کتاب مقدس، کار، و شما
انگلیسی
اسپانیایی
مقدمه
کار برای چیست؟
مردم برای چی؟
دنیا برای چیست؟
برای درک کار باید دنیا را بفهمیم و جایگاه انسان را در دنیا بفهمیم. این راهنمای میدانی به دنبال این است که نشان دهد که کتاب مقدس می آموزد که خدا جهان را به عنوان یک معبد کیهانی ساخت، که او انسان را در معبد کیهانی به عنوان تصویر زنده خود قرار داد، تا کاهن-پادشاه او باشد، که او کار اعمال فرمانروایی و پرکردن کیهان را با حاملان تصویر خدا داد تا با جلال او پر شود. این وظیفه بزرگ مستلزم تعادل پر برکت کار و زندگی است: درک هماهنگ از ازدواج، خانواده و تلاش بزرگ، زیرا برای ثمربخشی و تکثیر، ازدواج باید رونق یابد و برای پر شدن جهان از جلال خداوند، فرزندان باید در ترس و اندرز پروردگار تربیت شوند. اگر قرار باشد کار را درست انجام دهد، مرد نمی تواند نه اهل کار باشد و نه تنبل. موفقیت مستلزم یک زندگی متعادل، شکوفایی در خانه، شکوفایی در میدان است.
نشان دادن این که کتاب مقدس واقعاً این چیزها را آموزش می دهد، ما را از کل خط داستانی کتاب مقدس عبور می دهد. با تأمل در کاری که خدا به انسان داده تا انجام دهد، بررسی خواهیم کرد که چگونه همه چیز در خلقت بسیار خوب آغاز شد. از آنجا ما بررسی خواهیم کرد که چگونه وقتی انسان به گناه افتاد و سپس به مکان کار در برنامه رستگاری خدا رفتیم، قبل از بررسی آنچه کتاب مقدس در مورد کار در بازسازی همه چیز نشان می دهد، بررسی خواهیم کرد.
دامنه این پروژه به ما اجازه نمیدهد که تقریباً جامع باشیم، بنابراین بحث خود را بر پنج شخصیت اصلی متمرکز میکنیم، و اینها بر روی خود عیسی خداوند متمرکز میشوند. با آدم در باغ شروع می کنیم، از او به پسر داوود، پادشاه اورشلیم، سلیمان، که چیزهای زیادی در مورد کار برای گفتن داشت، منتقل می شویم، سپس به عیسی می رویم که همه چیز در او برآورده شده است. در مقابل تعلیم سلیمان قبل از عیسی، ما توجه خود را به تعلیم پولس پس از عیسی معطوف می کنیم، قبل از اینکه ملاحظات خود را با آدم جدید در تحقق باغ عدن در پایان پایان دهیم. ساختار کیاستیک این ارائه را می توان به شرح زیر نشان داد:
- آدم
- سلیمان
- عیسی مسیح
- پل
- سلیمان
- آدم جدید
خلقت
در زمان خلقت، خدا برای خود یک معبد کیهانی ساخت. در معبد کیهانی، خداوند تصویر و تشبیه خود، انسان را قرار داد. او آنها را نر و ماده به صورت خود ساخت (پیدایش 1:27)، و خدا آنها را برکت داد و مسئولیت آنها را بر عهده گرفت: کسانی که در تصویر خدای نامرئی بودند، مسئولیت بارور شدن و تکثیر را داشتند تا بتوانند زمین را پر کرده و آن را تحت سلطه خود درآورند و بر قلمرو حیوانات فرمانروایی خدادادی را اعمال کنند (1:28). بدین وسیله آنها زمین را از جلال خدا پر می کردند، همانطور که آبها دریاها را می پوشانند (اشعیا 11:9؛ حب. 2:14؛ مزمور 72:19)، و آن را به گونه ای می ساختند که از طلوع خورشید تا غروب آن، نام خداوند ستایش شود (مالزی 1:11؛ مزمور 11:3). از ابتدا خدا به انسان کاری داد تا انجام دهد تا جلال خدا بزرگ شود.
برکت خدا در پیدایش 1:28 به یک خلقت بسیار خوب و اصیل، قبل از سقوط، تعادل بین کار و زندگی اشاره دارد (به پیدایش 1:31 مراجعه کنید). مرد سقوط نکرده از روابط هماهنگ با همسرش برخوردار می شود و با هم از نعمت خداوند برخوردار می شوند، زیرا خود را در فرزندان سقوط نکرده تولید می کنند، فرزندانی که به پدر و مادر خود در کار بزرگ پرکردن زمین از فرزندان خود، تسخیر آن و اعمال سلطه بر حیوانات می پیوندند. نتیجه این خواهد بود که در هر گوشه ای از آفرینش، تصاویر مرئی خدای نامرئی، آنهایی که در تصویر و تشبیه او هستند، شخصیت، حضور، اقتدار و سلطنت او را به ارمغان می آورد و او را شناخته می شود.
وقتی آنچه را که خدا در پیدایش 1 انجام می دهد با آنچه که مرد در پیدایش 2 انجام می دهد مقایسه می کنیم، بینش بیشتری نسبت به برنامه خدا پیدا می کنیم. همانطور که او جهان را خلق کرد، خداوند آنچه را که در پیدایش 1 ساخت، نامگذاری کرد. او چیزی را با فرمان خود احضار می کرد (مثلاً «نور باشد!» [پیدایش 1:3])، و سپس آن را نام می برد (مثلاً «و خدا روز نور را نامید» [1:5]). این الگو بارها و بارها تکرار میشود (ده بار میخوانیم «و خدا گفت» و هفت بار خداوند میگوید «اجازه بده» در پیدایش 1)، به طوری که وقتی به پیدایش 2 میرسیم متوجه میشویم که تکرار میشود. در اینجا خدا حیوانات را میسازد، اما به جای اینکه خود آنها را نامگذاری کند، آنها را نزد انسان میآورد تا ببیند آنها را چه میخواند (2:19). گویی خداوند شاگرد خود را در امر جانشینی همراه می کند.
وظیفه بزرگ آدم
خداوند به انسان سلطه بر حیوانات داد (1:26، 28)، و سپس خدا به انسان این فرصت را داد تا با خلق خدا همان کاری را انجام دهد که خود خدا انجام می داد: نامگذاری آن (2:19-20). این نشان میدهد که کار انسان بهعنوان نمایش مرئی خدای نامرئی شامل اعمال قدرت غیبی، سلطنت، حضور و شخصیت خدا بر همه خلقت است.
خداوند دنیا را شکل داده و پر کرده است و کار انسان تکمیل کار است. علاوه بر وظیفه نامگذاری، خداوند مرد را در باغ قرار داد تا آن را کار کند و آن را نگه دارد (پیدایش 2:15). این عبارات «کار» و «نگهداری» را میتوان به «خدمت» و «نگهبان» نیز ترجمه کرد، و آنها فقط در جای دیگری در پنجکتب برای توصیف مسئولیتهای لاویان در خیمه به کار میروند (شماره 3: 8). این نشان می دهد که منظور موسی برای مخاطبانش این است که بفهمند آنچه لاویان در خیمه بودند، آدم در باغ بود.
بنابراین، بهعنوان جانشین خدا، که در خلقت خدا فرمانروایی میکند، آدم سلطنت میکند («تسلط داشته باش»، [پیدایش 1:26، 28]) بهعنوان پادشاه مرئی که نمایانگر نامرئی است (1:27). بعلاوه، آدم به عنوان نوعی لاوی اولیه (2:15) در مکانی که خدا در خنکی روز راه میرود (پیدایش 3: 8)، به عنوان یک کشیش در قدس اصلی مقدسات خدمت میکند و واسطه شناخت خالق در خلقت است.
در پیدایش 2، خدا خوردن درخت معرفت خیر و شر را منع کرد (پیدایش 2: 17) قبل از خلقت زن (2: 18-23). دانش او از ممنوعیت (3: 1-4) نشان می دهد که مرد آن را به او ابلاغ کرده است. بنابراین او به عنوان یک شخصیت نبوی خدمت کرده است و کلام وحیانی خدا را به دیگران ابلاغ می کند.
از کارهایی که آدم در دنیای خدا انجام می دهد، می توانیم به این نتیجه برسیم: اگرچه از آدم به طور خاص به عنوان «پادشاه»، «کاهن» یا «نبی» یاد نمی شود، اما او هر یک از این وظایف را انجام می دهد: سلطنت بر خلقت، کار و حفظ مسکن مقدس خدا، و ابلاغ کلام وحی خدا به دیگران.
بحث و تامل:
- این بازگویی حساب ایجاد چه تفاوتی با آنچه قبلاً در مورد آن فکر می کردید، دارد؟
- وظایفی که به آدام داده می شود از چه طریق می تواند دیدگاه شما را نسبت به کار شکل دهد؟
پاییز
و سپس همه روی صحنه شورش کردند. مار که به عنوان حیوان صحرا باید تحت سلطه مرد باشد، زن را فریب داد و مرد را به گناه واداشت (پیدایش 3: 1-7). مردی که نقشش در نگهداری از باغ احتمالاً مستلزم دور نگه داشتن مارهای ناپاک بود، اما قطعاً به معنای حفظ حرام خداوند از خوردن از درخت و محافظت از زن بود، به مار اجازه داد تا دروغ های خرابکارانه خود را بگوید و زن را فریب دهد. سپس مرد در حالی که از درخت می خورد قبل از اینکه خودش از درخت بخورد، بیکار ایستاد (3: 8). زن که لااقل می توانست مار را به مرد ارجاع دهد، تهمت ها و تهمت ها و پیشنهادهای پارسلزبان را پذیرفت و از درخت خورد و آن میوه ممنوعه را مستقیماً به مرد داد.
تجاوز غم انگیز آدم
کسی که به عنوان جانشین خدا بر حیوانات تسلط داشت (پادشاه) گناه کرد زیرا مار او را وسوسه کرد. کسی که نقش کشیشی خدمت و نگهبانی داشت، مکان مقدس را با گناه خود نجس کرد. کسی که وظیفه نبوی دریافت و ابلاغ کلام امر وحیانی را انجام داده بود، خود از همین نهی تخطی کرد.
و گناه کار همه را سخت کرد.
زن برای بارور شدن و تکثیر با مرد ساخته شد (پیدایش 1:28). در نتیجه گناه، او در هنگام زایمان درد داشت (3:16a). او همچنین برای کمک به مرد ساخته شد (2:18)، اما اکنون میل او به شوهرش بود به این معنا که می خواست او را کنترل کند، و او با زور غیرضروری بر او حکومت می کرد (3:16b؛ رجوع کنید به 4:7).
آن مرد برای کار در باغ ساخته شد، اما به دلیل گناه، زمین نفرین شد (3:17) و اکنون خار و خار بیرون می آورد (3:18). خدا به مرد گفت که با زحمت دردناک و پیشانی عرق کرده غذا خواهد خورد (3:19)، سپس او را از باغ بیرون کرد (3:23-24).
ویرانی غم انگیز را نمی توان نادیده گرفت. شخصیت کاهنی که وظیفه حفاظت از قلمرو پاک زندگی را بر عهده داشت، به مار ناپاک اجازه داد تا وارد شود، وسوسه کند و گناهی را که منجر به مرگ می شود، القا کند. شخصیت نبوی با توجه به وحی مستقیم خدا، نه تنها اصرار بر اطاعت کلام خدا نداشت، بلکه خود نیز از آن تخطی کرد. شخصیت سلطنتی که بر حیوانات تسلط داشت، سلطنت خود را به یک مار دروغگو تسلیم کرد.
داستان گناه همه چیز را سختتر میکند در پیدایش 4، جایی که قابیل، یک «خدمت زمین» (پیدایش 4:2، اصطلاحی که «کارگر» یا «خدمتکار» ترجمه شده است، همان اصطلاحی است که برای توصیف آدم «در حال «کار کردن» باغ در 2:15 استفاده میشود)، برادرش هابیل، «چوپان گله» را میکشد (4:2). هنگامی که از قابیل خواسته میشود، از او میپرسد که آیا قرار بود «نگهبان» برادرش باشد (4: 9، همان اصطلاحی که برای توصیف آدم که باغ را در 2:15 نگه میدارد استفاده میشود). سپس خداوند به قابیل، کارگر/خدمه زمین، میگوید که «از زمین ملعون شده است» (4:11)، و علاوه بر این، هنگامی که زمین کار میکند/خدمت میکند، قدرت آن را به او نمیدهد (4:12). مار با این پیام وسوسه می کند که نافرمانی زندگی را آسان تر می کند، اما او دروغگو و پدر دروغ است (یوحنا 8:44). حقیقت این است که گناه همه زندگی، از جمله کار را سختتر میکند.
به جای پر کردن جهان با تصویر و تشبیه خدا که مطابق با شخصیت خود فرمانروایی می کرد، همانطور که پیدایش 1:27-28 نشان می دهد که باید انجام می دادند، زوج اولیه گناه کردند و جهان را پر از خشونت کردند (6:11). اما خداوند برنامه خود را به مار تسلیم نکرد.
وعده نطفه زن
خداوند به مار می گوید که با زن دشمنی خواهد داشت (پیدایش 3: 15 الف)، که از آن سه نکته قابل استنباط است:
- اولاً، اگرچه پنهان شدن زن از خدا نشان می دهد که او از نظر روحی مرده است، و اگرچه اخراج او از عدن به این معنی است که او از قلمرو پاک زندگی به قلمرو ناپاک مردگان رانده شده است، این واقعیت که دشمنی وجود خواهد داشت به این معنی است که درگیری مداوم وجود خواهد داشت، بنابراین او هنوز از نظر جسمی نخواهد مرد.
- دوم، دشمنی به این معناست که او به مار نمیپیوندد، بلکه در مقابل او میایستد. وقتی خداوند به مار میگوید که این دشمنی به نسل او و نسل زن نیز خواهد رسید (3:15b)، درمییابیم که مرد نیز به زندگی خود ادامه میدهد و در مقابل مار مقاومت میکند، زیرا برای زن لازم است که بذر یا نسل داشته باشد.
- در نهایت، اگرچه اصطلاح عبری "دانه" را می توان در مورد یک فرد یا یک گروه به کار برد (همانطور که در انگلیسی شما می توانید از یک دانه یا یک کیسه کامل دانه صحبت کنید)، دانه زن به عنوان یک مرد فردی شناخته می شود که سر مار را کبود می کند و پاشنه پای خود را متحمل می شود (3:15c). از آنجایی که زخم پاشنه پا می تواند زنده بماند در حالی که زخم سر می تواند مرگبار باشد، این نشان دهنده پیروزی بر مار است.
هنگام خلقت، کار پر کردن زمین (پیدایش 1:28) مستلزم این بود که زن و مرد بارور و تکثیر شوند. در وعده رستگاری در پیدایش 3: 15، همین حقیقت وجود دارد: برای اینکه سر مار له شود، زن و مرد باید بارور و تکثیر شوند. پروژه خلقت خدا و پروژه خدا برای رستگاری هر دو مستلزم این است که زن و مرد در ازدواج با هم بپیوندند (2:24) تا کار تولید و تربیت فرزندان خداپرست را انجام دهند.
بحث و تأمل
- چگونه گناه آدم عصیان بر هر سه وظیفه خدادادی او (شاه، کشیش و پیامبر) بود؟
- از چه راه هایی می توانید تأثیر گناه را در روابط و کار خود ببینید؟
رستگاری
برنامه رستگاری خدا با این وعده شروع می شود که نسل زن سر مار را در پیدایش 3:15 خرد خواهد کرد. این وعده به ابراهیم منتهی می شود. وعده های خدا به ابراهیم در پیدایش 12: 1-3، وعده اولیه رستگاری مندرج در پیدایش 3: 15 را به تفصیل بیان می کند، و این وعده ها به نوبه خود در مسیر زندگی ابراهیم توضیح داده می شوند (پیدایش 22:15-18). سپس آنها به اسحاق (26:2-5) و یعقوب (28:3-4) داده می شود. برکت یعقوب از یهودا (49:8-12) به همین ترتیب به وعده ها می افزاید و آن را گسترش می دهد.
سلسله هبوط به سوی داوود سرازیر میشود و خدا وعده میدهد که نسل داوود را برمیخیزد و تاج و تخت پادشاهی او را برای همیشه مستقر میسازد (دوم سم. 7). در زمان تولد نوح در پیدایش 5:28-29، لمک، پدر نوح، ابراز امیدواری کرده بود که نسل او از کار و زحمت دردناک در زمین نفرین شده رهایی یابد. زبان پیدایش 5:29 زبان پیدایش 3:17 را به یاد میآورد و نشان میدهد که افرادی مانند لمک به دنبال نسلی از زنی هستند که نه تنها بر مار پیروز میشود، بلکه قضاوتهایی را که کار را دشوار میکند، پس خواهد زد.
وسوسه کننده غلبه خواهد کرد. گناه غالب نخواهد شد. نتیجه گناه - مرگ - حرف آخر را نخواهد زد. این واقعیت که خنوخ نمرده است (پیدایش 5:21-24) نشان می دهد که نسل زن از خدا انتظار دارد بر مرگ و هر چیزی که باعث آن شده است غلبه کند.
باقیمانده مؤمنان در عهد عتیق فهمیدند و معتقد بودند که خداوند یک نسل از زن، نسل ابراهیم، نسل یهودا، نسل داوود را برمیانگیزد، که مار را شکست میدهد و در نتیجه همه چیز را به مسیر خود باز میگرداند، و مسیر به تحقق اهداف خدا منجر میشود.
بذر زن و کار آدم در جهان
آن اهداف چه بود؟ همانطور که در بالا ذکر شد، خداوند جهان را به عنوان یک معبد کیهانی ساخت. هنگامی که اسرائیل را از مصر نجات داد و در کوه سینا با آنها عهد بست، نمونه کوچکی از معبد کیهانی را به آنها داد: خیمه. این توضیح می دهد که چرا داوود می خواست برای خداوند معبدی بسازد، هنگامی که از دست تمام دشمنان اطرافش استراحت کرد (دوم سموئه 7:1).
به بیان صریح، داوود تکلیف آدم را درک کرد، فهمید که او در صف نزول بذر موعود قرار دارد، نقش خود را به عنوان پادشاه اسرائیل درک کرد، و بنابراین او در پی انجام وظیفه ای بود که خدا به آدم داده بود. او وعده ها را در دوم سموئیل 7 دریافت کرد، سپس در دوم سموئیل 8-10 شروع به تسخیر در هر جهت کرد. میل داوود برای ساختن معبدی برای یهوه نشان دهنده تمایل او به برقراری سلطنت یهوه در اسرائیل است، به عنوان نقطه شروع برای پادشاهی پادشاه اسرائیل بر همه ملل برای یهوه (نگاه کنید به مزمور 2: 7-9).
داوود تمایل خود را برای دنبال کردن این کار بزرگ به ناتان نبی بیان کرد (دوم سام. 7: 2)، و در آن شب خداوند به ناتان وحی کرد که اگرچه داوود خون زیادی برای ساختن قلمرو پاک زندگی ریخته بود (اول کرارین 22: 8، تمام آن مرگ که ظاهراً او را ناپاک می کرد)، خدا خانه ای برای داوود بنا کرد (2 سام: 11)، داوود را برپا کرد (2 سام: 11). پادشاهی و تاج و تخت (7:13) و برای او پدر باش (7:14).
سلیمان در نقش آدم جدید
به نظر می رسد که وعده خداوند در مورد خانه ای به داوود (دوم سم. 7:11) اشاره به خاندانی دودمانی دارد، سلسله ای از پادشاهان که از نسل داوود می آیند. در همان زمان، وعده خداوند در مورد یک نسل خاص که تاج و تختش برای همیشه مستقر خواهد شد (7:12-13) به پادشاهی اشاره می کند که صفت در او به اوج می رسد. ابهام در اظهارات این پیش بینی را ایجاد می کند که هر پادشاه جدید از نسل داوود ممکن است یکی باشد. و با وعدهای که در دوم سموئیل 7:13 بیان میکند که نسل داوود خانهای به نام خدا میسازد، انجام آن شاهکار توسط سلیمان به عنوان تحقق تعبیر میشود (اول پادشاهان 5-9) تا زمانی که شکست بت پرستانه او آشکار شود (اول پادشاهان 11:1-13). اول پادشاهان 4 سلیمان را به عنوان یک آدم جدید به تصویر می کشد که کار آدم را با اعمال فرمانروایی بر عهده می گیرد (4:24)، و مانند آدم که نام حیوانات را می گذارد، سلیمان «از درختان صحبت می کند. . . . او همچنین در مورد حیوانات و پرندگان و خزندگان و ماهی ها صحبت کرد.» (4:33).
تأملات خود سلیمان در مورد آنچه که در کتاب جامعه متعهد به انجام آن شد، به ویژه با توجه ما به کاری که قوم خدا انجام می دهند مرتبط است. سلیمان وظیفه بزرگی را که خدا به آدم داده بود بر عهده گرفت و دریافت که به دلیل گناه و مرگ، تلاش بیهوده بود. با این حال، سلیمان از این کار لذت می برد، هم از کارهایی که باید انجام می داد و هم از ثمره کار خود لذت می برد، و دیگران را نیز به انجام همین کار تشویق می کرد.
سلیمان نقل میکند که هدف او این بود که «ببینند که بنی آدم به تعداد روزهای زندگیشان در زیر آسمان چه کارهای خوبی انجام دهند» (جامعه 2: 3، ترجمه نویسنده). همانطور که سلیمان به جزئیات کارهایی که انجام داده است ادامه می دهد، پروژه های او یادآور کاری است که خدا هنگام خلق جهان انجام داد. به نظر می رسد سلیمان فهمیده بود که وظیفه او این بود که شخصیت خدا را در کار خود به تصویر بکشد، و از این رو کارهایی را که انجام داد با عباراتی توصیف می کند که یادآور کارهای خدا باشد.
در اصل عبری و ترجمه انگلیسی، اصطلاح جامعه 2: 4-8 با کلمات و عبارات استفاده شده و توالی وقایع شرح داده شده در شرح خلقت پیدایش (و سایر بخش های عهد عتیق) مطابقت دارد. سلیمان ابتدا در 2: 4 می گوید: "من کارهای خود را بزرگ ساختم." کارهای خدا در آفرینش مسلماً بزرگ است، و در جای دیگری از عهد عتیق چنین توصیف شده است (مثلاً، مزمور 104:1). ما توجه کردهایم که هنگام خلقت، خدا برای خود یک معبد کیهانی یا یک خانه بنا کرد (اشعیا 66:1؛ مزمور 78:69 را ببینید)، و سلیمان در ادامه میگوید: «برای خود خانههایی ساختم» (جامعه 2:4).
در اینجا اصطلاحات به شدت موازی می شوند. زبان به کار رفته در پیدایش 2: 8، "و یهوه خدا باغی در عدن در شرق کاشت"، توسط سلیمان برداشت میشود که او اظهار میدارد: "من برای خود تاکستانهایی کاشتم. برای خود باغها و بهشتها ساختم» (2:4b-5a). پیدایش 2:9 بیان میکند که چگونه «یَهُوَه هر درختی را که برای دید مطلوب و برای غذای خوب بود، از زمین جوانه زد، و درخت حیات در میان باغ و درخت معرفت نیک و بد بود.» همچنین سلیمان: "در آنها از هر میوه درختی کاشتم" (2: 5b).
پیدایش 2:10 می گوید: «و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند.» سلیمان نیز آبیاری را فراهم کرد: "من برای خود حوض هایی از آب ساختم تا از آنها جنگل درختان جوانه زده را آبیاری کنم" (جامعه 2:6). جریان فکر در پیدایش گام به گام با جریان فکری سلیمان در این بخش از جامعه جامعه مطابقت دارد. پیدایش 2: 11-14 چهار رودخانه را توصیف می کند که از رودخانه ای که از عدن برای آبیاری باغ در 2:10 بیرون می آمد، جاری می شود، و سپس در پیدایش 2:15، "یَهُوَه خدا آن مرد را گرفت و او را در باغ عدن استراحت داد تا آن را خدمت کند و از آن محافظت کند." پس از آماده کردن باغ خود، برای بیان این موضوع به نحوی که با دیگر عبارات کتاب مقدس طنین انداز شود، «بنده یهوه» در باغ قرار می گیرد تا آن را «کار کند». در حالی که پیدایش 2: 15 از شکل شفاهی ریشه عبری استفاده می کند که می تواند «خدمت/کار» ترجمه شود، در جامعه 2: 7 سلیمان از شکل اسمی همان ریشه استفاده می کند که می تواند «خادم/غلام» ترجمه شود، وقتی می گوید: «من خدمتکاران و کنیزان به دست آوردم، و پسران خانه که پیش از من از من بودند، بیشتر از من بودند. در اورشلیم.» درست همانطور که خدا انسان را برای خدمت به باغ خود آفرید، سلیمان نیز خدمتکارانی برای تلاش خود در عدن به دست آورد.
در میان توصیف یکی از چهار رودخانه، پیدایش 2:12 به طلا، بدلیوم و عقیق اشاره می کند، و همچنین در جامعه 2: 8 سلیمان اظهار می دارد: «برای خود نقره و طلا جمع کردم. . " سلیمان بار دیگر بیان می کند که چگونه در 2:9 از همه کسانی که قبل از او در اورشلیم بودند، پیشی گرفت، که نه تنها شامل پدرش داوود، بلکه ملکیصدک پادشاه محترم کاهن بود (پیدایش 14:18-20؛ مزمور 110:4). سپس اظهار می دارد: «و آنچه را که چشمانم می خواست، از آنها دریغ نکردم. من دل خود را از هیچ شادی دریغ نکردم، زیرا قلبم از همه زحمتهایم شادی کرد و این سهم من از همه زحمتهای من بود» (جامعه 2:10). بنابراین، سلیمان رضایت و لذت فراوان خود را از وظایف عظیمی که انجام داد تأیید می کند. و با این حال او در 2:11 می گوید: "اما من به تمام کارهایی که دستانم انجام داده بودم و به زحمتی که برای انجام آن زحمت کشیدم روی آوردم، و اینک همه باطل و تلاش برای باد بود و هیچ سودی در زیر آفتاب وجود نداشت."
با وجود تمام اهمیت و رضایتی که سلیمان در انجام کار پیدا کرد، متوجه شد که نمی تواند وظیفه آدمی را به انجام برساند. تلاش برای انجام این کار تلاشی بیهوده بود، به دلیل همه دلایلی که او در ادامه بقیه کتاب جامعه برشمرد. تلاش برای انجام کاری که خدا به آدم داده تا انجام دهد مانند تلاش برای گرفتن نسیمی است که در حال جریان است - باد درست از میان انگشتان فرد می لغزد. هیچ دستگیره ای روی آن وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که یک انسان صرف بتواند آن را در دست بگیرد. سخنان سلیمان برای بیان بیهودگی وضعیت انسان سقوط کرده است. گناه باعث می شود که همه چیز خم شود و آنچه خم شده است به راحتی صاف نمی شود (جامعه 1:15 الف). گناه همچنین باعث می شود که چیزی ضروری در تمام تلاش ها از بین برود، و آنچه کم است را نمی توان برشمرد (1:15b). و فناپذیری که به زندگی هر انسانی پایان میدهد، بر غرور و کوتاهی آنچه هر انسانی به دست میآورد میافزاید.
جامعه 2: 12 ظاهراً خط فکری را ادامه می دهد: "و من روی آوردم تا حکمت را همراه با جنون و حماقت ببینم، زیرا مردی که پس از پادشاهی که قبلا ساخته اند می آید؟" دوان گرت استدلال میکند که «پادشاه» به کسی جز «آدم» از نسل 2-4 اطلاق نمیشود، و جمع «آنها . . . ساخته شده» که با جمع «بیایید انسان را بسازیم» در پیدایش 1:26 منطبق است، و جامعه 2:12 را اینگونه تعبیر می کند: «آیا احتمالاً انسانی خواهد آمد که بهتر از پادشاه - آدم - که خدا مدتها پیش او را آفریده باشد؟»
بنابراین به نظر می رسد سلیمان در حال تلاش برای پروژه بزرگ سلطنت به عنوان پادشاه اسرائیل در تصویر و شباهت خداوند است. او در پی آن بود که مسئولیت خود را به عنوان نسل داوود در سلسله تبار ذریت زن انجام دهد، و به عنوان یک آدم جدید تحقیق کرد. او دریافت که با تمام راه هایی که خدا به او حکمت، ثروت و عظمت عطا کرده بود (اول پادشاهان 3: 10-14؛ جامعه 1: 16؛ 2: 9)، به دلیل کاری که آدم انجام داد، با مانعی غیرقابل عبور برای موفقیت، یعنی مرگ، مواجه شد. این واقعیت که مرگ برای همه اتفاق می افتد - عاقل و احمق - منجر به بیهودگی در جامعه 2: 14-17 می شود. گناه آدم مرگ را به دنیا آورد. این واقعیت که سلیمان خواهد مرد به معنای پایان دادن به برنامه های او و عدم یادآوری ماندگار است (جامعه 2:16؛ 1:11). سلیمان نه تنها تشخیص می دهد که مرگ او پایان تلاش خود را تضمین می کند، او همچنین می بیند که تمام کارهای او به دیگری واگذار خواهد شد که می تواند عاقل یا احمق باشد، که تنها به احساس غرور می افزاید (جامعه 2:18-19).
سلیمان که از این واقعیت ها بسیار دلسرد شده است (جامعه 2:20)، سلیمان از این واقعیت که کارگران ماهر که چیزهایی به دست آورده اند باید آنها را به کسانی بسپارند که برای آنها کار نکرده اند، ابراز تاسف می کند (2:21). سلیمان با برداشتن این ایده در 2:3، جایی که او قصد خود را برای یافتن آنچه برای انسان خوب است، میپرسد، با توجه به این که زندگی پر از غم و اندوه است، کار آزاردهنده است و خواب اغلب زودگذر است (2:23). در این مرحله از کتاب استادانهاش، سلیمان ایدههایی را که به مخاطبانش ستایش میکند، معرفی میکند، و احساسات او مربوط به همه کسانی است که بین سقوط آدم و بازگشت مسیح زندگی و کار میکنند.
سلیمان چه توصیهای به کسانی میکند که سعی میکنند با انجام سرنوشت خود بهعنوان انسانهایی به شکل و شباهت خدا، خدا را گرامی بدارند تا متوجه شوند که مرگ تلاشهای آنها را بیهوده میسازد؟ پاسخ را می توان ابتدا در جامعه 2:24-25 یافت، و سلیمان مضمون این پاسخ را بارها و بارها از طریق کتاب خود تکرار می کند (به جامعه 3:12-13؛ 3:22؛ 5:18؛ 8:15؛ و 9:7-10 مراجعه کنید، و 11:8-10 مشابه است). ایده های بزرگ این است
(1) هیچ چیز بهتر از یک مرد وجود ندارد
(2) از اینکه بخورد و بیاشامد و
(3) از کار او لذت ببرید، زیرا
(4) اگر او بتواند این کار را انجام دهد، این هدیه خدا به او است، و خدا این هدیه را به همه نمیدهد (نگاه کنید به 2:26؛ 6:1-2).
جدول زیر این متون را از نسخه استاندارد انگلیسی نشان می دهد:
نتیجه گیری مثبت سلیمان
جامعه
مرجع |
هیچ چیز بهتر نیست | بخورید و بنوشید | از کار لذت ببرید | هدیه خدا |
2:24-25 | هیچ چیز بهتر از این برای انسان وجود ندارد | از اینکه بخورد و بیاشامد | و از زحمت او لذت ببر. | دیدم این نیز از دست خداست، زیرا غیر از او چه کسی می تواند بخورد یا چه کسی می تواند لذت ببرد؟ |
3:12-13 | دریافتم که هیچ چیز برای آنها بهتر از این نیست که تا زمانی که زنده هستند شاد باشند و نیکی کنند. | همچنین همه باید بخورند و بیاشامند | و از تمام زحمات او لذت ببر | این هدیه خداوند به انسان است. |
3:22 | بنابراین دیدم که هیچ چیز بهتری وجود ندارد | از این که انسان از کار خود خوشحال شود، | زیرا سهم او همین است. چه کسی می تواند او را بیاورد تا ببیند پس از او چه خواهد شد؟ | |
5:18 | بنگر آنچه را که دیدم خوب و مناسب است | خوردن و آشامیدن است | و از تمام زحمت هایی که در زیر آفتاب با آن زحمت می کشد، لذت ببر | چند روزی از عمرش را که خداوند به او عطا کرده است، زیرا این سهم اوست. |
8:15 | و شادی را ستایش می کنم، زیرا انسان در زیر آفتاب هیچ چیز بهتری ندارد | بلکه خوردن و آشامیدن و شادمانی | زیرا این در طول روزهای زندگی او در تلاش او خواهد بود | که خداوند او را زیر آفتاب قرار داده است. |
9:7-10 | برو نان خود را با شادی بخور و شراب خود را با دلی شاد بنوش که خداوند به آنچه انجام می دهی رضایت داده است. بگذارید لباس شما همیشه سفید باشد. روغن روی سرتان کم نشود. | در تمام روزهای زندگی بیهوده خود از زندگی با همسری که دوستش دارید لذت ببرید | که او به شما در زیر آفتاب داده است، زیرا این سهم شما در زندگی و زحمت شماست که در زیر آفتاب زحمت می کشید. هر کاری که دستت برای انجام دادن یافت، با قدرت خود انجام بده، زیرا در شئول که به سوی آن می روی، کار، اندیشه، دانش و حکمت نیست. |
این اظهارات اساسا امیدوارکننده است. آنها تأیید می کنند که اگرچه تجربه انسان فانی بیهوده است، اما دریافت زندگی، کار و غذا به عنوان هدایای خوب از جانب خدا ارزش دارد.
چه چیزی می تواند این ایده را توجیه کند که اگرچه این پروژه در این زندگی قابل انجام نیست، مرگ آن را همیشه و همیشه تلاشی بیهوده می سازد، با این وجود ارزش خود را حفظ می کند و باید در تعقیب و تلاش و زحمت و رنج و زحمت از آن لذت برد؟ ممکن است نشانههایی مبنی بر اعتقاد به رستاخیز جسمانی مردگان و اعتقاد به این که تمام اهداف و وعدههای خدا در آسمان جدید و زمین جدید در جامعه محقق میشود، اما حتی اگر سلیمان آنها را مستقیماً در این کتاب بیان نکند، قطعاً بخشی از سنت او هستند، که از پیدایش نشأت میگیرد و از طریق دانیال نبی تا کتاب دانیال موسی منسوب به تورات منسوب میشود. ما به راحتی تصور می کنیم که سلیمان به این ایده ها اعتقاد داشت و انتظار داشت که مخاطبانش بدانند که آینده امیدوار است که خود او در ضرب المثل ها بیان کند ، ارزش او را حتی بیهوده می داند (به Prov. 2:21 ؛ 12:28 ؛ 13:12 ، 14 ؛ 15:23 ؛ 23: 23: 17–18 ؛ 24:14 ، 24:14 ، 20; 28:13، 16).
سلیمان میداند که هیچ انسانی صرفاً نمیتواند مقاصد خدا را به انجام برساند (نگاه کنید به مزمور ۱۲۷)، و با این حال، از آنجا که آنها اهداف خدا هستند، و از آنجا که خداوند به کسانی که آنها را دنبال میکنند با وعده شادیهای آینده پاداش میدهد، ارزش آن را دارد که با تمام قوا تلاش کنیم، و باید در مسیر انجام خواستههای خدا از خود لذت ببریم. بنابراین تنبل تشویق میشود که از آمادگیهای سختگیرانه مورچه بیاموزد (امثال 6:6-11)، تلاش و کوشش منجر به ثروت و افتخار میشود، جایی که سستها و تنبلها فقط شرمنده میشوند (10:4–5؛ 12:27؛ 13:4؛ 18:9؛ 20:21:3، و 20:4، 13:13). تنبلی مانند دود در چشم است (10:26). "در هر زحمتی سود است" (14:23). تنبل ها ترس های بی موردی دارند (22:13؛ 26:13-16)، اما سربازان سخت کوش جسورانه جلو می روند. صرفه جویی و پرهیز معتدل از تجمل بخشی از معادله سخت کوشی نیز هست (21:17، 20؛ 28:19). کارگران ماهر مورد احترام قرار خواهند گرفت (22:29) و از ثمره کار خود لذت خواهند برد (27:18؛ 28:19).
قبل از اینکه اعلامیه عهد جدید را در نظر بگیریم که رستاخیز باعث میشود کار ما در خداوند بیهوده نباشد، توجه خود را به بزرگتر از سلیمان، آدم جدید، عیسی ناصری معطوف میکنیم.
بزرگتر از سلیمان
میکل آنژ به خاطر کارهایش مشهور است. یکی از مهمترین دستاوردهای او مرکز سقف کلیسای سیستین را زینت می دهد و انگشتان خدا و آدم را تقریباً لمس می کند. با این حال، آن تصویر معروف زمینه ای دارد. سقف آن کلیسا بیش از 130 فوت طول و بیش از 40 فوت عرض دارد و با حدود 5000 فوت مربع نقاشی های دیواری پوشیده شده است. بیش از 300 شکل روی سقف نقاشی شده است که داستان هایی از کتاب مقدس را به تصویر می کشد، داستان خلقت و رستگاری را به شکل بصری بازگو می کند. نکته ای که من به آن توجه می کنم این است که تصویر انگشتان خدا و آدم در خلقت انسان زمینه وسیع تری دارد که باید در آن درک شود، و در مورد کار خداوند عیسی نیز چنین است.
ما البته میتوانیم در مورد روشی که عیسی، بهعنوان پسر یک نجار/بناساز، بدون شک کار عالی انجام داد، اظهار نظر کنیم، و میتوانیم در مورد روشی که تعالیم او سرپرستی خوب را ستایش میکند، نظر بدهیم (به تمثیلهای مستأجران شریر در مرقس 12: 1-12، مدیر ناصادق در لوقا 16:1-13، و همچنین خادمان ناشایسته 7-17 مراجعه کنید. کارآفرینی، جاه طلبی، نبوغ، و سخت کوشی (به ویژه تمثیل استعدادها در متی 25:14-30)، اما ما نباید از دیدن زمینه الهیات کتاب مقدس که عیسی در آن کار خود را انجام می دهد غافل شویم. او به عنوان آدم جدید، نماینده اسرائیل، نسل داوود، پادشاه اسرائیل آمده است. به این ترتیب، او کارهایی برای انجام دارد که باید در پس زمینه کل داستان کتاب مقدس درک شود.
به عنوان آدم دوم، او باید در جایی موفق شود که اولی شکست خورد. اولی اعمال تسلط بر معبد کیهانی خدا، خدمت و نگهبانی، پر کردن و تسلیم کردن بود. او شکست خورد. سپس سلیمان، پسر داوود، پادشاه اورشلیم، که خود این پروژه را انجام داد، در مزمور 127 اظهار می دارد که خداوند باید خانه را بسازد - احتمالاً به خانه داود و خانه خداوند اشاره دارد - و مراقب شهر باشد، در غیر این صورت همه چیز بیهوده است (مزمور 127:1-2). عیسی با شگفتی شگفتانگیز آمد، همانطور که خود خداوند (مرقس 1:1-3)، یهوه (یوحنا 1:14)، پسر خدا و پسر داوود (متی 1:1-23؛ لوقا 3:23-38) را تجسم بخشید تا خانه را بسازد (متی 16:18) و شهر را حفظ کند (یوحنا 1:4-9).
در طول این راه، او باید در طول زندگی خود عدالت را برقرار می کرد (رومیان 3: 24-26) تا بر گناه و مرگ غلبه کند (اول قرنتیان 15:21-22، 45-49) که آدم اول بر جهان رها کرد (رومیان 5:12-21). عیسی در آن زندگی عادلانه زندگی کرد، با دستان خود هیچ خشونتی انجام نداد، با دهان خود فریبکاری نکرد (اشعیا 53:9)، و از هر نظر مانند ما بدون گناه وسوسه شد (عبرانیان 4:15). این واقعیت که او مرتکب هیچ گناهی نشد، باعث شد که مزد آن، یعنی مرگ را به دست نیاورد (رومیان 4: 23)، و بنابراین، اگرچه او برای پرداخت مجازاتی که دیگران متحمل شده بودند، مرد، اما مرگ قدرتی نداشت که او را نگه دارد (اعمال رسولان 2:24).
عیسی نه تنها شکست فاجعه بار آدم را معکوس کرد، بلکه تاریخ اسرائیل را در طول زندگی خود مرور کرد (به متی 1-4 مراجعه کنید). تولد چشمگیر او الگوی تولدهای قابل توجه از اسحاق تا یحیی باپتیست را تکرار می کند و فراتر می رود. تلاش هیرودیس برای کشتن پسران اسرائیل مانند تلاش فرعون برای کشتن بنی پسر اسرائیل است. یوسف مریم و عیسی را به مصر می برد و سپس به سرزمین موعود باز می گردد، جایی که عیسی قبل از چهل روز در بیابان در اردن غسل تعمید می گیرد، جایی که در برابر وسوسه مقاومت کرد. سپس عیسی از کوه بالا می رود تا سپرده جدیدی از مکاشفه را ارائه دهد (متی 5-7)، قبل از نمایش ده برابری قدرت قدرتمند خود (متی 8-10).
همه اینها، با بقیه عمرش، پشت دعای عیسی در یوحنا 17:4 است، "من تو را در زمین جلال دادم و کاری را که به من دادی انجام دادم." عیسی کاری را که پدر به او سپرد تا در زندگی خود انجام دهد، و کاری را که پدر به او داده بود تا در مرگش انجام دهد، تکمیل کرد.
تمام کاری که عیسی انجام داد در تعقیب پروژه گسترده تر ساختن خانه داوود و خانه خداوند بود تا بتواند کاهن اعظم ملکیصدقی عهد جدید باشد (عبرانیان 2:9-10، 17؛ 5:8-10). عیسی با وقف خود در کار شناخت تورات و اجرای آن، خانه داوود را تأسیس می کند. عیسی با پیروی از تورات موسی، امثال 28:4 را با شیطان و نسل مار مخالفت کرد: «کسانی که شریعت را ترک میکنند، شریران را ستایش میکنند، اما کسانی که شریعت را نگاه میدارند، با آنها مبارزه میکنند.» عدالت آشکار او توبیخ مولود افعی هایی بود که در برابر او ایستاده بودند: "کسانی که شریران را سرزنش می کنند لذت خواهند برد و برکت خوبی بر آنها خواهد رسید" (مثل 24:25). عیسی با حفظ راه خود طبق شریعت، ثابت کرد که پادشاه شایسته تثنیه 17، مرد مبارک مزمور 1 است، پادشاهی که خداوند تخت او را برای همیشه برپا خواهد کرد (دوم سام. 7:14).
عیسی کاری را که پدر به او سپرد تا عادلانه زندگی کند، نائب بمیرد، و پیروزمندانه قیام کند، و همچنین کار ساختن معبد روح القدس، کلیسا را به انجام رساند (متی 16:18). کلیسا فقط به خاطر زندگی عادلانه، مرگ نجات دهنده و رستاخیز عادلانه عیسی خداوند وجود دارد (رومیان 4:25). سپس به آسمان عروج کرد و روح القدس را بیرون ریخت (اعمال رسولان 2:33)، و به کلیسا هدیه داد تا بتواند وظیفه پر کردن جهان را با جلال خدا بر عهده بگیرد (افس. 4:7-16).
عیسی نه تنها با رفتن به صلیب و ساختن کلیسا به عنوان معبد روح، کارهای تسلط بر تورات، زندگی در آن و محبت شاگردانش را تا آخر انجام داد (یوحنا 13:1)، او همچنین قبل از عزیمت به شاگردانش توضیح داد که میرود تا جایی را برای آنها در خانه پدر آماده کند (یوحنا 11-14:2). خانه پدر که در متن داستان و نماد کتاب مقدس درک می شود، به تحقق معبد کیهانی، آسمان جدید و زمین جدید اشاره دارد، که مقدس از مقدسات آن اورشلیم جدید است، که در پایان همه چیز از آسمان از طرف خدا نازل خواهد شد (مکاشفه 21:1-21-27:5:12-15).
عیسی کلمه ای است که جهان در آغاز از طریق او ساخته شد (یوحنا 1: 3؛ عبرانیان 1: 2)، و پس از انجام آن کار، او همچنین کار لازم را برای جدید ساختن جهان در پایان انجام می دهد، و همچنین قول می دهد که برای شاگردان خود بازگردد (یوحنا 14:1-3؛ عبرانیان 1:10-12؛ 9:27-28). او به قدری انجام داده و همچنان انجام می دهد که یوحنا ادعا می کند که اگر همه چیز نوشته می شد، جهان حاوی کتاب هایی نبود که جزئیات دستاوردهای او را نشان دهد (یوحنا 21:25).
عیسی کلیسا را می سازد و معبد کیهانی آسمان های جدید و زمین جدید را می سازد. او همچنین قوم خود را می سازد، به آنها روح می دهد (یوحنا 20:21-23)، و آنها را می فرستد تا کارهای بزرگتر از او انجام دهند (14:12) با گسترش انجیل برای شاگرد ساختن همه ملل (متی 28:18-20).
دستورالعمل های پولس
چارچوب کنترل کننده تفکر پولس در مورد اینکه مسیحیان چه کسانی هستند و اهمیت کاری که انجام می دهند چیست؟ نویسندگان عهد جدید درک می کنند که عهد عتیق در مسیح و کلیسا تحقق می یابد، و پولس دو بار تأکید می کند که کتاب مقدس عهد عتیق برای مسیحیان نوشته شده است (رومیان 15:4؛ اول قرنتیان 9:9). این بدان معناست که پولس مطالبی را از سراسر عهد عتیق فرض میکند و بر آن بنا میکند، از شرح خلقت در پیدایش درست از طریق عهد در تثنیه تا تعلیم سلیمان در جامعه و امثال.
بنابراین، چارچوب کنترلی پولس برای بحث درباره کار، شامل مواردی است که درباره عهد عتیق و تحقق آن در عیسی ناصری بحث کردیم. پولس مسیحیان را در مسیح، آدم جدید میبیند، و بنابراین، کاری که مسیحیان انجام میدهند باید در داستان اصلی کتاب مقدس درک شود. خداوند آدم را در باغ قرار داد تا کار کند و آن را نگه دارد. به خاطر گناهش اخراج شد. سپس خدا خیمه و بعداً معبد را به اسرائیل داد که لاویان و کاهنان هارونی مباشران خانه خدا بودند و نسل داوود سازنده معبد بودند. با اخراج آدم از عدن، اسرائیل از این سرزمین تبعید شد. عیسی هم به عنوان تحقق معبد (یوحنا 2: 19-21) و هم به عنوان پادشاه ساختمان معبد از نسل داوود آمد (متی 16:18؛ یوحنا 14:2)، و عهد جدید را بین خدا و قومش آغاز کرد (لوقا 22:20) و طبق دستور ملکیزه به عنوان کاهن اعظم تبدیل شد (3.0:1:1).
اما با تغییراتی که در عهد جدید رخ می دهد، عیسی معبد تحت اللفظی در اورشلیم نمی سازد. بلکه کلیسای خود را می سازد (متی 16:18). این امر اصرار عهد جدید را توضیح می دهد که کلیسا معبد روح القدس است (مثلاً اول قرنتیان 3:16؛ اول پطرس 2:4-5). عیسی در حال ساختن کلیسا است، و مردم او ملزم به عبادت در مکانهای خاص نیستند، بلکه در هر جایی که به نام او گرد هم میآیند (یوحنا 4:21-24؛ متی 18:20).
همه اینها به این معنی است که ما به عنوان مسیحی باید خود را در مسیح، آدم جدید تصور کنیم (روم. 5: 12-21 را ببینید). ما با تصویر مسیح (دوم قرنتیان 3: 18) مطابقت داریم، که خود تصویر خداست (کولس 1: 15). کسانی که در مسیح هستند بخشی از آفرینش جدید هستند (دوم قرنتیان 5: 17)، و همانطور که انجیل میوه می دهد، گویی آدم جدید در حال بارور شدن و تکثیر است (کولس 1: 6، و رجوع کنید به ترجمه یونانی پیدایش 1:28). عیسی قوم خود را "پادشاهی، کاهنان برای خدا و پدر خود" می سازد (مکاشفه 1: 6؛ همچنین ببینید 1 پطرس 2: 9).
چگونه این چارچوب هویت و درک ما را از اهمیت کارمان آگاه می کند؟ اسیر کردن افکار ما به معرفت مسیح شامل روش های زیر است: خدا جهان را به عنوان یک معبد کیهانی آفرید. خداوند انسان را آفرید تا مظهر و تشبیه حضور نامرئی، قدرت، سلطنت، اقتدار و شخصیت او باشد. یعنی انسان آفریده شد تا به عنوان پادشاه و کاهن خدا در جهان فرمانروایی خدا را اعمال کند. مسیح در جایی موفق شد که آدم شکست خورد، و کسانی که به مسیح تعلق دارند به شکل او تجدید می شوند. اکنون مؤمنان این فرصت را دارند که یکدیگر را در کلیسا، معبد روح القدس، بسازند تا زمانی که مسیح بازگردد تا همه چیز را نو بسازد.
پولس به عنوان کاهنان پادشاه در مسیح آدم جدید، ایمانداران را ترغیب می کند که بدن خود را به عنوان قربانی زنده، خدمت معقول در معبد روح القدس، کلیسا، تقدیم کنند (رومیان 12:1). زبان «ساخت متقابل» (14:19) و فراخوان پولس برای هر یک از آنها که «همسایه خود را به نفع خود خشنود سازند، تا او را بسازند» (15:2) در تجسم ایماندارانی که در ساختن کلیسای خود مسیح مشارکت دارند، سهیم است.
تصور کردن زندگی خود با این عبارات به ما کمک می کند تا توصیه پولس را بپذیریم که ما همه چیز را برای جلال خدا انجام می دهیم (اول قرنتیان 10:31)، توضیح می دهد که چرا خود او اینقدر سخت کار کرد (15:10)، ادعای او را مبنی بر اینکه زحمت ما در خداوند بیهوده نیست (15:58) و با توجه به راهی که آدم نتوانست از باغ محافظت کند، اثبات می کند. 2: 15؛ 3: 1-7)، پس زمینه ای را برای درک دستورالعمل های پولس فراهم می کند، زمانی که او می نویسد: «هوشیار باشید، در ایمان ثابت قدم باشید، مانند مردان رفتار کنید، قوی باشید. هر آنچه انجام می دهید با محبت انجام شود» (اول قرنتیان 16:13-14؛ همچنین رجوع کنید به رومیان 16:17-20).
مفهوم پولس از کلیسا مستقیماً به آنچه او در مورد دزدانی می گوید که دیگر دزدی نمی کنند، بلکه کار صادقانه انجام می دهند تا ممکن است «چیزی برای شریک کردن با هر نیازمندی داشته باشند» در افسسیان 4:28، بیان می کند، این اظهارات بلافاصله در 4:25 با این ادعا مطرح می شود، «زیرا ما اعضای یکدیگر هستیم». نگرانی پولس برای ایمانداران در افسس به گونه ای که انجیل را ستایش کنند، همچنین در نظرات او در مورد بردگان و اربابان در افسسیان 6:5-9 دیده می شود. رابطه اقتصادی که ایمانداران در آن قرار دارند هر چه باشد، باید با کسانی که با آنها کار می کنند به گونه ای ارتباط برقرار کنند که مسیح را گرامی می دارد و به انجیل شهادت می دهد، خدمت عیسی (6: 5، 7) و معتقدند که او پاداش و قضاوت خواهد کرد (6: 8-9، همچنین کول 3:22-4:1 را ببینید).
پولس دعوت سلیمان را برای تلاش و کوشش با هدف آموزهشناختی در کولسیان 3: 17 تکرار میکند، «و هر کاری که انجام میدهید، در گفتار یا کردار، همه را به نام خداوند عیسی انجام دهید، و به وسیله او خدای پدر را شکر کنید» (همچنین رجوع کنید به 3:23). و به همه این دلایل پولس به ایمانداران دستور می دهد: "آرزو داشته باشید که آرام زندگی کنید و به امور خود فکر کنید و همانطور که به شما دستور دادیم با دستان خود کار کنید تا در حضور بیگانگان به درستی گام بردارید و به هیچکس وابسته نباشید" (اول تسالونیکی 4: 11-12). بنابراین افراد بیکار باید پند داده شوند (5:11)، و کسانی که پاسخ نمی دهند باید از سوی کلیسا تنبیه شوند (دوم تسالونیکی 3:6-15):
اکنون، ای برادران، به نام خداوند ما عیسی مسیح به شما فرمان میدهیم که از هر برادری که در بطالت گام برمیدارد و مطابق سنتی که از ما گرفتهاید، دوری کنید. 7زیرا خود میدانید که چگونه باید از ما تقلید کنید، زیرا در زمانی که با شما بودیم، بیکار نبودیم، 8 و نان کسی را بدون پرداخت هزینه نمیخوردیم، بلکه با زحمت و زحمت شب و روز کار میکردیم تا سربار هیچ یک از شما نباشیم. ۹ به این دلیل نبود که ما چنین حقی را نداریم، بلکه برای اینکه در خود مثالی برای تقلید به شما بدهیم. 10 زیرا حتی زمانی که با شما بودیم، به شما این فرمان میدادیم: اگر کسی نمیخواهد کار کند، نخورد. ۱۱ زیرا شنیدهایم که برخی از شما در بیکاری راه میروند، نه مشغول کار، بلکه مشغول. 12 اکنون چنین اشخاصی را در خداوند عیسی مسیح فرمان میدهیم و تشویق میکنیم که کار خود را بیصدا انجام دهند و زندگی خود را به دست آورند. 13 و اما شما ای برادران، از انجام نیکوکاری خسته نباشید. 14 اگر کسی از آنچه ما در این نامه می گوییم اطاعت نمی کند، به آن شخص توجه داشته باشید و با او کاری نداشته باشید تا شرمنده شود. 15 او را دشمن ندانید، بلکه به عنوان یک برادر به او هشدار دهید.
پنج مشاهده در این قسمت:
- سنت دریافت شده از پولس (دوم تسالونیکیان 3:6) این است که ایمانداران باید به جای اینکه انتظار داشته باشند که دیگران از آنها حمایت کنند، برای تأمین نیاز خود و دیگران تلاش کنند.
- این روشی است که پولس با آن رفتار کرد و برای غذای خود کار کرد نه اینکه دیگران را با توقع اینکه دیگران برای او تأمین کنند، بار سنگین کند (3: 7-8).
- قانون پولس این است که کسانی که از کار کردن خودداری می کنند نباید توسط دیگران تغذیه شوند (3:10).
- کسانی که درگیر کار مفید، صادقانه و سازنده نیستند، احتمالاً رفتار مخربی دارند (3:11).
- پولس کلیسا را به شرمساری کسانی می خواند که از کار کردن خودداری می کنند و کاری با آنها ندارند (4:14).
خداوند آدم را در باغ عدن قرار نداد تا جایی خوب برای چرت زدن و رذیلت تنبلی داشته باشد. در عوض، خدا آدم را در باغ قرار داد تا او جهان را تحت سلطه خود درآورد، برای او فرمانروایی کند، تا او کار کند و باغ را حفظ کند (پیدایش 1:26، 28؛ 2:15). ایمانداران به عیسی، کسانی که با ایمان به آدم جدید متحد شدهاند و در نتیجه در او هستند، در تلاشند تا هویت خلقت جدید خود را بهعنوان مباشران وفادار زندگی کنند (دوم قرنتیان 5: 17؛ غلاطیان 6:15) که از همه آنچه دارند و برای پادشاهی هستند استفاده میکنند.
بحث و تأمل
- چگونه می توانید تعادل بین کار زیاد و کم کار را حفظ کنید؟ آنچه در دیدگاه شما از کار باید توسط سخنان اکلس شکل گیرد. 2:24-25: «هیچ چیز برای انسان بهتر از این نیست که بخورد و بیاشامد و از زحمت خود لذت ببرد. من دیدم که این نیز از دست خداست، زیرا غیر از او چه کسی می تواند بخورد یا چه کسی می تواند لذت ببرد؟»
- به عنوان معبد جدید خدا، ما، کلیسا، باید هدف نهایی خود را از طریق کارمان چه چیزی بسازیم؟
- فهرستی از تفاوت این مبانی کتاب مقدس برای کار با دیدگاه های دنیوی آن تهیه کنید.
مرمت
کتاب مقدس جزئیات دقیقی در مورد اینکه زندگی رستاخیز در آسمان های جدید و زمین جدید چگونه خواهد بود ارائه نمی دهد. آنچه ما داریم، مسیرهایی است که از خطوط انتظار از عهد عتیق و جدید خارج می شود. ما میتوانیم اینها را با اطلاعاتی که در بیانیههای مستقیمتر به ما داده میشود ترکیب کنیم تا پیشنهاداتی درباره آنچه میتوانیم در رابطه با کاری که ایمانداران قیام کرده در بازسازی همه چیز انجام خواهند داد، ارائه دهیم. بر اساس تعالیم گسترده عهد عتیق و جدید می توان موارد زیر را بیان کرد:
- خداوند به وعده های خود وفا خواهد کرد و اهدافی را که در خلقت برای رسیدن به آن تعیین کرده است، محقق خواهد کرد.
- این بدان معنی است که معبد کیهانی آلوده به گناه و مرگ، با غلبه زندگی بر مرگ در آفرینش جدید آسمان های جدید و زمین جدید، پاک و جدید خواهد شد.
- مسیح از مردگان برخاست و جلال یافت و کسانی که به او تعلق دارند مانند او زنده خواهند شد (دشمنان او به جهنم سپرده می شوند). مسیح تجسم یافته و قابل تشخیص بود، که نشان می دهد ما نیز خواهیم بود.
- پولس ادعا می کند که رستاخیز دلالت بر این دارد که کار ما بیهوده نیست (اول قرنتیان 15:58). ارزش مستمر کاری که اکنون انجام میدهیم میتواند حاکی از برخی پیامدهای مداوم در خلقت جدید باشد، اگرچه قضاوت پاکسازی که جهان را دوباره میسازد میتواند همه چیز را مصرف کند، در نتیجه ارزش ماندگار ناشی از رشد شخصیت است که توسط کاری که انجام دادهایم به دست آمده است.
- قوم مسیح با او در بازسازی همه چیز سلطنت خواهند کرد و سلطه آدمی را در سراسر معبد کیهانی برقرار خواهند کرد.
تعدادی از بیانات روشن می کند که هدف خدا از خلقت و رستگاری این بود که جلال او را بشناساند. یک نمونه از این موارد این نکته را روشن می کند:
- "اما به راستی که من زنده هستم و تمام زمین از جلال خداوند پر خواهد شد" (اعداد 14:21).
- زیرا از طلوع خورشید تا غروب آن، نام خداوند ستودنی است.» (مصور ۱۱۳:۳).
- «و یکی دیگری را صدا زد و گفت: «قدوس، قدوس، قدوس خداوند صبایوت است. تمام زمین از جلال او پر شده است» (اشعیا 6:3).
- «زیرا زمین از معرفت جلال خداوند پر خواهد شد چنانکه آب دریا را می پوشاند» (حاب. 2:14).
- «زیرا از طلوع خورشید تا غروب آن نام من در میان امتها بزرگ خواهد بود و در هر مکان برای نام من بخور داده خواهد شد. . " (مالک 1:11).
- "پدر، نام خود را جلال بده." سپس صدایی از آسمان آمد: "آن را جلال دادم و دوباره آن را جلال خواهم داد" (یوحنا 12:28).
- «زیرا همه چیز از او و به واسطه او و برای اوست. برای او جاودانه جلال باد. آمین» (رومیان 11:36).
- «و شنیدم که هر موجودی در آسمان و روی زمین و زیر زمین و دریا و هر چه در آنهاست میگفتند: «بر آن که بر تخت مینشیند و بر بره، برکت و عزت و جلال و قدرت تا ابدالاباد!» (مکاشفه 5:13).
خدا معبد کیهانی را به عنوان تئاتری برای نمایش جلال خود ساخت و انسان را در معبد کیهانی قرار داد تا آن را با کسانی که نماینده او هستند پر کند. تاریخچه رستگاری به جزئیات می پردازد که چگونه انسان معبد کیهانی خدا را با گناه و مرگ آلوده کرد، اما خدا نجات را به انجام رساند و انسان ها را از اسارت گناه و فساد رهایی بخشید. هنگامی که خداوند همه چیز را به کمال مطلوب برساند، جهان از معرفت جلال او پر خواهد شد. اهداف خداوند در خلقت محقق خواهد شد.
کتاب مقدس همچنین نشان میدهد که در آفرینش جدید، داوریها و نفرینها حذف خواهند شد، زیرا خدا آسمانها و زمین جدید میسازد (اشعیا 65:17؛ 66:22). اشعیا 11 از این نظر جالب است، زیرا تصویر سلطنت شاخه از کنده یسی (اشعیا 11: 1-5) شامل گرگ ساکن با بره، پلنگ با بز جوان، گوساله و شیر با هم، و کودک کوچکی است که آنها را هدایت می کند، همانطور که گاو و خرس با هم می چرند و شیر می چرند (7:1). از آنجایی که این صحنه شامل بازی کودک شیرده در کنار سوراخ مار می شود (11:8)، به نظر می رسد که دشمنی پیدایش 3:15 بین دانه زن و دانه مار به پایان رسیده است.
پس اشعیا اشاره میکند که وقتی دانه زن به طور قطعی سر مار را له کرد (پیدایش 3: 15)، دشمنی بین آن دو پایان خواهد یافت و گوشتخواران بدخواه، بدخواه و قاتل مانند علفخواران راضی خواهند شد. به نظر می رسد که این به زمانی اشاره دارد که قبل از اینکه خداوند اجازه داد گوشت خورده شود (پیدایش 9:1-4)، قبل از ورود گناه به جهان (3:6-19)، زمانی که "هر جانور زمین" "هر گیاه سبز برای غذا" داشت (1:30). اشعیا 11 به زمانی اشاره میکند که همه چیز همانطور که بود، یا بهتر از آنچه بود، در آغاز بسیار خوب خواهد بود (1:31). اشعیا 65:17 این وضعیت آینده را شرح میدهد: «زیرا اینک، من آسمانهای جدید و زمینی جدید میآفرینم، و چیزهای پیشین به یاد نمیآیند و به ذهن نمیرسند» (همچنین رجوع کنید به اشعیا 66:22؛ دوم قرنتیان 5:17؛ غل. 6:15؛ دوم پطرس 3:12:1-1).
گزارش های انجیل و سخنان پولس تا حدودی بر ماهیت بدن رستاخیز مسیح روشن می کند. او وارد اتاقی شد که درهای آن قفل شده بود (یوحنا 20:19). بدن فیزیکی او قابل لمس بود (20:27). او می توانست غذا بخورد (21:15؛ همچنین به لوقا 24:41-43 مراجعه کنید). پولس می گوید که بدن رستاخیز فاسد نشدنی (اول قرنتیان 15:42)، در جلال و قدرت (15:43)، و روحانی (15:44) و از آسمان است (15:47) برخاسته است، و او اظهار می دارد که ایماندارانی که به او تعلق دارند (15:23) "شکل مرد آسمانی را خواهند داشت" (1). در جای دیگر پولس می گوید که امیدوار است در مرگ مانند مسیح باشد تا بتواند به رستاخیز از مردگان دست یابد (فیلسیان 3: 10-11)، و در ادامه می گوید که مسیح "بدن پست ما را به شکل بدن جلال او تبدیل خواهد کرد" (3:21). اگر چه ما فاقد جزئیات بسیاری هستیم، میتوانیم مطمئن باشیم که ایمانداران به عیسی از بدنهای رستاخیز مانند بدنی که خود مسیح در اختیار دارد، لذت خواهند برد (همچنین رجوع کنید به رومیان 8:21-23، 29-30).
بحث طولانی پولس در مورد رستاخیز در اول قرنتیان 15 با شکرگزاری "خدای که ما را به وسیله خداوند ما عیسی مسیح پیروز می کند" به پایان می رسد (اول قرنتیان 15:57). پولس در سخنان بعدی خود پیوندی بین رستاخیز و اطمینان ایجاد می کند که آنچه ما در اینجا انجام می دهیم بیش از باطل است: "پس ای برادران عزیز من، ثابت قدم و ثابت قدم باشید، همیشه در کار خداوند فراوان باشید، زیرا می دانید که زحمات شما در خداوند بیهوده نیست" (15:58). این بیانیه وسوسهانگیز ما را از ارزش کاری که انجام میدهیم مطمئن میکند، حتی اگر ما را به اطلاعات بیشتری رها کند. همانطور که در بالا ذکر شد، ممکن است همانطور که سطحی از تداوم بین بدن قبل و بعد از رستاخیز وجود داشته باشد، با اینکه عیسی قابل تشخیص است، اما در عین حال جلال یافته و دگرگون شده است، ممکن است سطحی از تداوم بین جهان آنطور که اکنون هست و خواهد بود وجود داشته باشد. آیا کار «ساخته شده بر پایه» که «بقا» (اول قرنتیان 3:14) در آفرینش جدید باقی خواهد ماند؟ ما به سختی می توانیم تصور کنیم که چه شکلی می تواند باشد. شاید تصور اینکه چگونه گامهایی که در جهت شبیهبودن مسیح برداشتهایم در رستاخیز آشکار خواهد شد، آسانتر است، اما در اینجا دوباره منتظر مکاشفه هستیم. با این حال، ما معتقدیم که کار ما بی معنی، پوچ و بیهوده نیست، زیرا ما این کار را در خداوند انجام می دهیم.
مَثَل لوقا از ده میناس (لوقا 19: 11-27) ممکن است تا حدودی روشنگر روشی باشد که ایمانداران با مسیح در کمال همه چیز سلطنت خواهند کرد. مَثَلی در پاسخ به این انتظار که ملکوت خدا فوراً ظاهر خواهد شد (لوقا 19:11)، عیسی داستانی را در مورد یک نجیب زاده بیان می کند که مناس را به خادمان خود سپرد تا آنها را مباشرت کنند (19:12-13). به کسانی که خوب عمل می کنند، بر شهرها اقتدار اعطا می شود (19:17، 19)، و به نظر می رسد این نشان می دهد که مباشران خوب هدایای مسیح اکنون در آینده از او اقتدار خواهند داشت. در همین راستا، پولس به قرنتیان می گوید که ایمانداران جهان و فرشتگان را داوری خواهند کرد (اول قرنتیان 6: 2-3). به نظر می رسد که کاهن سلطنتی که مسیح کلیسا را به آن تبدیل کرد (مکاشفه 1: 6) در آفرینش جدید، پادشاهان کاهن، حکمرانی و قضاوت، کار و نگهداری، پرکردن و اطاعت کردن، مانند ابتدا خواهد بود (پیدایش 1:28؛ 2:15).
چندین بیانیه در مکاشفه نشان می دهد که وقتی مسیح سلطنت خود را بر روی زمین برقرار کرد، قومش با او سلطنت خواهند کرد (مکاشفه 3:20؛ 5:10؛ 20:4). کار اعمال تسلط بر مخلوق خدا، معبد کیهانی، نقشه خدا را برای جانشینش به شکل و شباهت خود به اجرا در می آورد تا سلطه خود را بر تمام زمین برقرار کند. در مکاشفه 2:26-27، یوحنا عیسی را از مزمور 2 به کسانی که پیروز میشوند، وعده میدهد: «کسی که پیروز شود و اعمال من را تا آخر نگاه دارد، به او بر امتها اقتدار خواهم داد، و او با عصای آهنین بر آنها حکومت خواهد کرد، مانند زمانی که کوزههای سفالی تکه تکه میشوند، همانطور که خود من از پدرم قدرت گرفتهام.» فاتحان اقتداری را که پدر به خود مسیح اعطا کرده است، اعمال خواهند کرد.
بحث و تامل:
- دیدگاه شما در مورد آینده چگونه در این بخش به چالش کشیده یا تأیید شد؟
- کار شما از چه راه هایی می تواند به گسترش جلال خدا کمک کند (حاب. 2:14)؟
- چرا باید هنگام رفتن به محل کار، تحقق اهداف خدا را در ذهن داشته باشیم؟
نتیجه گیری
همه ما زندگی خود را در چارچوب داستان گستردهتری تفسیر میکنیم که معتقدیم درباره جهان، درباره خدا و درباره خودمان صادق است. ایمانداران به عیسی میخواهند داستانی را که نویسندگان کتاب مقدس به آن باور داشتند، درک کنند و از آن استقبال کنند. این داستان معنی می دهد که چرا ما آرزوی کمال داریم - انسان برای جهانی بدون گناه و خلقت بسیار خوب ساخته شده است. این توضیح می دهد که چه چیزی اشتباه رخ داده است و چرا می میریم - آدم گناه کرد و مرگ را به جهان آورد، و ما از پدر اول خود پیروی کردیم تا عصیان کنیم. داستان همچنین توضیح می دهد که چرا کار خسته کننده، دشوار و حتی بیهوده است - گناه کار همه را سخت تر کرد. و با این حال خداوند اجازه نخواهد داد که شیطان پیروز شود. اژدهای باستانی مغلوب شده و خواهد شد (یوحنا 12:31؛ مکاشفه 20:1-3، 10). اهداف خدا پیروز خواهد شد. مرگ در پیروزی بلعیده خواهد شد (اول قرنتیان 15:54).
داستان کتاب مقدس همچنین نشان می دهد که ما به عنوان حاملان تصویر خدا برای نشان دادن او در معبد کیهانی ساخته شده ایم. هر فعالیتی که مردم در آن شرکت می کنند می تواند به وظایفی که خدا در پیدایش 1:28، 2:15 و 2:18 به انسان داده است، مرتبط باشد. هیچ چیز جز گناه از کارهای بزرگ پر کردن و تسلیم کردن، اعمال فرمانروایی، کار و نگه داشتن و یاری منقطع نیست. اکنون که مسیح آدم جدید پیروزی خدا را تثبیت کرده است، ایمانداران در او هستند، و ما در پی ساختن کلیسا هستیم (متی 28: 18-20؛ اول قرنتیان 12-14)، به همه مردم نیکی کنیم (غلاطیان 6:10)، و انجیل را با کار شریف و عالی در هر شغلی که دریافت می کنیم، زینت می دهیم (تیطوس: 1102).
—-
جیمز ام. همیلتون جونیور استاد الهیات کتاب مقدس در حوزه علمیه جنوبی و کشیش ارشد در کلیسای باپتیست کنوود در یادبود پیروزی است، هر دو در لوئیزویل، KY، جایی که او با همسر و پنج فرزندش زندگی می کند. جیم علاوه بر الهیات کتاب مقدسی خود، جلال خدا در رستگاری از طریق قضاوت، تایپولوژی—درک الگوهای وعده شکل کتاب مقدس را نوشته است و آخرین تفسیر او اثر دو جلدی درباره مزامیر در مجموعه EBTC است. با الکس دوک و سام عمادی، جیم بخشی از تیم پادکست BibleTalk است.