پیشنهاد می کند که اگر فیلمون را تشویق کند که اونسیموس را ببخشد، در جبران خسارت کمک کند. این از الگوی عیسی پیروی می کند که حقوق، جلال و زندگی خود را برای برکت دادن به دیگران فدا کرد. اگر ابزار دارید و میتوانید با پرداخت بدهیها یا قرض دادن پول، موانع فیزیکی آشتی را از بین ببرید، از الگوی پولس پیروی کنید.
- هفتم، پولس فواید روحانی را برجسته می کند (نسخه 20). پولس با گفتن این جمله، بخشش را تشویق می کند:من از تو در خداوند بهره ای می خواهم. قلب مرا در مسیح تازه کن» (آیه 20). پولس به فیلیمون اطمینان می دهد که ابزار رحمت خدا در زندگی اونسیموس نیز او را برکت خواهد داد. او می خواهد با دیدن زنده شدن انجیل دلگرم شود. او مشتاق است ببیند که فیلیمون به غلام سابق خود به عنوان یک برادر محبوب در مسیح نگاه می کند. او از فیلمون درخواست می کند که مرحمت کننده مردمی باشد. اهمیت ابدی بخشش همراه با اثرات موجی حیات بخش آن در این زندگی می تواند سوخت بسیار مورد نیاز برای پیگیری آشتی را تامین کند.
گسترش بخشش می تواند به طور منحصر به فردی طاقت فرسا باشد و بهتر است با کمک دوستانی که به سرعت انجیل را به شما یادآوری می کنند دنبال شود. چه کسی به شما کمک می کند تا در این آب های دشوار حرکت کنید؟ چگونه می توانید به دیگران کمک کنید همین کار را انجام دهند؟
با اعتماد به خیر مطلق خدا ببخش.
داستان های کمی در کتاب مقدس مانند داستان یوسف (پیدایش 37-50) تأثیر متقابل بین نیکویی مطلق خدا و بخشش گسترده را نشان می دهد. یوسف یکی از دوازده برادر بود. پدرش، یعقوب، عشق منحصر به فردی به یوسف داشت که حسادت تلخ برادرانش را برانگیخت. توطئه ای در میان آنها شکل گرفت که یوسف را ربودند، او را به عنوان برده فروختند و سپس مرگ او را صحنه سازی کردند. پس از بازگشت به خانه، برادران به پدر خود دروغ گفتند و به او گفتند که یوسف توسط یک حیوان وحشی کشته شده است.
یوسف به مصر برده شد، جایی که او متحمل یک سری سختی های غم انگیز شد که او را متهم به دروغ، زندانی و فراموشی همه - جز خدا - کرد. پس از تقریباً بیست سال، خداوند از یک خواب تعبیر شده استفاده کرد تا یوسف را به عنوان نفر دوم در مصر معرفی کند. قحطی جهانی باعث شد که مردم از جمله برادران او برای خرید نان از یوسف به مصر هجوم آورند. یوسف آنها را شناخت، اما زمان هویت او را از آنها پنهان کرده بود.
پس از یک سری وقایع گیج کننده، برادران متقاعد شدند که مشکلاتشان این است که خداوند به خاطر کاری که با یوسف انجام دادند، جبران می کند. او متوجه شد که آنها به خاطر گناهی که در حق او انجام دادند بسیار پشیمان هستند و حتی یکی از برادرانش به نام یهودا را دید که برای نجات برادر کوچکترش بنیامین، زندگی خود را به خطر انداخت.
یوسف غرق در احساسات شد و هویت خود را برای برادرانش فاش کرد. غافلگیری تحت تأثیر وحشت قرار گرفت زیرا می ترسیدند که یوسف از قدرت خود برای جبران آنچه انجام داده بودند استفاده کند. اما در عوض به آنها رحم کرد و از آنها خواست که یعقوب را به مصر بیاورند تا او از او مراقبت کند. هنگامی که یعقوب درگذشت، برادران بار دیگر ترسیدند و گفتند: «ممکن است یوسف از ما متنفر باشد و تمام بدی هایی را که به او کردیم، به ما بپردازد.» (پیدایش 50:15). پس از اطلاع از ترس آنها، "یوسف گریه کرد...[و] به آنها گفت: نترسید که آیا من به جای خدا هستم؟ و اما تو، بدی را در حق من میخواستی، اما خدا آن را به نفع خود میخواست تا باعث شود که بسیاری از مردم مانند امروز زنده بمانند.» (پیدایش 50:17-20).
ما میتوانیم از این داستان درسهای زیادی در مورد بخشش بگیریم، اما آشکارترین آن این است که نیکی حاکمه خدا یوسف را از انتقام گرفتن خود رها کرد. یوسف توانست از روشی که حکمت خدا شرایط را ترتیب داده بود، از جمله خیانت شدن و فروختن توسط برادرانش، برای ایجاد خیر، قدردانی کند. امتیاز دیدن چنین پیوندهای واضحی بین اهداف خدا و درد ما ممکن است در این زندگی اتفاق بیفتد، اما آنها نادرتر از آن چیزی هستند که ما ترجیح می دهیم.
بیشتر اوقات، ما مجبور می شویم به ابدیت نگاه کنیم، به آینده ای که در آن خدا به ما اطمینان می دهد که "این مصیبت لحظهای سبک وزنی از جلال ابدی را برای ما آماده میکند که ماورای هر مقایسهای است.» (دوم قرنتیان 5: 18). وقتی خدا میگوید که مصیبتهای ما در این زندگی سبک است، درد ما را کوچک نمیکند، او جلال آینده را بزرگ میکند. او از بدرفتاری، خیانت، تهمت، تهاجم، غفلت، غفلت، غفلت، رنج و ظلم زندگی استفاده میکند. بنابراین، مهم نیست که چقدر زخم های ما سنگین است، وزن جلالی که عیسی با خود می آورد بسیار بیشتر از آنهاست رومیان 8:28، به ما وعده داده شده است که "برای کسانی که خدا را دوست دارند، همه چیز با هم در جهت خیر است، برای کسانی که بر اساس هدف او خوانده شده اند.» همه چیز در این زندگی خوب نیست، اما خدا خوب است. و اگر بتوانیم در این حقیقت استراحت کنیم، آزاد خواهیم بود که در این زندگی بخشش کنیم زیرا می دانیم که او در زندگی آینده آن را درست خواهد کرد.
بحث و تامل:
- آیا هیچ یک از این بخش شما را به چالش کشیده است؟ آیا موقعیت هایی در زندگی شما وجود دارد که از مطالبی که به تازگی خوانده اید سودمند باشد؟
- بخشش واقعی چگونه منعکس کننده کاری است که خدا در مسیح برای ما انجام می دهد؟
بخش 3: بخشش چسبنده: در نظر گرفتن سؤالات سخت
بخشش در دنیای سقوط تقریباً همیشه دشوار است. زخم ها شخصی هستند و استفاده از اصولی که در مورد آنها بحث کردیم برای بسیاری از افراد متفاوت به نظر می رسد. من عمداً این نکات روشنگر را تا آخر رزرو کردم. اگر شما مانند من هستید، می توانید وسوسه شوید که درد خود را چنان منحصر به فرد ببینید که ممکن است شما را از پیروی از سخنان واضح و سنگین عیسی معاف کند. تفاوتهای ظریف مهم است، اما اگر غیرعاقلانه انجام شود، میتواند منجر به خلع قلب از فرمان خدا برای بخشش شود. در عین حال، بخشش می تواند کثیف باشد، همانطور که شش سوال زیر نشان می دهد.
سوال #1: آیا باید ببخشم و فراموش کنم؟
جملاتی وجود دارد که مردم تصور می کنند در کتاب مقدس وجود دارد اما اینطور نیست. «خداوند به کسانی که به خودشان کمک می کنند کمک می کند» و «خداوند بیش از توان شما به شما نمی دهد» دو مثال هستند. به عنوان یک کودک خردسال، معلم مدرسه یکشنبه دیگری به من یاد داد. در یک درس در مورد بخشش، او به ما گفت که خدا از ما خواسته که «ببخشیم و فراموش کنیم». در آن زمان، این توصیه معقول و حتی کتاب مقدس به نظر می رسید. اما خداوند به ما دستور نمی دهد که ببخشیم و فراموش کنیم.
کتاب مقدس می گوید:
"عقل خوب انسان را در خشم کند می کند و جلال اوست که از گناه چشم پوشی کند" (امثال 19:11).
"[عشق]... کینه توز نیست" (یا "خطاها را ثبت نمی کند،" NIV84) (اول قرنتیان 13:5)
«بیشتر از همه، یکدیگر را صمیمانه محبت کنید، زیرا محبت گناهان زیادی را می پوشاند» (اول پطرس 4: 8).
بله، ما باید نسبت به گناهکاران بزرگوار باشیم. اما این بدان معنا نیست که ما همیشه «ببخشیم و فراموش کنیم». این جمله احتمالاً ریشه در نحوه برخورد خدا با گناهان ما دارد. در مزمور 103:12 به ما گفته میشود: «تا آنجا که مشرق از مغرب دور است، گناهان ما را از ما دور میکند.» فاصله شرق و غرب غیر قابل محاسبه است. وقتی خدا می بخشد، گناهان ما را تا جایی که ذهن ما تصور می کند برطرف می کند. میکاه نبی اعلام می کند: "او دوباره بر ما دلسوزی خواهد کرد و گناهان ما را زیر پا خواهد گذاشت. تو تمام گناهان ما را به اعماق دریا خواهی ریخت" (میک. 7:19). وقتی خدا می بخشد، گناهان ما را مافیا می کند و آنها را به قعر اقیانوس می فرستد تا دیگر دیده نشوند. اشعیا به ما اطمینان می دهد: "من کسی هستم که به خاطر خود گناهان شما را محو می کنم و گناهان شما را به یاد نمی آورم" (اشعیا 43:25).
این آیات به این معنا نیست که خدای دانا نمی تواند گناهان ما را به یاد آورد. او از کاری که ما انجام داده ایم بی اطلاع نیست. در عوض، به این معنی است که چون عیسی برای آن گناهان به طور کامل پرداخته است، ما بخشیده شده ایم، و "اکنون برای کسانی که در مسیح عیسی هستند هیچ محکومیتی وجود ندارد" (رومیان 8:1). خداوند هرگز گناهان ما را برای شرم یا محکوم کردن ما مطرح نخواهد کرد. ما با او آشتی کرده ایم. او گناهان ما را بخشیده و فراموش کرده است.
ما می توانیم مانند خدا آرزوی بخشش داشته باشیم، اما ضعف انسانی مانع ما می شود. به همین دلیل است که ما باید به لطف خدا برای کمک به مسیریابی در واقعیت های دشوار بخشش کسانی که در حق ما گناه کرده اند تکیه کنیم. یک واقعیت حیاتی که باید به خاطر بسپاریم، تمایز بین بخشش، آشتی و ترمیم است.
بخشش → آشتی → مرمت
بخشش |
آشتی |
مرمت |
تصمیم |
فرآیند |
نتیجه |
بخشش یک است تصمیم گیری که در آن ما انتخاب می کنیم که بدهی رابطه ای دیگری را که در حق ما گناه کرده است، لغو کنیم. از آن نقطه به بعد، ما انتخاب می کنیم که با آنها به عنوان بخشیده شده ارتباط برقرار کنیم. در کتاب مقدس از بخشش در دو سطح صحبت شده است: نگرشی و آشتی.
بخشش نگرشی (گاهی اوقات عمودی نامیده می شود) نگرش یا بخشش در سطح قلب را توصیف می کند که در آن ما افراد را می بخشیم، صرف نظر از اینکه آنها توبه کرده اند یا نه. عیسی میگوید: «هرگاه به دعا ایستادید، اگر چیزی بر ضد کسی دارید، ببخشید تا پدر آسمانی شما نیز تقصیرات شما را بیامرزد» (مرقس 11:25). به محض اینکه یک مسیحی در قلب خود نابخشودنی می یابد، به آن اعتراف می کند و وضعیت را به خدا می سپارد. بخشش واقعی خود را در رهایی از میل به انتقام و میل به اصلاح مجرم در نزد خدا نشان می دهد (رومیان 12:17-21).
پدر امبر مردی شرور بود. او و مادرش را سالها بیوقفه سرزنش میکرد. سرانجام خانواده را ترک کرد و نزد معشوقه دیگری به خانه رفت. او درد آنها را مسخره می کرد، حتی نامه های پینه بسته آمبر می نوشت گفت ای کاش هرگز به دنیا نمی آمد. سخنان او او را شکنجه کرد، اما او متقاعد شد که خدا می خواهد او را ببخشد. ترس و عدم اطمینان او را آزار می داد تا اینکه یکی از دوستانش به او کمک کرد تا آن را ببیند بخشش به معنای فراموش کردن نبود و اینکه تصمیم برای بخشیدن پدرش بیشتر بین او و خداوند بود تا بین او و پدرش. آمبر شروع به دعا برای میل به بخشش کرد. آرام آرام قلبش نرم شد و تسلیم ندای پروردگار شد تا پدرش را از صمیم قلب ببخشد. بخشش این گونه نشان دهنده قلب خداست که درباره او گفته شده است: "تو خدایی آماده بخشش، بخشنده و مهربان، دیر خشم و سرشار از محبت استواری" (نه. 9: 17). باشد که ما همیشه در آرزوی بخشش مانند خدا رشد کنیم.
بخشش آشتی (گاهی اوقات افقی نامیده می شود) بخشش رابطه ای را توصیف می کند که بخشش را به مجرم توبه کننده گسترش می دهد و روند آشتی را آغاز می کند. عیسی در لوقا 17:3-4 در این مورد صحبت می کند، "به خود توجه کنید، اگر برادرتان گناه کرد، او را سرزنش کنید، و اگر توبه کرد، او را ببخشید، و اگر هفت بار در روز به شما گناه کرد، و هفت بار به شما روی آورد و گفت: "توبه می کنم"، باید او را ببخشید. در این سناریو، عیسی به وضوح می گوید: "اگر توبه کرد، او را ببخش." این درجه از بخشش مشروط به اعتراف و توبه مجرم به گناه خود است. بخشش نگرشی به محض اعتراف به گناه به سمت بخشش آشتی پیش می رود.
آشتی یک است فرآیند که در آن یاد می گیریم با فردی که بخشیده ایم ارتباط برقرار کنیم تا در صورت امکان اعتماد را بازسازی کنیم، زخم ها را التیام دهیم و روابط مسالمت آمیز با او را دنبال کنیم. برای وقوع این روند، توبه مجرم باید اثبات شود. برای تشخیص توبه واقعی و تعیین سرعت آشتی، خرد لازم است.
توبه واقعی. دوم قرنتیان 7:10 به ما اطمینان میدهد، "غم و اندوه خدایی توبهای ایجاد میکند که بدون پشیمانی به رستگاری میانجامد، در حالی که اندوه دنیوی باعث مرگ میشود." اندوه الهی قلب ما را برای توبه واقعی آماده می کند. این توبه با دیدن گناه ما در برابر خدا (مزمور 51:4) و اندوهگین شدن از اینکه او را اندوهگین کرده ایم آغاز می شود. اندوه دنیوی منجر به توبه ساختگی می شود که بر دلسوزی نسبت به خود متمرکز است. توبه کاذب بر کنترل آسیب، سرزنش کردن، و بهانه جویی متمرکز است. گناه ما را به حداقل می رساند و عقلانی می کند. با این حال، توبه واقعی ماتم میگیرد که ما در برابر خدا گناه کردهایم و حاضریم هر کاری که لازم است برای شفای فرد رنجیده انجام دهیم.
سرعت آشتی. سرعت آشتی ممکن است بسیار کوتاه یا بسیار طولانی باشد، بسته به شدت جرم و سرعتی که خداوند شفا می دهد. همانطور که آشتی یک فرآیند است، توبه نیز اغلب یک فرآیند است. بسیاری از ما با برداشتن هزاران قدم کوچک در مسیر نادرست وارد آشفتگی های خود می شویم. توبه اغلب هزار قدم کوچک در مسیر درست است. توبه واقعی تشخیص می دهد که گناه آنها ممکن است نیاز به حرکت آهسته داشته باشد. حتی وقتی خدا ما را می بخشد، همیشه ما را از عواقب گناهانمان رها نمی کند. در آشتی نمی توان عجله کرد و معمولاً به یک فرد بالغ، آموزش دیده و بی طرف نیاز دارد تا اطمینان حاصل کند که مکالمات با دعا، صادقانه و بدون دستکاری است.
مرمت است نتیجه از بخشش و آشتی این یک حالت بهبودی رابطه ای است که در آن درد دیگر غالب نیست، شفا اتفاق افتاده است و اعتماد دوباره ساخته شده است. همه روابطی که به دلیل گناه از بین رفته اند را نمی توان بازسازی کرد. اما خیلی ها می توانند. قدرت انجیل قادر است گناهکاران مرده را زنده کند، و می تواند حتی زخم خورده ترین روابط را شفا دهد. برای ترمیم دعا کنید کار برای ترمیم خداوند از این کار خشنود است، پس دلتان را از دست ندهید. به کسی امیدوار باشید که قادر است بیش از آنچه ما بخواهیم یا تصور کنیم، انجام دهد (افس. 3:20).
سوال #2: اگر هنوز احساس عصبانیت کنم چه؟
حتی پس از بخشش واقعی، احساسات ناپایدار ممکن است به طور غیر منتظره شعله ور شوند. این نباید ما را شگفت زده کند. ما روباتهایی نیستیم که بیدردسر زندگی را هدایت کنیم. ما حاملان تصویری با احساسات واقعی، احساسات ناپایدار، گناه پایدار، و شرایط همیشه در حال تغییر هستیم. شاید خاطرهای از آسیبدیدگیتان بهطور مخفیانه به ذهنتان خطور کند یا شاید الگوهای قدیمی را ببینید که سر زشت خود را پشت سر گذاشتهاند - و احساس میکنید خشم در قلبتان میجوشد. ممکن است تعجب کنید، "مگر آنها را نبخشیدم؟" در حالی که بخشش یک تصمیم است، شفای پس از آن زمان می برد. نمازگزار بمان. با افراد انجیلی که می توانند به شما کمک کنند هم دردهای گذشته و هم مبارزات کنونی را پردازش کنید، در یک اجتماع نزدیک بمانید. پروردگار در کار است. او آماده و مایل به کمک در هر لایه از شفا است. خسته نباشید.
سوال #3: اگر بخشش خطرناک باشد چه؟
بخشش سخته تقریباً همیشه شامل احساسات ناراحت کننده، دردناک یا خسته کننده است. اما سختی با خطر متفاوت است. ما اذعان کردهایم که زخمهای گناه برخی از روابط را چنان خدشهدار میکند که بخشش لازم است، اما آشتی توصیه یا امکانپذیر نیست (ر.ک: «در صورت امکان، رومیان 12:18). موارد آزار جسمی، آزار جنسی، یا دستکاری شدید عاطفی ممکن است کسی را چنان مجروح کند که شفای آن در این سوی بهشت دست نیافتنی باشد.
اگر به گونهای مرتکب گناه شدهاید که حرکت از بخشش به آشتی را خطرناک میکند، این حقایق را به خاطر بسپارید:
- بهبودی امکان پذیر است. آنچه شما تجربه کرده اید نیازی به تعریف شما ندارد. در مسیح امید فراوانی برای شفا وجود دارد. خدا هیچ چیز را هدر نمی دهد و از آنچه برای شما اتفاق افتاده استفاده خواهد کرد تا اعتماد شما را به او عمیق تر کند و منبع کمکی برای دیگران باشد (دوم قرنتیان 1: 3-11).
- اطراف خود را با دوستان انجیلی احاطه کنید. همانطور که گفتیم، پیمودن مسیر بخشش نباید به تنهایی انجام شود. اگر به شدت صدمه دیده اید، به یک کلیسای انجیل محور و شرکای آموزش دیده با محوریت انجیل نیاز دارید تا به شما در پردازش تجربیات آسیب زا که متحمل شده اید کمک کنند.
- دلایل خود را برای آشتی نکردن بررسی کنید. صدمه دیده شدن به ما این حق را نمی دهد که از اعمال ایمانی چالش برانگیز خودداری کنیم. کاری که آنها با شما انجام دادند ممکن است واقعاً آنقدر وحشتناک باشد که شما نتوانید بدون داشتن واکنش های جسمی و عاطفی مجدد در کنار آنها باشید. آنها ممکن است توبه نکنند، که به وضوح شما را از نیاز به دنبال کردن آشتی رها می کند. خداوند از شما نمی خواهد که با اعتماد کردن به افراد غیرقابل اعتماد خود را به خطر بیندازید. با این حال، او شما را به انجام هر کاری که از شما می خواهد دعوت می کند. وضعیت قلب خود را در حضور خداوند و با دوستان انجیلی پردازش کنید تا اطمینان حاصل کنید که هرگونه مقاومت در برابر آشتی با ایمان انجام می شود و نه ترس گناه آلود.
- خودت را به خدا بسپار. خداوند ضعف شما را می داند (مزمور 103:14). او با شما صبور خواهد بود در حالی که شما در مسیر شفای که او شما را در آن هدایت می کند قدم می گذارید. او را در دعا جستجو کنید. هنگامی که می ترسید، به او اعتماد کنید (مزمور 56:3). خداوند ضعف شما را می شناسد و برای شما انبارهای پر از فیض دارد (مزمور 31:19؛ دوم قرنتیان 12:9). نویسنده کتاب عبرانیان شما را احضار می کند، "از آن زمان ما یک کاهن اعظم داریم که از آسمان ها عبور کرده است... که [می تواند] با ضعف های ما همدردی کند... پس بیایید با اطمینان به تخت فیض نزدیک شویم، تا رحمت دریافت کنیم و برای کمک در زمان نیاز فیض پیدا کنیم" (عبرانیان 4: 14-16). به عیسی نزدیک شوید، فیض و رحمت او به شما کمک خواهد کرد.
اگر در برابر کسی گناه کرده اید که مانع آشتی می شود، این حقایق را در ذهن داشته باشید:
- باید توبه کنی شما در قبال آنچه انجام داده اید پاسخگو خواهید بود. هیچ گناهی در روز قیامت نادیده گرفته نمی شود. به دعوت خدا برای توبه توجه کنید (اعمال رسولان 17:30). گناه خود را نزد خدا با صداقت کامل اعتراف کنید (مزمور ۵۱؛ اول یوحنا ۱:۹). از گناهت کاملا توبه کن ابراز پشیمانی کنید و از کسانی که آسیب دیده اید بخواهید که شما را ببخشند. اگر در برابر شخصی به گونهای گناه کردهاید که ممکن است توهینآمیز یا خطرناک تلقی شود، باید قبل از تماس با او از یک متخصص آموزش دیده مشاوره بگیرید تا بتواند در این فرآیند به شما کمک کند. اگر اقدامات شما غیرقانونی بود، توبه ممکن است شامل دخالت مقامات مدنی نیز باشد. توبه ممکن است شامل پرداخت غرامت برای سالها مخارج مشاوره باشد (لوقا 19:8). توبه واقعی در انجام هر کاری که برای قدم زدن در مسیرهای عدالت لازم است نشان داده خواهد شد. نترس؛ خدا با شما خواهد بود (عبرانیان 13:5b-6).
- آمرزش خداوند فراوان است. اگر به گناه خود نزد خدا اعتراف کرده باشید و واقعاً از آن توبه کرده باشید، امید زیادی برای شما وجود دارد. جایی که گناه زیاد می شود، فیض بیش از پیش زیاد می شود (رومیان 5:20). خدا بدترین گناهکاران را می بخشد تا رحمت او در شما و از طریق شما بزرگ شود (اول تیموس 1: 15-16). کسانی که خدا آنها را آمرزیده است در برابر او صالحان می ایستند. او با وجود کاری که انجام داده اید از شما لذت می برد. این زیبایی انجیل است.
- خواسته هایت را به خدا بسپار. خداوند محکومیت گناهان ما را برطرف می کند، اما عواقب آنها را برطرف نمی کند. برخی از گناهان برای همیشه زندگی و روابط شما را تغییر می دهد. ممکن است سنگینی کاری را که انجام داده اید احساس کنید و عمیقاً تمایل به آشتی داشته باشید. آن آرزوهای خوب را به خدا بسپار. تماس را فقط از طریق یک میانجی بی طرف و قابل اعتماد آغاز کنید. منتظر پروردگار باش تمایل به گفتگوهای بیشتر ممکن است ممکن باشد، یا ممکن است نباشند. در روز قیامت به خاطر آنچه انجام می دهید پاسخگو خواهید بود نه اینکه دیگران چگونه پاسخ می دهند.
سوال #4: اگر آنها بخشش من را نخواهند چه؟
برخی افراد نیاز خود را به بخشش نخواهند دید. آنها ممکن است از گناه خود کور شوند و در برابر اعتقاد خدا بیهوش شوند. ما نمی توانیم کاری کنیم که کسی نیاز خود را برای بخشش ببیند. فقط خدا می تواند این کار را انجام دهد. در این موارد، ما همچنان مسئول بخشیدن آنها از صمیم قلب هستیم (ر.ک: بخشش نگرشی/ درونی). عیسی زمانی که از روی صلیب دعا کرد، مثالی به ما داد تا از آن پیروی کنیم: «آنها را ببخش زیرا نمی دانند چه می کنند» (لوقا 23:34). او با وجود تحقیر نیازشان به این امر، برای آنها طلب بخشش کرد. عیسی هنگامی که گفت: «دشمنان خود را دوست بدارید، به کسانی که از شما نفرت دارند، نیکی کنید، کسانی را که شما را نفرین میکنند، برکت دهید، برای کسانی که شما را آزار میدهند، دعا کنید» (لوقا 6:27-28) به ما دستورات مشابهی داد. دشمنان ما فکر نمی کنند که به بخشش ما نیاز دارند. ما نمی توانیم آن را کنترل کنیم، اما باید با برکت دادن به آنها عشق فراطبیعی مسیح را به آنها نشان دهیم، حتی اگر آنها ما را نفرین کنند.
سوال #5: اگر دوباره به من صدمه بزنند چطور؟
موریا سخت کار کرده بود تا جف را ببخشد. او در حال تماشای فیلم های مستهجن دستگیر شده بود و این موضوع ازدواج جوان آنها را تکان داد. جف صاحب گناه خود بود و گامهای شگرفی در احترام به خداوند و همسرش برداشته بود. این تا زمانی که او دوباره سازش کرد در حالی که او خارج از شهر بود. در یک لحظه، یک سال کار سخت احساس شد که دور ریخته شده است. جف به کشیش خود اعتراف کرد و به او اعتراف کرد و سپس از او خواست که یک بار دیگر او را ببخشد. موریا ترکیبی عظیم از خشم عادلانه و گناه آلود را احساس کرد. او انتظار نداشت دوباره اینجا باشد و قلبش به شوهرش بسته شده بود.
آیا موریا باید دوباره جف را ببخشد؟ بله. اگرچه گناه جف جدی بود، اما سخنان عیسی نیز چنین بود: "به خود توجه کنید، اگر برادرتان گناه کرد، او را سرزنش کنید، و اگر توبه کرد، او را ببخشید، و اگر هفت بار در روز به شما گناه کرد و هفت بار به شما روی آورد و گفت: "توبه می کنم"، باید او را ببخشید" (لوقا 17:3-4). بخشش باید بدون محدودیت ارائه شود. جف برای توبه کامل باید گامهای جدی بردارد و روند آشتی با موریا به تلاشهای بیشتری نیاز دارد. اما لطف خدا برای هر دوی آنها کافی است. ممکن است زمانی فرا برسد که الگوهای گناه، چه هرزهنگاری یا غیر آن، چنان به اعتماد رابطه آسیبرسان میشود که اعتبار اظهارات ایمانی فرد زیر سؤال میرود. این موقعیتهای موردی نیاز به رهبری عاقلانه توسط کشیشهای خداپسند و احتمالاً مشاوران بیرونی دارد.
سوال #6: آیا می توانم آنها را ببخشم؟
سارا کنار قبر خواهرش ایستاد. سکوت سنگ قبر اشلی سردی رابطه شان را به او یادآوری کرد. خواهرش ظالم و سختگیر بود. سخنان او روح سارا را زخمی کرده بود و زخم درمان نشده به گناه آلوده شده بود. مسیر مخرب سارا تقصیر اشلی نبود، اما بدون شک به هم مرتبط بود. مرگ نابهنگام اشلی باعث شد که سارا یک فرصت دیگر بخواهد تا دردهایش را ابراز کند، با این امید که اشلی بگوید: "لطفا مرا ببخش." اما حالا دیگر دیر شده بود. یا بود؟
مرگ چیزهای زیادی را از ما سلب می کند، اما مسئولیت و فرصت بخشش را از ما سلب نمی کند. بخشش تصمیمی است که ما برای لغو بدهی رابطه ای شخص دیگری می گیریم. در نهایت، بخشش تصمیمی است که خداوند به ما قدرت می دهد تا آن را بگیریم و برای اطاعت از او انجام می دهیم. مرگ مانع سارا نمی شود که خواهر مرحومش را ببخشد. سارا می تواند روح خواهرش را به کسی سپرد که عادلانه قضاوت می کند (اول پطرس 2:23-24).
اگر توسط کسی که مرده یا هرگز نمیتوانید او را پیدا کنید آسیب دیدهاید، همچنان میتوانید او را ببخشید. بخشش نگرشی ممکن است زیرا شما از صمیم قلب می بخشید. به درگاه خداوند دعا کنید و در مورد تمام آنچه آرزو می کنید می توانید به آن شخص بگویید فکر کنید. نوشتن آن را در نظر بگیرید. احتمالاً با یک دوست یا مشاور قابل اعتماد انجیلی به شما کمک می شود تا احساسات خود را پردازش کنید. اگر با رفتن سر قبر آن شخص و گفتن کلمات با صدای بلند سود می برید، بسیار خوب است. اما در نهایت، درد خود را به پروردگار بیاورید. همانطور که سرنوشت آنها را در نظر می گیرید، در سخنان ابراهیم استراحت کنید، "آیا داور تمام زمین عادلانه عمل نمی کند" (پیدایش 18:25)؟ خداوند آنچه را که درست است انجام خواهد داد. به او اعتماد کنید.
بحث و تامل:
- آیا موقعیت هایی در زندگی شما وجود دارد که این سؤالات به آن پاسخ دهند؟ این بخش چگونه به شما کمک کرد؟
- تفاوت بین بخشش، آشتی و ترمیم را چگونه خلاصه می کنید؟
- از میان سوالات بالا، کدامیک درک شما از بخشش را بیشتر به چالش می کشد؟
نتیجه: وقتی دیگر نخواهیم بخشید
روزی به زودی، وجود آن گونه که ما آن را تجربه کرده ایم، از بین خواهد رفت. خداوند عیسی باز خواهد گشت و آنچه را که ما به عنوان تاریخ بشر می شناسیم به نتیجه خواهد رساند. در آن روز، او پیروزمندانه همه مردم را از قبر برمی خیزد و آنها را برای داوری در برابر تخت بزرگ سفید خود جمع خواهد کرد (متی 12:36-37؛ دوم قرنتیان 5:10؛ مکاشفه 20:11-15).
در آن روز هیچ چیز ارزشمندتر از بخشش نخواهد بود. ایستادن، نه در عدالت خودمان، مانند تعداد بی شماری که در گناه خود محکوم خواهند شد. اما بایستی بخشیده شود، لباسهای عدالت پوشیده شده توسط خون مسیح خریداری شده و به فیض خدا داده شده است. در میان بخشیده شدگانی که نامشان در کتاب زندگی بره نوشته شده است، شمرده شود. تا با این کلمات از شما استقبال شود: "آفرین، خدمتگزار خوب و امین... به شادی ارباب خود وارد شو" (متی 25:23). تا خود خدا با شادی او را سرود (صف. 3: 17) و با سرودهای شکرگزاری ابدی به او پاسخ دهد (مزمور 79:13). ترانه های ما الهام گرفته از رحمت های بسیار خداوند خواهد بود. بخشش بیسابقه، بیاندازه و خیرخواهانه او که در مسیح عیسی به ما اعطا شده است، برای همه آنها محوری است.
ما این مطالعه را از سر میز دشمنان سابق که از طریق انجیل عیسی مسیح دوستانی بخشیده شده بودند آغاز کردیم. ما با تصویری از شکوه به پایان می رسیم که در آن جدول دیگری مرکزی خواهد بود. این غذا در بالای کوهی به نام صهیون پذیرایی خواهد شد. سفره در آن مکان میزبان شام عروسی بره خواهد بود که در آن بخشیده شده غذای غنی می خورند و شرابی کهنه شده می نوشند (مکاشفه 19:9؛ اشعایی 25:6). در آنجا، دشمنان آشتی شده و دشمنان بخشیده شده در کنار هم خواهند نشست. ما با هم نان شکرگزاری برمی داریم و فریاد می زنیم: «اینک خدای ماست؛ ما منتظر او بوده ایم تا ما را نجات دهد. پروردگار; ما منتظر او بوده ایم. در نجات او شاد باشیم و شاد باشیم.» (اشعیا 25:9) خداوندا، در آن روز عجله کن.
با خواندن این راهنمای میدانی، آن روز را در نظر بگیرید. اجازه دهید امید جلال و اطمینان از دیدن مسیح شما را به بخشش وا دارد. امروز را با توجه به آن روز ببخش. بخشیدن کسانی که به شما صدمه زده اند می تواند بسیار سخت باشد. بخشش نیاز به فروتنی دارد. مستلزم کمک خداوند است. اما من این را به شما اطمینان می دهم: اگر عیسی را با بخشش احترام کنید، در آن روز آخر پشیمان نخواهید شد. همین امروز تصمیم بگیرید که ده هزار سال بعد وقتی در مقابل خدا بایستید شکرگزار باشید. وقتی خدا را رو در رو می بینی، از بخشیدن کسانی که در این زندگی به تو صدمه زدند پشیمان نخواهی شد. به نحوی، لذت شما از زندگی ابدی ناشی از اطاعت در این زندگی خواهد بود (مکاشفه 19: 8). ببخش. دنبال صلح باش کار برای آشتی دادن رحمت را گسترده کن
دلت را از دست نده قدیس عزیز، ما تقریباً به خانه رسیده ایم.
-
از زمانی که یکی از دوستانش در کالج انجیل را با او در میان گذاشت، گرت کل بطور ناقص از عیسی پیروی کرد. مدت کوتاهی پس از تغییر دین، او خدمت شبانی را در تگزاس، واشنگتن دی سی، و در کلیسای باپتیست دل ری در الکساندریا، ویرجینیا، از سال 2012 آغاز کرد. او با کری ازدواج کرده و دارای شش فرزند هستند.
برای مطالعه بیشتر
تیم کلر، ببخش: چرا باید و چگونه می توانم؟
دیوید پاولیسون، خوب و عصبانی
برد همبریک، ایجاد حس بخشش: حرکت از آسیب به سمت امید
هیلی ساتروم، بخشش: انعکاس رحمت خدا (عبادت های 31 روزه برای زندگی)
کریس براونز، باز کردن بخشش: پاسخ های کتاب مقدس برای سوالات پیچیده و زخم های عمیق
استیو کورنل، "چگونه از بخشش به آشتی حرکت کنیم"، مقاله TGC، مارس 2012
کن سند، صلحساز: راهنمای کتاب مقدس برای حل تعارضات شخصی