فهرست مطالب
اسکات و جس
ضرب المثل و پاکی
وسوسه های زن ممنوعه
عواقب زن حرام
پاسخ ما به زن ممنوعه
عیسی، حکمت و زن ممنوعه
اسکات و جس
ضرب المثل و پاکی
وسوسه های زن ممنوعه
عواقب زن حرام
پاسخ ما به زن ممنوعه
عیسی، حکمت و زن ممنوعه
نوشته هیث لمبرت
غمگین ترین افرادی که تا به حال می شناسم قربانیان و مرتکبان گناه جنسی هستند. وقتی وارد خدمت شدم، نمیدانستم که ساعتهای بیشماری را در کنار افراد شکستهای که از آسیب جنسی گناه آلود غلبه کردهاند، بنشینم. من داستانهای دردناکتری را میدانم که میتوانم بگویم یا بخواهی بشنوی. اما من می خواهم با به اشتراک گذاشتن تنها یک مورد در خدمت شما و پاکی طلبی شما باشم.
یکی از غم انگیزترین داستان های گناه جنسی که من می شناسم مربوط به یک پدر متاهل شش فرزند است. از هر ظاهر بیرونی، مردی که من اسکات می نامم، یک زندگی مدل داشت. او یک تاجر بسیار موفق با یک همسر زیبا و نیم دوجین بچه فوق العاده باهوش در مدرسه بود. او و همسرش، جس، رهبران غیر روحانی مورد احترام کلیسای خود بودند و دائماً در محاصره دوستان بودند. سپس، یک روز صبح، دنیای جس از هم پاشید.
اسکات برای کاری خارج از کشور بود که جس پیامکی از او دریافت کرد. او آن را برای کشف یک ویدیوی گرافیکی از اسکات با یک فاحشه باز کرد. اسکات قصد داشت این ویدئو را از اتاق هتلش برای شریک تجاری خود بفرستد، اما به طور تصادفی آن را برای همسرش فرستاد. آن لحظه بود که همه چیز تغییر کرد.
چند هفته بعد مجموعه ای گیج کننده از وحشت و تراژدی بود زیرا جس متوجه شد مردی که او فکر می کرد شوهرش است در واقع وجود ندارد. او متوجه شد که پدر فرزندانش به ندرت بیش از یک روز را بدون صرف ساعت ها به تماشای فیلم های مستهجن می گذراند. او یک رقابت انحرافی را با دو نفر از همکارانش کشف کرد که در آن آنها شهر را ترک میکردند و سعی میکردند بدترین اعمال جنسی را در ویدیو با روسپیها ثبت کنند. او متوجه شد که او در تمام مدت رابطه آنها با زنان بی شماری خیانت کرده است و اولین برخورد جنسی نامشروع او در شبی بود که با یکی از دوستانش نامزد کردند.
جس غرق، دلسرد و منزجر شده بود. او نمی دانست چگونه فکر کند یا چگونه عمل کند. او برای کمک به برخی از دوستانش دست دراز کرد و سعی داشت زندگیای را که نمیشناخت معنا بخشد. سپس اوضاع بدتر شد. اواخر یک شب، او و اسکات قرار بود در مورد چگونگی ادامه دادن بقایای منفجر شده ازدواجشان صحبت کنند، اما هیچ کس نمی دانست چه بگوید، بنابراین آنها در سکوت نشستند. بچه ها در رختخواب بودند و بیرون باران می بارید. زنگ در به صدا درآمد و نه اسکات و نه جس نمی توانستند تصور کنند که چه کسی می تواند باشد. وقتی هر دو به سمت جلوی خانه رفتند و در را باز کردند، اسکات قسم خورد. تامارا بود.
جس نمی دانست که این زن کیست، اما اسکات می دانست و وقتی او شروع به صحبت کرد مات و مبهوت شد. تامارا در ایوان جلو ایستاده بود و به جس توضیح می داد که او و اسکات به صورت آنلاین در مکانی برای افراد متاهل که به دنبال داشتن روابط نامشروع هستند ملاقات کرده اند. او گفت که آنها ماه ها با هم بودند و عاشق بودند. او توضیح داد که اسکات چگونه میخواست جس و بچهها را ترک کند و با او باشد، اما او خیلی میترسید که حرفش را بزند، بنابراین او میآمد کاری را انجام دهد که او نمیخواست. در دستان او بسته ای از مواد، از جمله تصاویر مستهجن از آن دو و پرینت پیام های متنی بود که در آن او عشق خود را به تامارا و انزجار خود از همسرش را اعلام می کرد.
اطلاعات زیادی برای به اشتراک گذاشتن در یک یا دو لحظه بود، اما تامارا تمام نشده بود. هنگامی که او دانلود اطلاعات خود را تکمیل کرد، درخواست تجدید نظر خود را آغاز کرد. او به اسکات نگاه کرد و از او التماس کرد که وسایلش را بگیرد و با او برود. او گفت که میدانست او جس را دوست ندارد، و حالا که همه چیز آشکار بود، او آزاد بود هر کاری میخواست انجام دهد. در آن لحظه، جس به طور ناگهانی از وضعیت موجود خودداری کرد. از در بیرون رفت و روی نیمکتی در سرسرا نشست. معشوقه دبیرستانی او و یکی از معشوقه هایش هر کدام در دو طرف جلوی در ایستاده بودند در حالی که باد باران را به خانه او می وزید. او به شوهرش نگاه کرد و گفت: "خب اسکات، میخواهی چه کار کنی؟"
اسکات با یک تصمیم روبرو است و باید انتخاب کند. این یک لحظه تصمیم گیری است که برای هر کسی که با گناه جنسی روبرو می شود فرا می رسد. این لحظه تصمیم گیری است که در طول زندگی با آن روبرو خواهید شد. لحظه تصمیم اسکات ممکن است دراماتیک تر از لحظه شما باشد، اما کمتر هم واضح نیست. این انتخاب بین حکمت و عدالت از یک سو و حماقت و گناه جنسی از سوی دیگر است.
ضرب المثل ها حکمت را به زبان شخصی به تصویر می کشند که پدر و مادری از پسرش درخواست می کند تا عدالت و قضاوت خوب را دنبال کند. گوش خود را به فهم من متمایل کن، «و اینک، ای پسران، به من گوش کن و از سخنان دهان من دوری مکن»، «پسرم، فرمان پدرت را نگاه دار، و تعلیم مادرت را رها مکن»، «پسرم، سخنان مرا نگاه دار و اوامر مرا نزد خود نگه دار»، «و اینک، ای پسر، به سخنان من گوش کن، و به سخنان من گوش کن.» (امثال 5:1، 7؛ 6:20؛ 7:1، 24). حکمت بر حسب راهنمایی شخصی نزدیک بین یک والدین مهربان و فرزندی که با انتخاب های سخت دنیای گناه آلود مواجه است، می آید.
جذابیت شخصی این حکمت بر اساس آن چیزی است که برای برکت دادن به زندگی مرد جوانی که گوش میدهد محاسبه میشود: «حکم چراغی است و تعلیم نور است و سرزنشهای تأدیب راه زندگی است» (امثال 6:23). مربی در ضرب المثل ها بینش خود را به اشتراک می گذارد، نه در تلاش برای کنترل بودن، و نه در تلاش برای دور نگه داشتن شنونده خود از لذت، بلکه برای کمک به او در شناخت زندگی و شادی. خرد برای خیر ماندگار کسی است که از آن پیروی کند.
تمرکز خاص این حکمت حیات بخش به شخصی به نام زن زناکار یا زن ممنوعه مربوط می شود، «زیرا فرمان چراغ است و تعلیم نور، و سرزنش های تأدیب راه زندگی است تا شما را از زن بد، از زبان صاف زن زناکار حفظ کند» (مثل 6:23، 24). به عنوان تعلیم پدر به پسرش، به طور واضح به یک زن اشاره دارد. اما اگر تعلیم از طرف مادر به دخترش بود، شامل همان نهی از مرد حرام می شد. این متن به وضوح به یک شخص فیزیکی اشاره دارد زیرا حضور فیزیکی در دنیای باستان به وضوح برای زنا مورد نیاز بود. اما تعلیم کتاب مقدس علیه شهوت در قلب ما از ما می خواهد که این شخص ممنوعه را به عنوان هر تصویری در ذهن خود بشناسیم (متی 5:28). البته ظهور پورنوگرافی اینترنتی به این معنی است که زن ممنوعه نیز باید به عنوان هر تصویر مستهجن روی صفحه نمایش ما شناسایی شود. بنابراین، زن ممنوعه در ضرب المثل، اشاره ای به هر گونه ابراز تمایلات جنسی گناه آلود است.
در کتاب امثال حکمت به جوانان میخواهد که از این زن ممنوعه دوری کنند. اما درخواست تجدید نظر به تنهایی انجام نمی شود. زن حرام هم توسل می کند. همانقدر که عقل فریاد می زند که از دست این زن فرار کند، فریاد می زند که دنبالش برود. این توسل به پیروی از حکمت یا زن، انتخابی است که آن روز اسکات در جلوی در خانه اش با آن روبرو شد. این انتخابی است که با شما روبرو می شود. آیا در حکمت گام خواهید برد یا به دنبال گناه خواهید رفت؟ جذابیت حکمت، همانطور که به شما اشاره می کند که از آن پیروی کنید، این است که به شما کمک می کند تا استدلال های پیچیده و شوم زن ممنوعه را درک کنید. در امثال 5-7، یک مربی عاقل و خداپسند با مردان جوان صحبت میکند که سعی میکنند تصمیم بگیرند که آیا از عدالت پیروی کنند یا حماقت، با توضیح اینکه چه چیزی در مورد این زن ممنوعه وسوسهانگیز است و چه چیزی اینقدر کشنده است. در ادامه، ما این بحث ها را باز می کنیم تا به وضوح ببینیم که چه اتفاقی می افتد و چه چیزی در خطر است، زیرا همه ما با زن ممنوعه به هر شکلی که می گیرد روبرو می شویم.
وقتی از وسوسه های زن حرام صحبت می کنیم، منظورمان این است که یک جذابیت شوم در رابطه جنسی گناه آلود وجود دارد. امثال ۵:۳ میگوید: «از لبهای زن ممنوعه عسل میچکد و گفتارش از روغن صافتر است.» امثال 7:21 میگوید: «با سخنان فریبنده او را متقاعد میکند. با صحبت آرام خود او را مجبور می کند.» نکته این است که در دنیای سقوط کرده، رابطه جنسی گناه آلود جذاب است. جذابیت جنسی گناه آلود هم قوی و هم ناصادقانه است.
بسیار مهم است که درک کنیم که جذابیت جنسی گناهکار قوی است. ما به عنوان مردان، از طرف خدا به عنوان موجودات جنسی شناخته شده ایم. در دنیای گناه آلود، این سیمکشی شکسته میشود و ما به واقعیتهای جنسی کشیده میشویم که خدا از آنها متنفر است و برای ما بد است. انکار حقیقت این واقعیت نه عاقلانه است و نه مقدس. جذابیت جنسی گناهکار قوی است. اما این هم غیر صادقانه است. استدلال قانع کننده و متقاعد کننده بی اخلاقی جنسی دروغ می گوید. وعده شادی و لذتی می دهد که نمی تواند به آن عمل کند. مرد عاقل در ضرب المثل ها صحبت های روان را باز می کند تا وقتی آن را دیدیم آن را تشخیص دهیم و شانس بیشتری برای پیروی از حکمت داشته باشیم. بگذارید فقط سه واقعیت این گفتگوی آرام را برجسته کنم.
سکس گناه آلود زیبا به نظر می رسد
مرد حکیم ضرب المثل در هشدار نسبت به وسوسه های زن ممنوعه، نسبت به زیبایی ظاهری جنسیت گناه آلود هشدار می دهد: "زیبایی او را در دل خود آرزو نکن و اجازه نده که با مژه هایش تو را اسیر کند" (مثل 6:25). این کلمات به همان اندازه که صادق هستند مهم هستند. شما می توانید تصور کنید که یک مربی بسیار وارسته در مورد وسوسه های جنسی گناه آلود صحبت می کند و استدلال می کند که هر نوع جنسیت گناه آلود زشت است. اما چیزی که گناه جنسی را وسوسه انگیز می کند این نیست که زشت به نظر می رسد بلکه بسیار زیبا به نظر می رسد.
مرد عاقل در ضرب المثل ها صادق است. او نمی گوید که جنسیت گناه آلود زشت است. او روشن می کند که زیبایی زیادی در دنیای فاسد جنسی گناه آلود وجود دارد. اما او همچنین از ما میخواهد که بفهمیم که این زیبایی میتواند مردان نادان و بیخدا را به دام بیاندازد، «نگذارید او شما را با مژههایش اسیر کند». بحث ضرب المثل بر زشت بودن زنان حرام نیست بلکه بد بودن آنهاست.
هر گونه زیبایی که زنان ممنوعه داشته باشند واقعی و گمراه کننده است. اینجاست که داستان اسکات برای ما بسیار آموزنده است. اسکات در طول زندگی خود با زنان بی شماری ارتباط جنسی داشت. یکی از واقعیت هایی که اسکات را وسوسه کرد تا با این زنان گناه کند، زیبایی ظاهری بود که او را از همسر، خانواده و وفاداری به خدای زنده وسوسه کرد. تغییر برای اسکات مستلزم این نبود که او باور کند آنچه را که زیبا میبیند، در واقع، زشت است. تغییر به این معنا بود که به او کمک کنیم تا ببیند زیبایی ای که مشاهده می کند زیبایی واقعی است که او را وسوسه می کند تا کار بدی انجام دهد.
در هومر اودیسهCirce الهه ای است که در جزیره Aeaea زندگی می کند. در راه بازگشت از جنگ تروا، اودیسه و مردانش در جزیره توقف می کنند و مجذوب زیبایی وسوسه انگیز سیرس می شوند. هنگامی که در چنگ او قرار گرفت، از دانش خود در زمینه هنرهای تاریک استفاده می کند تا بیشتر مردان را به خوک تبدیل کند. درسی که مردان اودیسه به سختی آموختند این نیست که سیرس زشت بود، بلکه این بود که او شرور بود.
برادر عزیز، واقعیتی که در مورد زن ممنوعه در زندگی شما، در ذهن شما یا صفحه نمایش شما وجود دارد که شما را وسوسه می کند این است که آنها واقعاً زیبا هستند. اما این تنها نیمی از حقیقت است. تمام حقیقت این است که هر جا او را پیدا کنید، زن ممنوعه خطرناک است و زندگی شما را نابود می کند. قبلا برای مردان بی شماری اتفاق افتاده است و ممکن است برای شما نیز اتفاق بیفتد. ندای خرد این است که چشمان قلب خود را باز کنید و زیبایی ظاهری زن ممنوعه را به عواقب وحشتناکی که او برای هر کسی که فریب ظاهر را خورده است نگاه کنید.
رابطه جنسی گناه آلود وعده علاقه را می دهد
مرد عاقل در ضرب المثل ها سعی می کند مرد جوانی را به خرد راهنمایی کند. در امثال 7: 6-9، در حالی که بر کمک به مرد برای رشد عقلانی تمرکز می کند که از بداخلاقی جنسی فرار می کند، تصویری دراماتیک از مردی احمق در تعقیب گناه جنسی ارائه می دهد. این مرد جوان با قرار گرفتن در نزدیکی خانه زن ممنوعه پس از تاریکی شب مانند یک احمق عمل می کند (امثال 7: 7). مرد جوان حماقت خود را با قرار گرفتن عمداً در مکان اشتباه در زمان نامناسب نشان می دهد.
در اینجا یک درس قدرتمند و کاربردی برای هر کسی که می خواهد به خرد پاکی رشد کند وجود دارد. وقتی در زمانی که قرار است در جایی که قرار است باشید باشید، گناه کردن بسیار سخت تر است. وقتی تنها هستید یا زمانی که در زمان و مکانی که اتفاقات بد رخ می دهد با تأثیرات مخرب قرار دارید، مرتکب گناه جنسی آسان تر خواهید بود. یکی دیگر از نمونه های کتاب مقدس این موضوع از زندگی پادشاه داوود می آید. برای اینکه داوود بتواند با بثشبا گناه کند، در زمانی که پادشاهان به جنگ می رفتند، نیاز داشت که از سربازان خود در کاخ خود دور باشد (دوم سم. 11:1).
سوال این است که چرا کسی دست به رفتاری میزند که به وضوح احمقانه است. صدای عاقلانه در ضرب المثل ها پاسخ بسیار مفیدی می دهد. مرد جوان به خاطر لباسی که می پوشد به سمت زن ممنوعه کشیده می شود. امثال ۷:۱۰ میگوید که او «لباس فاحشهای میپوشد». عاقل اجناس لباس را توصیف نمی کند و نیازی هم ندارد. همه می دانند که لباس ارتباط برقرار می کند. بین لباسی که عروس در مراسم عروسی می پوشد و لباسی که در سوئیت ماه عسل می پوشد تفاوت وجود دارد. این تفاوت به ارتباط مربوط می شود. لباس عروس در روز عروسی نشان دهنده زیبایی و اهمیت مراسم ازدواج است. لباس عروس در شب عروسی نشان دهنده هدیه صمیمیت جنسی او با شوهرش است. لباس روسپی به معنای انتقال همان صمیمیت جنسی در یک زمینه به شدت فاسد است.
مرد جوان نه تنها با لباسی که می پوشد، بلکه با کارهایی که انجام می دهد نیز به سمت زن ممنوعه کشیده می شود. "او را می گیرد و می بوسد" (امثال 7:13). محبت جسمی پرخاشگرانه زن ممنوعه برای مرد در جستجوی رابطه جنسی گناه آلود بسیار مطلوب است.
ارتباط نزدیک با آنچه زن حرام می پوشد و آنچه انجام می دهد همان چیزی است که او می خواهد. این زن نوشته شده است که میگوید: «به دیدار تو آمدهام تا مشتاقانه تو را بجویم و تو را یافتم» (امثال 7:15). آیا می شنوید تثبیت در شما از دهان زن؟ جذابیت زن حرام که مرد را نزدیک می کند، وعده آرزوست. مردانی که در جستجوی رابطه جنسی گناه آلود هستند، نه تنها میل جنسی دارند، بلکه می خواهند از نظر جنسی مورد نظر باشند. لباس، رفتار و گفتار زن ممنوعه، بیانگر میل جنسی برای مردی است که به عنوان معتاد، مواد مخدر غیرقانونی مصرف می کند.
تنها مشکل این است که واقعی نیست. زن در حال اجرای نمایش است. امثال 7:11 میگوید: «او بلندگو و سرکش است. پاهایش در خانه نمی ماند.» امثال 7: 19-20 روشن می کند که او شوهر دارد. نکته این است که علاقه ای که زن به هر مرد خاصی منتقل می کند، چیزی است که او به بسیاری از مردان در میان می گذارد. او برای او ارزش خاصی قائل نیست. چیز خاصی در مورد او وجود ندارد. وقتی مردی از زن حرام به وعده علاقه جنسی می افتد، دروغ را باور می کند.
گناه جنسی نوید رازداری می دهد
یکی دیگر از وسوسه های اصلی زن حرام، وسوسه پنهان کاری است. زن درخواست میکند: «بیا تا صبح از عشق خود سیر کنیم. بیایید خودمان را با عشق شاد کنیم چون شوهرم در خانه نیست. او به یک سفر طولانی رفته است. کیسه ای پول با خود برد. در ماه کامل به خانه خواهد آمد» (امثال 7: 18-20). وقتی زن می گوید که شوهرش به یک سفر طولانی رفته، پول زیادی گرفته و یک ماه می رود، به قولی شوم می گوید. او می گوید که گناه آنها از چشمان کنجکاو در امان خواهد بود و هیچ کس نمی داند.
پنهان کاری یکی از اجزای اصلی بیشتر گناهان جنسی است. اکثر مردانی که از نظر جنسی گناه می کنند با وعده کشف نشدن این کار را انجام می دهند. این قطعاً یک عنصر بزرگ از گناه اسکات بود. تمام تماشای فیلم های پورن، فحشا و خریدهای فاحشه او بدون اطلاع همسرش در تاریکی محاسبه شده بود. محرمانه بودن لازم بود. هنگامی که او پوشش خود را منفجر کرد و به طور تصادفی به همسرش پیامک داد تا شواهد انحراف خود را نشان دهد، سرپوش زندگی مخفی او منفجر شد و مجبور شد متوقف شود.
پنهان کاری که زن ممنوعه وعده داده است، مانند آرزویی که برای برقراری ارتباط بسیار تلاش می کند، دروغ است. این ماهیت گناه است که باید کشف شود. این در واقع قولی است که در ضرب المثل ها آمده است: «آیا انسان می تواند آتش را در کنار سینه خود حمل کند و لباسش را نسوزد؟ یا می توان روی زغال های داغ راه رفت و پاهایش نسوزد؟ کسی که نزد همسر همسایه خود می رود نیز چنین است. کسی که او را لمس کند بی مجازات نخواهد ماند.» (امثال 6:27-29). قول این است که گرفتاری ما با زن حرام به عذاب می انجامد. تصمیم این است که آیا ما وعده های پیچ خورده زن ممنوعه را که وعده پنهانکاری می دهد باور کنیم یا وعده های عاقلانه کتاب مقدس که افشای نویدبخش است.
وسوسه های زن ممنوعه گناه جنسی قوی است. وعده شوم رابطه جنسی گناه آلود این است که یک زن زیبا به شما علاقه مند است و هیچ کس هرگز نمی داند. مرشد خردمند این دروغهای ویرانگر را فاش میکند تا این حقیقت حیاتبخش را فاش کند که این زن، در واقع، واقعاً جذاب نیست، بلکه خطرناک و کشنده است. او در همان ابتدای تدریس خود در مورد این زن می گوید: «در پایان او تلخ است مانند افسنتین، تیز مثل شمشیر دو لبه. پاهای او به سمت مرگ پایین می رود. قدمهای او از راه شیول پیروی میکند» (امثال 5: 4-5). در پایان آموزش خود، او مشاهده میکند: «قربانیهای زیادی به خاک سپرده شده است، و همه کشتههای او انبوهی نیرومند هستند. خانه او راهی است به سوی شئول که به اتاق های مرگ فرود می آید» (امثال 7:26-27).
مرد عاقل وسوسه هایی را بیان می کند که وقتی فقط به زن حرام نگاه می کنی آشکار می شود. همانطور که او برای رفع خطرات او حرکت می کند، از ما می خواهد که نگاهی طولانی تر و دقیق تر به این زن بیندازیم. او از ما می خواهد که در زیر وسوسه های سطحی به واقعیت زیرین نگاه کنیم. وقتی بیشتر از ظاهر او، علاقه جنسی وانمودی او و وعده های فریبنده اش متوجه می شوید، زنی را می بینید که شما را در مسیر نابودی هدایت می کند. ما چیزهای زیادی در مورد خطرات او می آموزیم، اما بیایید سه مورد را در نظر بگیریم.
به دام افتادن
شما گرفتار شدن زن ممنوعه را در وعده مرد عاقل می بینید که «معصیت شریر او را به دام می اندازد و در ریسمان گناه خود محکم می شود» (امثال 5:22). گناه جنسی نوید آزادی می دهد اما اسارت را به ارمغان می آورد. اگر بخواهید در خرد پاکی جنسی رشد کنید، باید این را باور کنید.
این واقعیت دقیقاً همان چیزی است که اسکات از درک آن امتناع کرد. اسکات فریفته این وعده دروغین بود که آزادی را می توان در گناه جنسی یافت. فاحشه های بی شماری در سفرهای او به خارج از شهر سودمند به نظر می رسید. تعداد زیادی دوست دختر احساس رضایت جنسی را فراهم کردند که او فکر نمی کرد بتواند از همسرش بگیرد. حرمسرای آنلاین پورنوگرافی اینترنتی او به نظر میرسید که دنیایی از لذتهای جنسی را باز کند که بستر ازدواج فراهم نشده بود. اینها دروغ های احمقانه و آشکاری بود. او همان شب حقیقت را به سختی فهمید، در حالی که بین زن و معشوقه اش جلوی درب خانه ایستاده بود. او که در این لحظه گرفتار شده بود، متوجه شد که گناه جنسی او را محدود کرده است تا اینکه آزادش کند.
مرد عاقل ضرب المثل این حقیقت را بیان می کند که زن حرام هر کسی را که به او نزدیک شود به دام می اندازد. همه ما به یک طریق این حقیقت را یاد خواهیم گرفت. شما می توانید با گوش دادن به صدای خرد و دوری از رابطه جنسی گناه آلود آن را به آسانی یاد بگیرید. یا می توانید با نادیده گرفتن صدای خرد، دویدن به سوی این زن ممنوعه، و اجازه دادن به دام در اطراف گردن شما، آن را به سختی یاد بگیرید.
ننگ
یکی دیگر از پیامدهای خطرناک زن حرام، رسوایی است که برای تعقیب کننده انجام می دهد. کلمات هشیارکننده امثال 6:32-33 این را بسیار روشن میسازد: «کسی که زنا میکند، عقل ندارد. کسی که این کار را می کند خودش را نابود می کند. او زخم و رسوا خواهد شد و رسوایی او پاک نخواهد شد.»
حقیقتی که در اینجا بیان می شود عمیق تر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می کنید. این هشدار بر اساس این واقعیت بسیار مهم ساخته شده است که شهرت ما بسیار مهم است و همه خواهان یک شهرت خوب هستند. این واقعیت در کتاب مقدس زمانی تأیید میشود که امثال 22: 1 میگوید: «نام نیک برگزیده است تا ثروت بزرگ، و لطف بهتر از نقره یا طلا است.» همه ما می دانیم که شهرت ما مهم است و همه ما به دنبال یک شهرت خوب هستیم. ما میتوانیم از طریق اعمال وفاداری و درستکاری، عاقلانه در آن کار شرکت کنیم. یا می توانیم بی پروا، احمق و ناعادل باشیم.
منطق رابطه جنسی گناه آلود اهمیت آن شهرت خوب را با وعده رازداری که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، نشان می دهد. زن حرام در گوش ما زمزمه می کند که ما می توانیم دست به این اعمال رذیله و کثیف بزنیم و هیچ کس نمی داند. او با این وعده که اعمال شریرانه انجام شده در خلوت تأثیر عمومی نخواهد داشت، میخواهد.
ندای حکمت دروغ را با تشخیصی سخت برای هر کسی که آن را باور می کند قطع می کند: "کسی که زنا می کند عقل ندارد" (امثال 6:32). باید بدانی که راه رفتن به زن حرام، راه زخم و رسوایی و رسوایی است. اسکات فکر می کرد که می تواند از این واقعیت پیشی بگیرد. او فکر میکرد که میتواند معشوقهها، فاحشهها و فیلمهای مستهجن خود را همراه با شهرت خود به عنوان یک مرد خانواده خوب و مسیحی نگه دارد. تجربه او تنها یک نشان غم انگیز است که کلام خدا همیشه درست است.
تخریب
این بحث را در مورد عواقب زن حرام با صحبت در مورد خطر و مخرب بودن زن شروع کردم. کتاب مقدس کاملاً روشن است که گناه جنسی شما را نابود خواهد کرد. در اینجا، من همچنین می خواهم روشن کنم که گناه جنسی دیگران را نابود می کند. امثال 6: 34-35 در مورد حسادت و درد شوهر این زن ممنوعه صحبت می کند. این مرد یادآوری است که گناه جنسی نه تنها به کسانی که مرتکب گناه می شوند بلکه به همه افراد در شعاع کسانی که مرتکب گناه می شوند آسیب می رساند.
داستان اسکات نمونه ای از این تخریب است. به هر کجای زندگی او نگاه کنید، قتل عام ناشی از شرارت او وجود دارد. بارزترین آنها همسر، فرزندان، دوستان و خانواده بزرگ او هستند که در اثر بد اخلاقی او برای همیشه زخمی شدند. دیدن درد و قتل عام معشوقه اش که جلوی در ایستاده، شوهر آن زن و همه فرزندانش سخت تر است. دیدن زنان دیگری که هرگز نامشان را نشنیده و اسکات حتی نامشان را به خاطر نمی آورد دشوارتر است. دیدن داستانهای بیشماری از فاحشههای اسکات سختتر است که او برای گناه و شرارت رشوه داده است.
داستان گناه جنسی شما یک نمونه شخصی تر از این تخریب است. وعده گناه جنسی یک وعده خودخواهانه است که احساس فوق العاده ای خواهد داشت و هیچ کس صدمه نمی بیند. واقعیت واقعی این است که هرکسی که گناه شما را لمس کند متحمل درد خواهد شد. گناه شما چه کسی را آزار می دهد یا تهدید به آزار می کند؟ یکی از مشکلات پورنوگرافی، ادعای نادرست این است که این یک جنایت بدون قربانی است. چنین استدلال های احمقانه ای از تعامل نزدیک بین پورنوگرافی و تجارت جنسی چشم پوشی می کند. چنین استدلالهای احمقانهای نادیده میگیرند که هرگاه به پورنوگرافی نگاه میکنیم، تقاضا برای یک محصول اساساً فاسد ایجاد میکنیم که مردم را به انجام کارهایی در مقابل دوربینی سوق میدهد که خدا، که تصویر او ساخته شدهاند، میگوید نباید انجام شود و به خاطر آن مورد قضاوت قرار خواهند گرفت. در این معامله وحشتناک هر کسی مسئول گناه خود است، از جمله شما. چند نفری که تا به حال ندیده اید به خاطر گناهانی که از خیره شدن در صفحه گوشی خود به آنها خرسند شده اید برای همیشه در جهنم نابود می شوند؟
نکته همه اینها این است که اگرچه وسوسه های زن ممنوعه قوی است، اما نمی توانند با این حقیقت مقابله کنند که رابطه جنسی گناه آلود همه چیز و هر کسی را که لمس می کند نابود می کند. حکیم ضرب المثل از شما میخواهد که دروغ گناه را باور نکنید و حقیقت حکمت را قبول کنید و از حماقت و پاکی جنسی فرار کنید.
نوع حکمتی که از حماقت گناه جنسی به حکمت پاکی جنسی می رود، تنها مستلزم شناخت وسوسه ها و عواقب زن حرام نیست. همچنین نیاز به وضوح در مورد چگونگی پاسخ به او دارد. انسان عاقل نه تنها ما را در مورد این مشکل مهم هشدار می دهد، بلکه دستور می دهد که چگونه از آن اجتناب کنیم. از بسیاری از دستورالعمل های عاقلانه ای که ارائه می شود، من روی سه مورد تمرکز خواهم کرد.
به زن ممنوعه نزدیک نشو
قبلاً مشاهده کردیم که یکی از اشتباهات مرد نادان که در چنگال گناه می لغزد این است که او جایی بود که هرگز نباید می شد، «در میان افراد ساده دیدم، در میان جوانان، جوانی را دیدم که عقل نداشت، از خیابان نزدیک گوشه او می گذرد» (امثال 7: 7-8). این مرد می داند این زن خطرناک کجاست و احمقانه به او نزدیک می شود. این برعکس آن چیزی است که باید اتفاق بیفتد.
منطق احمقانه گناه، مردان را تشویق میکند که به گفتار، ظاهر و رفتار زن حرام توجه کنند، وسوسه شوند و مشتاقانه در انتظار لذتهای حرامی که او وعده میدهد، به سوی او حرکت کنند. در تجربه شخصی خود، پوشش نامحسوس و نگاه های حسرت آمیز چنین زنانی را می بینیم. پست هایی را در شبکه های اجتماعی می بینیم که ما را به صفحات اینترنتی افراد بد اخلاق دعوت می کنند و فریفته می شویم و تصمیم می گیریم نزدیک شویم. چنین حرکتی برخلاف آنچه حکمت می آموزد است. ما تنها زمانی رشد خواهیم کرد که آن سیگنال های شوم را ببینیم که ما را به عنوان یک هشدار به نزدیک تر دعوت می کنند و فریاد می زنند که در جهت مخالف فرار کنیم.
حرکت برای فرار از چنین وسوسه قدرتمندی در ابتدا برای غرایز گناه آلود ما مخالف به نظر می رسد. به همین دلیل است که مربی خردمند ضرب المثل ها انرژی زیادی را صرف توصیف وسوسه های قدرتمند و خطرات بی رحمانه این زن می کند. وقتی گناه می خواهد ما را به درون خود بکشاند باید این واقعیت را به خاطر بسپاریم. ارائه زیبایی یک دام است. «به یکباره او را تعقیب میکند، مثل گاو که به قتلگاه میرود، یا گوزن که سریع گرفتار میشود تا تیری جگرش را سوراخ کند. همانطور که پرنده ای به دام می دود. نمی داند که به قیمت جان او تمام خواهد شد.» (امثال 7:22-23). حقیقت عاقلانه ای که همه ما باید بیاموزیم این است که به زنان ممنوعه در خطر نزدیک می شویم.
بهترین راه دور شدن از زن حرام، حرکت به سوی همسر دوست داشتنی است. مرد خردمند امثال درست در وسط هشدار خود در مورد رابطه جنسی گناه آلود، اصرار می کند که خداپرستی و عدالت را در خلوص رابطه جنسی زناشویی بپذیرند (مثل 5: 15-21). این آموزه مهم است زیرا روشن می کند که خداوند به طور کلی با جنسیت مخالف نیست، بلکه تنها با جنس گناهکار مخالف است. خداوند رابطه جنسی وفادار و خالص را دوست دارد. او اینگونه ساخته است. به همین دلیل است که خداوند به کسانی که تمایلات جنسی خود را در زمینه ازدواج متمرکز می کنند، وعده شادی زیادی می دهد. یکی از مؤثرترین راهها برای دوری از رابطه جنسی بیایمان، پیگیری ازدواج است.
این تعقیب به دلیل علاقه گناه آلود ما به رابطه جنسی بی ایمان، چالشی برای همه خواهد بود. برای کسانی که ازدواج نکرده اند چالش برانگیزتر خواهد بود. بدیهی است که اگر همسر نداشته باشید، نمی توانید احساسات جنسی خود را روی او سرمایه گذاری کنید. همچنین اساساً خودخواهانه، بی فایده و آسیب زا خواهد بود که به دنبال ازدواج با کسی صرفاً به دلیل رضایت جنسی باشد. با این حال، این تشویقی است برای مردان جوان برای رشد در عشق، مسئولیت پذیری، خداپرستی، و نوعی بلوغ که صادقانه به دنبال یک زن شایسته است. این نصیحت از سوی پدری به پسرش می آید که احتمالاً هنوز مجرد است.
مخفیانه زندگی نکنید
امثال 7: 9 می گوید که جوان احمق در تعقیب گناه جنسی به خانه زن ممنوعه می رود، "در گرگ و میش، در عصر، به وقت شب و تاریکی." در طول این مقاله مشاهده کردهام که مرد نادانی که در دام رابطه جنسی گناهآمیز قدم میگذارد، توسط مرد خردمند به دلیل قرار گرفتن در مکان نامناسب در زمان نامناسب مورد انتقاد قرار میگیرد. اما درس دیگری نیز وجود دارد که باید از عباراتی مانند امثال 7: 9 آموخت. آن درس فقط مربوط به مکان شخص در تعقیب فسق نیست، بلکه به قصد او مربوط می شود. مرد در وقت شب و تاریکی به دنبال گناه می رود. مرد در تاریکی پنهان شده است تا گناه خود را از دیگران پنهان کند.
کتاب مقدس مکرراً روشن می کند که زندگی گناه آلود در شب در تاریکی رخ می دهد تا پنهان شود و عدالت در گشایش نور روز اتفاق می افتد (ر.ک. یوحنا 3:20؛ رومیان 13:12-13؛ افس. 5:11؛ اول تسالونیکی 5:8). بیش از یک تشبیه اخلاقی در پشت چنین آموزه ای وجود دارد که تاریکی به گناه است همانطور که نور با عدالت است. همچنین یک توصیه اخلاقی وجود دارد که گناه از طریق کتمان فریبنده اتفاق میافتد و عدالت از طریق آشکارسازی آشکار. "کسی که گناهان خود را پنهان کند، رستگار نخواهد شد، اما کسی که اعتراف کند و آنها را ترک کند، رحمت خواهد یافت" (امثال 28:13).
من بر داستان اسکات تاکید کرده ام، اما داستان های زیادی برای گفتن دارم تا فقط یک داستان. در واقع، کل وزارت من فهرستی از چنین داستانهایی است - برخی از داستانهای اسکات افراطیتر هستند، اما برخی حتی بدتر هستند. درسی قدرتمندی وجود دارد که من در طول سال ها از این مردان و زنان آموخته ام، صرف نظر از زیاده خواهی تجاوز جنسی آنها. این درس این است که گناه جنسی هرگز اولین قدم در نابودی کسی نیست. این واقعیت وحشتناک همیشه با میل به پنهان کردن پیش می آید. وقتی به داستانهای کسی که در تب و تاب نابودی گناه جنسی است گوش میدهید، همیشه لحظهای پیش میآید که تصمیم میگیرد از زندگی در نور آشکار عدالت رویگردان شود و تصمیم گرفت در تاریکی فریبنده گناه زندگی کند.
جذابیت خرد این است که از میل مرگبار پنهان کاری و فرار به آزادی زندگی صادقانه و آشکار روی بیاوریم. تمایل شما به پوشاندن و پنهان کردن کمکی به شما نخواهد کرد. داره نابودت میکنه من می دانم که از صحبت کردن در مورد اقداماتی که انجام می دهید و افکاری که دارید خجالت می کشید. من می دانم که شما از فکر پاک شدن با کسی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید غرق شده اید. من از شما می خواهم که به خرد گوش فرا دهید. درست مانند اسکات، روزی فرا می رسد که گناه شما آشکار می شود. هر روز که اعتراف آشکار خود را به تعویق می اندازید، بیشتر و بیشتر تخلفات را ذخیره می کنید تا وقتی بالاخره پاک شوید، آشکار شوند. یعنی اوضاع از اینجا بدتر می شود نه بهتر. شما باید از یک میل فریبنده برای پنهان کردن برگردید، همین الان به درگاه خداوند دعا کنید و کسی را پیدا کنید که بتوانید بلافاصله با او صحبت کنید.
زن ممنوعه را آرزو نکن
همانطور که با آن دو توصیه اول روبرو می شوید، ممکن است فکر کنید که بسیار سخت به نظر می رسند. تصور اینکه اعتراف به گناه خود را در مقابل کسی تصور کنید ممکن است غیرممکن به نظر برسد. ممکن است برای شما غیرقابل تصور باشد که بتوانید از جذابیت های زیبای زن ممنوعه ای که به شما اشاره می کند تا نزدیک شوید دوری کنید. من به شما اطمینان می دهم که چنین پندهایی در مقایسه با این یکی چیزی نیست. سختترین و مهمترین توصیه را در مکانهایی مانند امثال 7:25 مییابیم: «دلت به راههای او منحرف نشود. در راه او گمراه نشوید.» در اینجا، کتاب مقدس می آموزد که ما حتی نباید خواستن زن ممنوعه
کتاب مقدس روشن است که همه ما در طول زندگی خود توسط قلب خود هدایت و هدایت می شویم. زبان قلب، در این معنا، به معنای برقراری ارتباط با یک اندام فیزیکی نیست که خون را در سراسر بدن ما پمپاژ می کند. در عوض، به بخش غیر مادی آن اشاره دارد که ما هستیم - روح ما که در واقع بدن فیزیکی ما را تحریک و هدایت می کند. امثال 4:23 میگوید: «دل خود را با هوشیاری کامل حفظ کن، زیرا چشمههای حیات از آن جاری میشود.» ایده این است که هر کاری که ما در زندگی خود انجام می دهیم با انگیزه، هدایت و ابتکار قلب ما است.
ما عملیات قلب غیر مادی خود را با میل تشخیص می دهیم. میتوانید با پرسیدن اینکه چه چیزی میخواهید که منجر به آن عمل شده است، انگیزه هر کاری را که انجام میدهید، تشخیص دهید. شما به دلیل میل شدید به قدرت معنوی در یک موقعیت ناامید کننده دعا کردید. شما به دلیل تمایل به ابراز خشم خود در یک اختلاف بر سر دوستتان فریاد زدید. شما آن کامنت متکبرانه را در شبکه های اجتماعی منتشر کردید زیرا می خواستید همه ببینند که شما درست می گویید و مخالفان شما اشتباه می کنند. نکته را متوجه شدید. من و تو همیشه انگیزه ی آرزو هستیم. در امثال 7:25، می خوانیم که مردان احمق تنها پس از آن که زنان ممنوعه را در دل خود خواسته باشند، در مسیر زنان منحرف قرار می گیرند.
این حقیقت مشکل اساسی ما را آشکار می کند. ما توسط رابطه جنسی گناه آلود وسوسه می شویم و نابود می شویم زیرا آن را می خواهیم. توسل های زن حرام بر ما اثر می گذارد زیرا ما او را می خواهیم. زن حرام مرتکب گناه کبیره است، اما گناه او نمی تواند ما را وادار به انجام کاری کند که نمی خواهیم. یعقوب 1:14 میگوید: «هر فردی هنگامی که با میل خود فریفته و فریفته شود، وسوسه میشود.» ما در رابطه جنسی گناه آلود دچار مشکل می شویم زیرا شکسته و گناهکار هستیم، آنچه را خدا رد می کند و آنچه را که خدا می خواهد رد می کنیم.
این حقیقت اوضاع را بدتر از آنچه در ابتدا بود می کند. حل مشکل ما با زن حرام جنسی هرگز از طریق تغییر وضعیت بیرونی ما اتفاق نمی افتد. صرف تغییرات در محیط ما هرگز برای دوری از چنگال بی اخلاقی جنسی کافی نخواهد بود. خواسته های تاریک قلب ما به این معنی است که تغییراتی که مهم ترین آنهاست باید در درون ما اتفاق بیفتد.
وقتی نحوه ایجاد این تغییرات را دریابیم، این مشکل اساسی راه حل اساسی ما خواهد شد. خبر بد این است که وسوسه های زن حرام بر ما اثر می گذارد زیرا آنچه را که او می فروشد می خواهیم. خبر خوب این است که وقتی قلبهایمان تغییر کند، و ما تمایلی به لذتهای مخرب جنسی گناهآلود نداشته باشیم، وسوسهها در برابر ما ناتوان خواهند بود و ما آزاد خواهیم بود که در خرد، عدالت و پاکی زندگی کنیم. سوالی که باید به آن پاسخ دهیم این است که چگونه میتوانیم قلب خود را تغییر دهیم تا چیزهای مختلف بخواهیم. بخشی از پاسخ در گوش دادن واقعی به هشدارهای مرد خردمند در ضرب المثل ها یافت می شود. وقتی واقعاً به این باور برسیم که وسوسه های زن حرام راه هلاکت است، از آرزوی ما می کاهد. متأسفانه امیال گناه آلود ما آنقدر قوی است که بیشتر از این نیاز به کمک داریم. در آخرین بخش خود به این کمک خواهیم پرداخت.
تمام حکمت کتاب امثال از سلیمان می آید. او پادشاه بزرگ اسرائیل بود که از طرف خداوند درجات معجزهآسایی از حکمت عطا شد، «و خداوند به سلیمان حکمت و فهمی بیاندازه و وسعت ذهنی مانند شنهای ساحل دریا عطا کرد، به طوری که حکمت سلیمان از حکمت تمام مردم شرق و همه حکمت مصر پیشی گرفت» (اول پادشاهان 30:29). اما همانقدر که سلیمان عاقل بود، کسی حکیمتر هم بود. عیسی می گوید: «ملکه جنوب در روز داوری با این نسل قیام خواهد کرد و آن را محکوم خواهد کرد، زیرا او از اقصی نقاط جهان آمده تا حکمت سلیمان را بشنود و اینک چیزی بزرگتر از سلیمان اینجاست» (متی 12:42). چندین واقعیت عیسی را بزرگتر از سلیمان می کند.
اول اینکه عیسی سرچشمه حکمت سلیمان است. هنگامی که یوحنای رسول آمدن عیسی را به جهان توصیف میکند، میگوید: «نور حقیقی که همه را روشن میکند، به جهان میآمد» (یوحنا 1: 9). کتاب مقدس تعلیم می دهد که انسان ها به دلیل آسیب های گناه ما از نظر عقلی نادان ساخته می شوند (افس. 4:18). اما عیسی نور واقعی است که تفکر هر گناهکار تاریک شده را روشن می کند. این بدان معناست که هر چیزی که ما واقعاً می دانیم، هدیه عیسی مسیح، کلام متجسد خدا است. سلیمان به تنهایی قادر به تشخیص حکمت خود نبود، اما از فیض پیش از تجسم پسر خدا بهره مند شد و دانش را به او گسترش داد.
دوم، عیسی هدف حکمت سلیمان است. پولس رسول برای ایمانداران دعا می کند که «دلهای ما تشویق شود که در عشق به هم گره بخورند تا به تمام ثروتهای اطمینان کامل از درک و معرفت راز خدا که مسیح است، که تمام گنجینه های حکمت و دانش در او نهفته است برسیم» (کولسیان 2: 2-3). فقط یک آموزه مهم از این قطعه این است که تمام حکمت هدف خود را در عیسی می یابد. از آنجا که عیسی سرچشمه همه حکمت است، به این معنی است که ما آن حکمت را در نهایت از طریق شناخت شخصی از او خواهیم یافت.
ثالثاً، عیسی کاملاً حکمت را به گونهای اجرا کرد که سلیمان نتوانست. سلیمان واقعاً مرد خردمندی بود. اما لکه گناه در دل خودش محدودیتی برای توانایی او در پیروی از نصایح حکیمانه خود ایجاد کرد. نحمیا 13:26 می گوید: «آیا سلیمان پادشاه اسرائیل به خاطر چنین زنان بیگانه گناه نکرد؟ در میان اقوام بسیار، پادشاهی مانند او وجود نداشت، و او نزد خدای خود محبوب بود و خدا او را بر تمامی اسرائیل پادشاه ساخت. با این حال، زنان بیگانه حتی او را به گناه واداشتند.» مردی که حکمتش را در این فصل بررسی کردیم، از مشاوره خود در مورد زن ممنوعه دور شد، اما زندگی عیسی با آزادی کامل گناه مشخص شد، "زیرا ما کاهن اعظمی نداریم که نتواند با ضعف ما همدردی کند، بلکه کسی است که از هر نظر مانند ما وسوسه شده باشد، اما گناهی نداشته باشد" (عبرانیان 4:15).
چهارم، عیسی حکمتی را در ما ایجاد می کند که سلیمان توصیف می کند. سخنان سلیمان سرشار از حکمت است زیرا او به درستی خطرات زنان ممنوعه را توصیف می کند و ما را قویاً ترغیب می کند که از وسوسه های آنها فرار کنیم. اما از آنجا که ما گناهکار هستیم، قلب سخت ما قدرتی برای اطاعت از این سخنان درست ندارد. گناه باعث می شود ما چیزهایی را بخواهیم که نباید بخواهیم و ما را جسارت می کند که به جای اطاعت از حقیقت خدا سرپیچی کنیم. اما گناه، غنیمت شمردن فرصت از طریق فرمان، در من انواع طمع ایجاد کرد» (رومیان 7: 7-8). اما عیسی کاری را انجام می دهد که شریعت قادر به انجام آن نبود و به ما قدرت می دهد تا با ایمان به زندگی، مرگ و رستاخیز او از حقیقت اطاعت کنیم (رومیان 8: 3-4). خبر بد در مورد قلب های گناهکار ما این است که نمی توانیم از حکمت سلیمان اطاعت کنیم. خبر خوب در مورد عیسی این است که فیض قدرتمند او ما را مجهز می کند تا از حکمت اطاعت کنیم و در او حکیم شویم، "اکنون خدای سلامتی که خداوند ما عیسی، شبان بزرگ گوسفندان را به خون عهد ابدی از مردگان باز گردانید، شما را به هر خیری مجهز کند تا اراده او را انجام دهید، و آنچه را که در جلال عیسی برای او پسندیده است در ما انجام دهد." (عبرانیان 13:20-21).
معنی همه اینها این است که اگر می خواهید در حکمت و قداست رشد کنید، به چیزی بیش از کلمات خردمندی که سلیمان در آن سهیم است نیاز دارید. شما به نجات دهنده، عیسی، که سلیمان به او اشاره می کند، نیاز دارید. عیسی تجسم حکمت است. او عدالت کاملی است که خلوص اخلاقی را که شما هرگز نتوانستید به دست می آورد. او قربانی کامل گناه است که گناه شما را از طریق خون ریخته شده بر صلیب پاک می کند. قدرت رستاخیز او به شما این توانایی را می دهد که از فساد جنسی گناهکار به سمت عدالت حرکت کنید. اگر می خواهید عاقل و پاک باشید و از مرگ و نابودی شهوت و پورنوگرافی دوری کنید، باید به عیسی اعتماد کنید. هر چه بیشتر به او اعتماد کنید، پاکی بیشتری خواهید داشت.
ای کاش می توانستم بگویم داستان اسکات پایان خوشی داشت، اما اینطور نبود. در آن شب طوفانی، او موفق شد از یک موقعیت دشوار خارج شود، به جس قول داد که بهتر عمل کند و در نهایت با او مشورت کرد. زمانی که برای کمک نزد من آمدند با آنها آشنا شدم. هفته های اولیه مشاوره امیدوارکننده به نظر می رسید، زیرا اسکات ظاهراً از گناه خود پاک شده بود، و جس مایل بود که با او بماند تا روی مشکلات آنها کار کند. اما در دراز مدت، اسکات تمایلی به تغییر نداشت. او هرگز از زندگی دوگانه خود روی گردان نشد و هرگز از زنان ممنوعه ای که به نظر می رسید چنین شادی را برای او به ارمغان می آورد، روی گردان نشد. در نهایت او از همسرش طلاق گرفت، خانواده اش را رها کرد و حالا جدا از همه کسانی که قبلا می شناخت، به تنهایی پیر می شود.
اسکات یک داستان واقعی است که حکمت ضرب المثل ها را نشان می دهد. هر چقدر هم که غم انگیز است، دعا می کنم که داستان او را بشنوید و به کلمات باستانی گوش دهید که قرن ها قبل از انتخاب اسکات مسیر نابودی را به مسیر زندگی نشان می دهد. بیشتر از آن، من دعا می کنم که از زن ممنوعه به آغوش عیسی فرار کنید که شما را دوست دارد، برای شما مرد، برای شما دعا می کند، و همانطور که به او اعتماد دارید، پاکی خود را به شما می بخشد.
بیوگرافی
هیث لمبرت کشیش ارشد کلیسای اول باپتیست در جکسونویل، فلوریدا است. او همچنین به عنوان دانشیار در مدرسه علمیه الهیات باپتیست جنوبی در لوئیزویل، کنتاکی، و قبلاً به عنوان مدیر اجرایی انجمن مشاوران معتبر کتاب مقدس خدمت می کرد. او نویسنده چندین کتاب از جمله در نهایت رایگان و عشق بزرگ خدا.