زمان و فناوری به جلال خدا

توسط دانیل اس. دوما

انگلیسی

album-art
00:00

اسپانیایی

album-art
00:00

مقدمه: مورچه را در نظر بگیرید

مرا دیوانه خطاب کنید، اما می‌خواهم وقتی این دسته از سرپرستی را در زندگی خود پردازش می‌کنید، یک مورچه را در نظر بگیرید. این موجود کوچک می‌تواند تأثیر زیادی بر مدیریت زمان و فناوری ما داشته باشد. امثال سلیمان (امثال 6:6-11) ما را به مورچه میکروسکوپی راهنمایی می کند تا از قصد، صنعت، نقشه کشیدن، برنامه ریزی و کوشش او بیاموزیم. احتمالاً در زندگی خود مورچه ای را برای چنین منطقه غول پیکری در نظر نگرفته اید، اما امروز روز شانس شماست. 

کتاب مقدس با کمبود بهره وری، اهمال کاری و با اشاره به یک مورچه، زندگی خود را به شانس بسپارید. چیزهای بسیار شگفت انگیزی با در نظر گرفتن تمام تشبیهاتی که خداوند می توانست استفاده کند. واقعیت این است که ما نباید این زندگی را تلف کنیم و نه باید زندگی را بدون برنامه سپری کنیم. کتاب مقدس به ما دستور می دهد که برنامه ریزی کنیم. ما برنامه‌های خود را می‌سازیم، و خدا به‌طور مستقل گام‌های ما را هدایت می‌کند - دکترین مسیحی معتقد است که هر مولکول در جهان تحت هدایت و مراقبت حاکمیت او است. یا به عبارت دیگر برنامه های ما با مداد نوشته شده است، نقشه های خدا با جوهر دائمی است. جیمز در قرن اول به این موضوع پی می‌برد و به ما یادآوری می‌کند که ما باید برنامه‌های خود را بدون اینکه در برنامه‌ریزی خود متکبرانه عمل کنیم، انجام دهیم. به این معنی که ما برنامه های خود را به طرح اصلی خدا تسلیم می کنیم (یعقوب 5: 13-17). برنامه ریزی تسلیمانه روش مقرر در کتاب مقدس است. 

جایی که وقت خود را می گذرانیم واقعاً نشان می دهد که برای چه چیزهایی ارزش قائلیم. مانند استفاده ما از پول، استفاده ما از زمان نشان می دهد که ما به چه چیزی بیشتر اهمیت می دهیم. زمان تساوی بزرگ برای بشریت است، زیرا همه ما در یک روز زمان یکسانی دریافت می کنیم. رئیس‌جمهور ایالات متحده با تمام مسئولیت‌هایی که بر دوش دارد، در یک روز بیش از بقیه وقت ندارد. برخی از رهبران توانایی، پول و ظرفیت بیشتری دارند، اما هیچکس زمان بیشتری ندارد. 

چیزی که ما نمی دانیم این است که چند روز در این سیاره داریم. بنجامین فرانکلین مخترع کوشا گفت: «زمان چیزی است که زندگی از آن ساخته شده است». طول عمر ما را تنها خدای مقدّس، مقتدر و عادل تعیین می کند. کتاب مقدس مملو از پند و اندرز است که از زمان خود با دقت استفاده کنیم. به عنوان مثال، موسی در مزمور می نویسد: «خداوندا به ما بیاموز که روزهای خود را بشماریم تا قلبی خردمند به دست آوریم» (مزمور 90:12). به همین ترتیب، پولس رسول گفت: "دقت کنید چگونه راه می روید، نه به عنوان نادان، بلکه عاقلانه و از زمان خود نهایت استفاده را ببرید، زیرا روزها بد هستند" (افس. 5:15-16). 

سپردن زندگی و روزهایمان به شانس، نه هوشمندانه است و نه عاقلانه. واقعیت این است: اگر شما مباشر خوبی برای زمان و فناوری خود نباشید، کسی با کمال میل این کار را برای شما انجام خواهد داد. یک جزوه قدیمی هست با عنوان "ظلم و ستم فوری". این فرض ساده و عمیق بود، اینکه چیزهای فوری، اگر کنترل نشوند، در نهایت بر ما حکومت خواهند کرد و چیزهای خوب، درست و زیبا را از بین خواهند برد. متأسفانه، بسیاری از زمان ما به جای یک برنامه عملی سنجیده، به چیزهایی که انتخاب نکرده‌ایم دیکته می‌شود. چیزهای زیادی برای زمان ما در این دنیای پرشتاب رقابت می کنند. اغلب ما با انتخاب بین اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی برای ما بهترین است روبرو هستیم. امروز این کار متوقف می‌شود، و من دعا می‌کنم این راهنمای میدانی به شما کمک کند تا کنترل زمان و فناوری خود را دوباره به دست آورید. 

به یاد داشته باشید، همه زمان ها برابر نیستند. ما این توانایی را داریم که زمان خود را هدر دهیم، زمان خود را از دست دهیم، زمان خود را اشتباه اولویت بندی کنیم، زمان خود را به تعویق بیندازیم، زمان خود را تلف کنیم و حتی زمان را جبران کنیم. استفاده صادقانه از زمان با اذعان به اینکه زمان ما در این زندگی محدود است آغاز می شود. خدا نامتناهی است و ما متناهی هستیم (مزمور 90:1-3). شما یک زندگی برای زندگی دارید و نمی توانید یک دقیقه بیشتر بخرید. این بدان معناست که زمان یک موجودیت محدود و با ارزش ترین دارایی شماست. همه ما باید انگیزه داشته باشیم که به ندای جان پایپر، "زندگی خود را هدر نده!"  

بیشتر کشمکش‌های ما با زمان از نداشتن زمان کافی ناشی می‌شود، اما با روحیه متعادل بودن (من فکر می‌کنم یک سعادت بی‌الهام اضافی در متی 5 باید «خوشا به حال متوازنان» باشد)، اگر به شما یادآوری نکنم که ممکن است زمان زیادی در اختیار داشته باشید، به شما بی‌وفا خواهم بود. در طول فصول مختلف زندگی، زمان زیادی در اختیار ما خواهد بود. که می تواند برای ما و شکل گیری معنوی ما خطرناک شود. برای مثال، زمان زیادی که در دست یک فرد جوان است، می تواند به زمین بازی شیطان تبدیل شود - یک نوجوان بی حوصله می تواند به یک نوجوان خطرناک تبدیل شود. همین امر می تواند برای هر یک از ما که یک بلوک زمانی بزرگ بدون عمد به آن متصل است، صادق باشد. من نمی گویم نمی توانید استراحت کنید و لذت ببرید، اما مشاهده من این است که زمان زیادی برای بازی های ویدیویی، تلویزیون، رسانه های اجتماعی و مواردی از این دست تلف می شود. تمام استفاده خوب از زمان نیاز به ساختار دارد، از جمله اوقات فراغت ما. تکنولوژی اتلاف وقت را آسان‌تر کرده است.

آنچه در ادامه می آید ده اصل است که به خواست خداوند به شما کمک می کند تا زمان و فناوری خود را به سوی جلال خدا هدایت کنید. وسوسه استفاده نادرست از زمان و بردگی تکنولوژی باید همه ما را هوشیار کند. اجازه دهید این اصول شما را به یک زندگی پر وفا و پربار راهنمایی کنند.

با قطب نما زندگی کنید

یَهُوَه خدای خود را با تمام دل دوست خواهی داشت،  و با تمام جان و با تمام ذهن خود - متی 22:37

ترجیح می دهم با قطب نما زندگی کنم نه ساعت. دانستن شمال واقعی خود، شما را در مسیری سالم قرار می دهد تا فردی با هدف و رهبر باشید. اکثر آنها توسط ظلم و ستم ساعت هدایت می شوند و نه اولویت های از پیش تعیین شده خودشان. این افراد هرگز نمی توانند زمان کافی در روز پیدا کنند! آنها در پایان یک روز طولانی دائماً خشمگین و ناامید هستند. من در یک روز برای چیزهایی که برایم ارزش قائلم وقت پیدا نمی کنم، من زمان می گذارم. من از روزی که در ساعات، روزها یا هفته‌ها به سبک آزاد راه می‌روم ناراحت هستم. من نمی خواهم مانند یک کشتی بدون سکان باشم - تصادفی بودن یک فضیلت نیست. 

 

شما باید در این زندگی انتخاب های عاقلانه ای داشته باشید، به خصوص زمانی که نوبت به زمان می رسد. پس اولویت های شما چیست؟ برای چه چیزی ارزش قائل هستید؟ بهترین مکان برای شروع، شناسایی نقش ها و مسئولیت های مختلف است. زندگی و روزهای خود را حول آن نقش‌های مختلف ساختار دهید: یک مسیحی، حرفه‌ای، اجرایی، نویسنده، صنعتگر، کشیش، رهبر کلیسا، مادر، همسر، شوهر، پدر، نویسنده، برادر، خواهر، هر چه که باشند. نقش ها و مسئولیت های خاص خود را شناسایی و یادداشت کنید. هیچ دو نفری شبیه هم نیستند، بنابراین هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد. بعد، زمان خود را به آن نقش ها اختصاص دهید. 

این را بعداً دوباره خواهم گفت، اما بیشتر مردم برای افرادی زندگی می کنند که حتی در مراسم تشییع جنازه خود حاضر نمی شوند. هیچ حرفه‌ای هرگز در بستر مرگ نمی‌گوید: «ای کاش زمان بیشتری را در دفتر می‌گذراندم». و من شرط می بندم که هرگز ندیده اید یک ماشین نعش کش که یک کامیون متحرک پر از اسباب بازی ها و ریزه کاری های این زندگی را بکشد. من یک قدم جلوتر می روم، اگر می خواهید تقلب کنید، اداره را فریب دهید نه خانه خود را. باز هم برای کسانی که واقعاً در مراسم تشییع جنازه شما حاضر می شوند زندگی کنید. بسیاری از افرادی که ما سعی می کنیم تحت تاثیر قرار دهیم، حتی در آن شرکت نخواهند کرد (ممکن است تعدادی گل مروارید بفرستند). با خطر خشن بودن (برای ثبت، من به خودم سخت تر از شما هستم)، اگر در کار موفق شوید و در خانه شکست بخورید، حدس بزنید چه چیزی؟ شکست خوردی خانواده همیشه مهمتر از شغل است. بعد از رابطه شخصی شما با عیسی، خانواده اولویت شماست. 

حالا که ساعت را کنار گذاشته‌ایم و اولویت‌هایمان را مشخص کرده‌ایم، بیایید با هر دو پا به داخل بپریم و با انجام کارهای مدیریت زمان شروع کنیم.

 

خودت را بشناس

میدونی چرا اینجایی؟ من نمی‌پرسم، «می‌دانی چرا؟ ما اینجا هستند؟» این به وضوح توسط کتاب مقدس تعیین می شود، زیرا شما از جهان بینی مسیحی زندگی می کنید. وست‌مینستر کوتاه‌تر (1647) این سوال را مطرح می‌کند که "غایت اصلی انسان چیست؟" پاسخ مختصر و مفید است: "هدف اصلی انسان تسبیح خدا و لذت بردن از او برای همیشه است.» این برای ما بسیار مهم است که درک کنیم، اما نه آنچه که من در حال رانندگی هستم. سوال من از شما دقیق تر است، چرا؟ شما اینجا؟  

در فیلم 1981 ارابه های آتشاریک لیدل، دونده المپیک، هنگام مصاحبه گفت: "وقتی می دوم، لذت او را احساس می کنم." ممکن است برای شما اجرا نشود، پس چه کاری انجام می دهید که به شما اعتماد به نفس می دهد و بگویید: «وقتی انجام می دهم Xمن رضایت پروردگار را احساس می کنم.» من شما را تشویق می کنم که خود را با یک جمله واضح بنویسید. این ممکن است چند هفته و حتی ماه ها طول بکشد زیرا این جمله مهمی برای کاردستی است. نباید گسترده یا فاقد ویژگی باشد. آن را توسط برخی از دوستان و خانواده اجرا کنید، وقت خود را برای شماره گیری آن صرف کنید. علاوه بر این، هنگامی که تصمیمات کوچک و بزرگ را در این زندگی می گیرید، به عنوان یک حفاظ ضروری عمل خواهد کرد. من افراد بی‌شماری را در این تمرین ساده تشویق کرده‌ام و قول می‌دهم که میوه‌های زیادی در درخت تصمیم‌گیری خواهد داشت. در اینجا مال من است: "برای اینکه یک رهبر اخلالگر و معلم الهام بخش سازمان های انجیل باشم که جهان را تغییر می دهند." تک تک کلمات در این جمله ساده اهمیت دارند. حالا شما آن را امتحان کنید.

اجازه دهید همچنین شما را به «مهندسی معکوس زندگی خود» سوق دهم. مایکل حیات در کتاب خود زندگی رو به جلو، من را با این مفهوم آشنا کرد. در این تمرین، زندگی خود را سریع به جلو می برید و به مرگ خود فکر می کنید. روی سنگ قبرت چی میخوای؟ این به معنای بیمار شدن شما نیست، اما باید به سنگ نوشته خود فکر کنید. برخی از سنگ نوشته های خنده دار وجود دارد که در طول قرن ها بر روی سنگ قبر ظاهر شده است:

مارک جونز - "به شما گفتم که مریض هستم." 

بایرون ویکرز - "دومین قرعه کشی سریع در نیو آستین." 

جیم هاوکینز - "او عاشق بیکن بود." 

جورج جانسون - "ببخشید، به اشتباه به دار آویخته شدم." 

پس اجازه دهید از شما بپرسم، چگونه می خواهید به خاطر بسپارید؟ یک زندگی خوب از نظر شما چگونه است؟ گرفتن یک تصویر ذهنی و سپس نوشتن آن کمک خواهد کرد. در مرحله بعد، با در نظر گرفتن پایان کار، به سمت امروز کار کنید. آیا در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید (در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد)؟ با برنامه خود چطور پیش میروید؟ آیا در مسیر درستی هستید؟ چگونه می خواهید به خاطر بسپارید؟ سقراط گفت: "زندگی بررسی نشده ارزش زیستن ندارد." فکر می‌کنم مهندسی معکوس زندگی‌تان بسیار کمک می‌کند تا مطمئن شوید که در تمام زندگی‌تان عمدی دارید، نه فقط در سال جاری. 

جاناتان ادواردز در نوجوانی به دنبال پیروی از عیسی بسیار جدی بود. او هفتاد تصمیم برای خود ساخت تا خدا محور زندگی کند. بسیاری در مورد استفاده صحیح از زمان بودند. به عنوان مثال، شماره پنج یک راه حل بود: «هرگز یک لحظه از زمان را از دست ندهم، بلکه آن را به سودآورترین روشی که ممکن است بهبود دهم». شماره شش: «با تمام توان زندگی کنم، در حالی که زنده هستم. شماره هفت: "هرگز کاری نکنم، که اگر آخرین روز زندگی ام بود، باید از انجام آن بترسم." بهت گفتم جدی میگه! تصمیمات او چیزهای قدرتمندی هستند. شاید باید آنها را جستجو کنید و همین کار را انجام دهید.

 

برنامه ریزی کنید

بدون برنامه در واقع یک برنامه منفعل است. به درستی گفته شده است: "هیچ چیز را هدف نگیرید و مطمئن باشید که هر بار به آن ضربه خواهید زد." کتاب مقدس به ما دستور می دهد که برنامه ریزی کنیم (مثل 16:1-4). با این حال، با این آگاهی که خدا ما را بهتر می شناسد و متعهد است که ما را بیشتر شبیه عیسی کند، برنامه های خود را با مداد انجام می دهیم (فیلیسیان 1:6). بنابراین خدا پاک کن متصل به مداد برنامه ریزی #2 ما است. ما برنامه‌ریزی می‌کنیم، اما آن را جدا از اراده‌ی حاکم خدا انجام نمی‌دهیم، و همچنین نباید آن را از روی گستاخی انجام دهیم. برنامه ریزی متکبرانه فرض می کند که ما آینده را می دانیم، در حالی که حقیقت این است که فقط در دست مشیت خدا قرار دارد (یعقوب 4: 13-17). برنامه ریزی کتاب مقدس برنامه هایی را به ربوبیت مسیح ارائه می کند. بنابراین در برابر پیش بینی ها مقاومت کنید، برنامه های خود را با مداد بسازید، و در مورد کارهایی که در آینده قصد انجام آنها را دارید به خود ببالید. اینها حفاظ های کتاب مقدس برای برنامه ریزی هستند. 

با آن به عنوان پایه ما، شما نیاز به یک برنامه دارید. به نظر من یک برنامه 3 تا 5 ساله هم قابل مدیریت و هم قابل انجام است. هر چیزی بیش از پنج سال تبدیل به یک توپ بلورین می شود و پیش بینی آن سخت است. شما باید همانطور که برنامه ریزی می کنید عمیقا فکر کنید و آن را یادداشت کنید. "طرح اصلی" و سپس یک برنامه روزانه وجود دارد. قالب یا ابزار برای انتخاب شماست. کاری را انجام دهید که برای شما مفید است، اما آن را در دسترس و دست یافتنی کنید. بسیاری از برنامه‌های ما به نظم و انضباط محض، ریتم‌های خوب زندگی، و وضوح جهت بستگی دارد. در اینجا چند چیز وجود دارد که در این راه به کار گرفته ام که ممکن است به شما در شروع کار کمک کند:

  • اول، عمیق تر بروید، نه گسترده تر. من این پشیمانی شدید را دارم که در کار و روابطم بیش از حد معامله گر و متحول نبوده ام. مطمئناً، من می‌توانم به خاطر انجام دادن کارها و به وقوع پیوستن چیزها شناخته شوم، اما زندگی چیزی بیشتر از خوب بودن در اجراست. کسانی که میراثی به جا می گذارند کسانی هستند که روابط عمیق را در اولویت قرار می دهند. 
  • دوم، هیچ چیز نباید جایگزین زمان شخصی شما شود یا جایگزین خدا شود. وقت روزانه در کتاب مقدس و دعا (و به کارگیری سایر رشته های معنوی شخصی) برای مؤثر بودن ضروری است. برای به حداکثر رساندن نظارت بر زمان، باید زمانی را با خدا اختصاص دهید. این مهمترین رابطه شماست. آنچه را که قرار است در زندگی مسیحی شما نقش اساسی داشته باشد، نادیده نگیرید. این ترس منحصربه‌فرد پولس رسول بود که «از ارادت خالصانه و خالص به مسیح رها شود» (دوم قرنتیان 11:3). رشته های معنوی خواندن و دعا، حیات بخش و تغییر دهنده زندگی است. گذراندن وقت با عیسی انتخابی نیست. 
  • سوم، برنامه زندگی خود را حول نقش های مختلف خود بسازید. یک شوهر، یک پدر، یک حرفه ای، یک ورزشکار، یک نویسنده، یک مادر، یک مدیر اجرایی، یک آتش نشان و غیره. نقش های شما باید ارزش ها و اولویت های شما را تعیین کند. 
  • چهارم، در برنامه خود حاشیه ایجاد کنید. هر دقیقه از هر روز قابل محاسبه نیست. اگر آنها باشند، شما یک رهبر سالم نخواهید بود. همه ما به استراحت نیاز داریم - حتی خدا در روز هفتم استراحت کرد. بعلاوه، شما نمی خواهید مردم شما را بیش از حد شلوغ بدانند (انگار این یک فضیلت است) و برای خردمندی به شما نزدیک نشوند. روزم را طوری سفارش می کنم که برای دیگران حاشیه و وقفه الهی داشته باشم. 
  • پنجم، صدای دیجیتال را در زندگی خود کاهش دهید. من به همان اندازه وسوسه می شوم که وقت خود را روی آیفون، آی پد یا رایانه خود تلف کنم. بعداً در این مورد بیشتر می شود، اما شیطان با دستگاه هایمان حواس ما را پرت می کند. زمانی که حضور دارید، حضور داشته باشید و از دست ندهید. 
  • ششم، اول دردت را برطرف کن. من الان از ریتم های روزانه زندگی و کار صحبت می کنم، اما باید وارد یک ریتم خوب شوید. من سعی می کنم سخت ترین کارها را در هر روز انجام دهم. من از فکر کردن در مورد داشتن یک مکالمه سخت در تمام روز متنفرم و تا زمانی که کار را تمام کنم، بارها و بارها در شکمم می چرخد. آن اضطراب برای جسم و روح خوب نیست. فیلیپیان 4: 6 بیان می کند که ما نباید نگران چیزی باشیم. این یکی از رشته های انجام کارهای سخت در ابتدا موفقیت بزرگی در از بین بردن استرس های بی فایده و منحرف کننده من بوده است. 
  • یک چیز آخر یک کلمه دو حرفی وجود دارد که باید آن را به کار ببرید تا برنامه ای موثر داشته باشید. این کلمه "نه" است. شما فقط نمی توانید آنقدر که می خواهید به همه چیز «بله» بگویید. در نهایت کارهای خوب و گاه به گاه کارهای خوب انجام خواهید داد. اما آیا شما بهترین کارها را انجام می دهید؟ آیا روی برنامه خود کار می کنید؟ آیا برای روابطی زندگی می کنید که واقعا برای شما مهم است؟ من از شما می خواهم که زندگی بدون پشیمانی داشته باشید، و اگر می خواهید به این هدف برسید، باید مراقب برنامه خود باشید. 

اگر به زندگی حمله نکنی، زندگی به تو حمله خواهد کرد. به عنوان یک قاعده کلی، وقتی صحبت از برنامه زندگی ام می شود، سعی می کنم تهاجمی بازی کنم نه دفاع. روزی یک ساعت را صرف بررسی برنامه می‌کنم، یک روز در ماه را به تنظیم مجدد اولویت‌هایم می‌گذرانم، و یک آخر هفته در سال را برای فرار و تفکر عمیق در مورد مسیر زندگی‌ام صرف می‌کنم. اجازه دهید در حالی که به دنبال مهندسی معکوس زندگی خود هستید و با داشتن یک برنامه سنجیده در ماموریت زندگی می کنید، یک نیروی معنوی به شما بدهم. همانطور که جی سی رایل می گوید، "فردا روز شیطان است، امروز روز خداست." امروز برنامه خود را تنظیم کنید، بر زندگی خود مسلط شوید و از زمان و تلاشی که می خواهد پشیمان نخواهید شد.

از افراد سمی دوری کنید

روابط بخش بزرگی از زندگی ما را تشکیل می دهد. بخش مهمی از مدیریت زمان این است که بدانیم چگونه روابط خود را مدیریت کنیم. برخی از حکمت های مهم کتاب مقدس عبارتند از:

شما نمی توانید همه را راضی کنید (اول تسالونیکیان 2:4).

ما نمی توانیم همه چیز را خیلی شخصی بدانیم (امثال 4:23).

حسادت هنر شمردن نعمت های دیگران به جای نعمت های خود است (مثل 14:30). 

ترس از انسان یک دام است (امثال 29:25). 

فصل هایی در زندگی من بوده که عمداً از یک رابطه عقب نشینی کرده ام. چرا؟ زیرا زندگی برای گذراندن وقت با افراد سمی بسیار کوتاه است. آیا می دانستید که در کتاب مقدس به فراوانی دوستان هشدار داده شده است؟ امثال 18:24 می‌گوید: «یک مرد یا زنی از همراهان زیاد ممکن است تباه شود، اما دوستی وجود دارد که از برادرش نزدیک‌تر است.» ما به این می بالیم که چند "دوست" در کانال های رسانه های اجتماعی خود داریم، اما آیا آنها دوستان واقعی هستند؟ اگر پنج دوست مادام العمر و وفادار دارید، خود را خوش شانس بدانید - نه دوستانی با آب و هوای خوب، بلکه دوستانی با آب و هوای بد. دوستانی که وقتی همه از بین می روند در زندگی شما به هم می ریزند. دوستانی که رپیدز را با شما خواهند دوید و در اولین نشانه دشواری بیرون نمی آیند. 

ما کسی می شویم که با او وقت می گذرانیم. به همین دلیل است که سلیمان گفت: "با مرد غضب شده دوستی مکن و با مرد خشمگین نرو" (امثال 22:24). من به پسرانم گفته ام که دوستان خود را با دقت انتخاب کنند زیرا شرکت بد اخلاق خوب را فاسد می کند (اول قرنتیان 15:33). شما فقط نمی توانید و نباید زمان زیادی را با افرادی بگذرانید که شما را پایین می آورند. تاثیر آن بر شما مضر خواهد بود. شما باید تصمیم بگیرید که این نوع روابط سمی را به منظور مدیریت خوب زمان خود و برای سلامت معنوی خود کنار بگذارید. دوستان واقعی به جای اینکه ما را کسل کنند ما را تیز می کنند (مثل 27:17). لازم نیست مستقیماً به کسی بگویید که از او دور می شوید، فقط عمداً و به آرامی حرکت به سمت او را متوقف کنید. غیبت از افراد سمی تقویم شما را باز می کند و زندگی شما را به روش های شگفت انگیزی بهبود می بخشد. 

 

عاقلانه از تکنولوژی استفاده کنید

زمان ما با تکنولوژی ما تلف می شود. موجی از محتوا به زندگی و خانه ما سرازیر می شود. آیا می دانستید که روزانه بیش از 100 میلیارد ایمیل ارسال می شود؟ این بیش از ده برابر جمعیت جهان است. ارسال پیامک از جدول خارج شده است - امسال تعداد پیام‌های متنی از شش تریلیون خواهد گذشت. اضافه بار اطلاعات یک چیز واقعی است. به گفته استفان دیوی، "اگر شما یک هفته روزنامه نیویورک تایمز را بخوانید، اطلاعات بیشتری نسبت به یک فرد معمولی که در دهه 1800 زندگی می‌کرده است، در تمام طول عمر خود دریافت خواهید کرد." آیا می دانستید که 88% از همه نوجوانان دارای تلفن همراه هستند؟ چیزی که خیره کننده تر است این است که 48% از پیش از نوجوانی تلفن های همراه خود بدتر از آن، بچه ها خرج می کنند پنج ساعت بر روی انواع دستگاه های الکترونیکی هر روز!

اگر مراقب نباشیم در این موج اطلاعاتی غرق خواهیم شد. افراد تاثیرگذار می دانند که چگونه از فناوری خود با عمد استفاده کنند. همه ما بیست و چهار ساعت یکسان در روز برای سرپرستی داریم، بنابراین باید زیرک باشیم و بفهمیم که چه چیزی ما را از نقش‌ها و اهداف اصلی‌مان منحرف می‌کند. مثل من، شما هم ممکن است دچار مشکل شوید زیرا «نه» گفتن بسیار سخت است. من اعتراف می کنم که چیزهای جالب زیادی برای یادگیری، تماشا و گوش دادن وجود دارد. خیلی از آن خوب است، اما نقش‌ها و اولویت‌های ما می‌توانند به ما کمک کنند تا بین چیزهای خوب و بهترین چیزها تشخیص دهیم. تصمیم گیری بین خوب و بهترین یک رشته جدی است. این نیاز به ارزیابی و تفکر روزانه دارد. همچنین حرکت در موج اطلاعاتی که در نوک انگشتان ما قرار دارد یک هنر است. 

وقتی صحبت از نظم و انضباط و تمرینات در مورد استفاده از فناوری ما می شود، در اینجا چند چیز است که در طول سال ها آموخته ام (البته ناقص):

  • ما باید محدودیت‌های ساختاری برای زمان نمایش صفحه خود قائل شویم. و این برای همه افراد خانه شما صدق می کند، نه فقط بچه ها. مثلاً اندی کراچ در کتابش خانواده دانای فناوری، می گوید: «تلفن های ما قبل از ما به رختخواب می روند و دیرتر از ما بیدار می شوند.» او همچنین توصیه می کند تا زمانی که ساعت صبح به دو رقمی در ساعت نمی رسد، به گوشی خود نگاه نکنید. من عاشق Garmin Fenix7 خودم هستم. این از من می خواهد تا یک ساعت قبل از زمان خواب از پیش تعیین شده، فناوری و مصرف سرگرمی را خاموش کنم. این تلنگر بسیار مفید است و یادآوری دائمی برای تحت سلطه قرار دادن استفاده از فناوری من است. وارد شدن به یک ریتم روزانه با فناوری شما، به جای اینکه شما را کنترل کند، به کنترل آن کمک زیادی می کند. 
  • برنامه کلی روزانه من بسیار ساده است: صبح ها برای خدا، بعدازظهرها برای مردم و کار و عصرها برای خانواده من است. یعنی باید سرسختانه در مقابل وسوسه بیدار شدن، غلت زدن در رختخواب و چک کردن ایمیلم مقاومت کنم. یکی از ناراحتی های حیوان خانگی من زمانی است که مردم گوشی خود را هر بار که زنگ می زند، می لرزد یا روشن می شود، چک می کنند. آیا واقعا فکر می کنید که شما آنقدر مهم هستید؟ گهگاه منتظر پیامک، تماس یا ایمیلی هستم، اما از قبل به شخص اطلاع می دهم که در حال آمدن است: «ببخشید که چند دقیقه دیگر قطع شد، اما این یک اورژانس است.» تمام نویزهای دیجیتال دیگر خاموش می شود. علاوه بر این، این الگوی من نیست که در طول جلسات به تلفن خود نگاه کنم. گوشی خود را برگردانید و آن را نادیده بگیرید. حضور داشته باشید، نه اینکه مدام به گوشی خود نگاه کنید یا در گوگل جستجو کنید. وقت مردم ارزشمند است، پس با توجه بی‌نظیر خود به آنها احترام بگذارید. زمان‌های دیگری که باید سر میز شام حضور داشته باشیم (از هر 10 والدین 4 نفر می‌گویند وسایل الکترونیکی اختلال قابل توجهی در وعده‌های غذایی خانواده ایجاد می‌کنند)، رانندگی و رها کردن بچه‌هایتان در مدرسه، در یک فیلم، رویدادهای ورزشی، یک بازی و غیره است. 
  • وقتی صحبت از نوجوانان می شود، اگر به آنها اجازه می دهید فناوری را تجربه کنند، لطفاً مطمئن شوید که تمام فناوری در زمان خواب به یک مکان مرکزی می رود، هرگز پشت درهای بسته، همیشه در معرض دید، همیشه دسترسی کامل توسط مادر یا پدر، بدون رمزهای عبور ناشناخته، و اجازه استفاده از حالت خصوصی (این تضمین می کند که هیچ سابقه ای در فعالیت جستجوی شما وجود ندارد) برای جستجوی اینترنت نیست. اگر به عنوان والدین نسبت به انتظارات فناوری خود بی‌تفاوت یا ملایم باشید، مشکل در افق است. برای من مهم نیست که هر بچه ای در مدرسه این کار را انجام دهد، این کار را درست نمی کند. یک آمار تکان دهنده این است که 62% از نوجوانان می گویند که یک تصویر برهنه در تلفن های خود دریافت کرده اند و 40% می گویند که آنها یک تصویر را ارسال کرده اند.پدیده پورن توسط گروه بارنا). اکیداً توصیه می‌کنم پارامترهای خود را سخت‌گیرانه شروع کنید - کاهش انتظاراتتان آسان‌تر از سخت‌تر کردن آن‌ها است. 
  • ایمیل می تواند یک فضیلت یا یک رذیله باشد. ایمیل توسط ارتش طراحی شده بود که مختصر و دقیق باشد. بهتر است ایمیل هایی با فرم کوتاه ارسال کنید تا اینکه طولانی و پرمخاطب باشند. من هرگز از ایمیل برای مکالمات سخت استفاده نمی کنم زیرا شما نمی توانید زبان بدن یک نفر را بخوانید و اشتباه خواندن یک ایمیل آسان است. من همچنین هرگز یک ایمیل بد یا یک ایمیل مخرب ارسال نمی کنم. علاوه بر این، آنها می توانند به راحتی منتقل شوند و به یک رکورد دائمی تبدیل شوند. 
  • صحبت از ایمیل شد، صندوق ورودی خود را پاک کنید. صندوق ورودی شما برای یک لیست کار طراحی نشده است. من مرتباً با افرادی که بیش از 100000 ایمیل دارند (بیشتر هرزنامه هستند) در تماس هستم. این ذهن شما را درگیر می کند و حواس تان را پرت می کند. 
  • نکته آخر، من هرگز از گزینه bcc (کپی کربن کور) استفاده نمی کنم، زیرا این شامل وارد کردن افراد در مکالمه بدون اطلاع طرفین دیگر است. کتاب مقدس تعلیم می دهد که اگر با کسی مشکلی دارید، به سراغ او بروید (متی 18). شما پشت گمنامی پنهان نمی شوید. خداوند هرگز شما را به انتقاد یا مقابله بدون بیان اینکه با چه کسی صحبت می کنید هدایت نمی کند. حتی در پست حلزون، اگر نامه امضا نشود، به سطل زباله می رود. جلوتر، باز و صادق باشید یا ایمیل ارسال نکنید. 

در مورد رسانه های اجتماعی شما، اصول مشابهی اعمال می شود. آنلاین بداخلاق و بدجنس نباشید. نامناسب نباش زیاده روی نکنید کانال های رسانه های اجتماعی ما رکوردهای دائمی هستند. در واقع، اولین جایی که من در حال انجام یک مصاحبه شغلی هستم، به فید رسانه های اجتماعی شخصی است که با آن مصاحبه می کنم. آنها در مورد چه چیزی صحبت می کنند؟ جهان بینی آنها چیست؟ از چی عکس میگیرن با رسانه های اجتماعی خود بی تفاوت نباشید. بهتر است از آن برای تکریم و جلال خدا استفاده کنید. حکمت جیمز را قرض بگیرید و در صحبت کردن کند باشید. خداوند به ما دو گوش و یک دهان داده است تا سانسور گفتارمان را در فضای مجازی به ما یادآوری کند. همچنین فریب استفاده دیگران از شبکه های اجتماعی را نخورید. اکثر مردم فقط مطالبی را ارسال می کنند که عالی و مثبت است. گاهی اوقات من مورد سرزنش درجه پایین خودم قرار می‌گیرم، فکر می‌کنم بچه‌ها یا روزهایم مثل بقیه عالی نیستند. هیچ کس اخبار بد، تصاویر اضافه وزن، و نحوه شکست خود را منتشر نمی کند. رسانه های اجتماعی می توانند یک میدان اعوجاج یا کمی عینک رز رنگ باشند. فالوور مراقب باشید!

 

به زندگی حمله کن یا زندگی به تو حمله خواهد کرد

جان تنبل میل می کند و چیزی به دست نمی آورد، اما روح کوشا فربه می شود. - امثال 13:4

احتمالاً متوجه این واقعیت شده اید که من در برابر سپردن همه چیز به شانس مقاومت می کنم. ما باید در تمام زندگی خود عمدی باشیم، نه فقط در زمان و فناوری. اگر تصمیم بگیرید که در این زندگی شناور شوید، ناگزیر آن را هدر خواهید داد. من فکر می کنم این یکی از راهبردهای اولیه شیطان برای تحریف و خنثی کردن ماست. او حمایت می کند، "آن را تا فردا کنار بگذار." ما نمی دانیم که رضایت در زندگی بی انضباط ویران می کند. 

پولس رسول به ستوان جوان خود تیموتائوس گفت: "مواظب خود و تعلیم باشید" (اول تیموتائوس 4:16). این یک موقعیت نادر در کتاب مقدس است که در آن به ما گفته می شود به خودمان توجه کنیم. بیشتر کتاب مقدس ما را تشویق می کند نه به خودمان توجه کنیم، اما برای خود بمیریم. زمان یکی از حوزه‌هایی است که باید مراقب آن باشیم. شیطان خوشحال می شود زمانی که ما در حال شلختگی در زمان خود هستیم. سلیمان در برابر این نوع شلختگی به ما هشدار جدی می دهد:

«ای تنبل تا کی آنجا دراز خواهی کرد؟

    کی از خواب برمی خیزی؟

کمی خواب، کمی خواب،

    کمی تا کردن دست ها برای استراحت،

و فقر مانند دزدی بر تو خواهد آمد،

    و مثل یک مرد مسلح بخواه.» (مثل 6:9-11)

سخت کوشی انتظار کتاب مقدس است. شما به زندگی حمله می کنید یا زندگی به شما حمله خواهد کرد. چگونه می توان به زندگی حمله کرد و مطمئن شد که غیرعمدی نیست بلکه موثر است؟ چند ایده: 

اول، همیشه درد خود را اول انجام دهید. من این را در بالا ذکر کردم، اما به دلیل اهمیت آن دوباره در اینجا بیان کنید. من هزار نفر را با این اصل ساده تشویق کرده ام. هنگامی که فهرست روزانه خود را از کارهایی که باید انجام دهید را روی کارت 3×5، یادداشت چسبنده، برنامه Notes یا Google Doc تهیه می کنید، باید روز خود را اولویت بندی کنید. من همیشه سخت ترین کارها را اول انجام می دهم. این می تواند یک مکالمه سخت، یک توالت شکسته، حفر یک سوراخ بزرگ برای یک درخت جدید یا تمیز کردن گاراژ شما باشد. وظیفه هر چه که باشد، ابتدا سخت ترین کار خود را انجام دهید. در غیر این صورت، تمام روز انرژی ذهنی خود را صرف فکر کردن به انجام آن، پردازش نحوه انجام آن می‌کنید و سپس آن را به فردا اختصاص می‌دهید زیرا «وقتتان تمام شده است». اگر در ابتدا آن را از بین ببرید، احساس مهمی خواهد داشت، حتی اگر ثابت شود که آنقدرها هم مهم نیست. 

همین هفته، شیر فلاش یکی از توالت هایمان را عوض کردم. این چیز ترسناک بود زیرا آخرین باری که چنین شاهکاری را انجام دادم مجبور شدم با یک لوله کش تماس بگیرم و کل توالت را عوض کنم. انگار بمبی در حمام ما منفجر شد. کل جنبش DIY ما را که یک بای پس مکانیکی داشتیم می ترساند. با این حال، گاهی اوقات مانند هفته گذشته، جسارت کافی به دست می‌آورم و به مشکل رسیدگی می‌کنم. بیش از ده روز بدون توقف اجرا شد زیرا من این چالش دلهره آور را به تعویق انداختم. مثل صحنه فیلم بود دور افتاده زمانی که تام هنکس بالاخره آتش زد و در اطراف آتشگاه می دوید و فریاد می زد: «من آتش زدم!» درعوض، دور خانه چرخیدم و گفتم: «توالت را درست کردم!» من این را به ضرر خودم به اشتراک می گذارم، اما این کاری است که ما با مشکلات دردناک و سرسخت انجام می دهیم. اجازه می‌دهیم ما را بترسانند و بی‌دلیل خودمان را بیدار کنیم و شکممان را گره بزنند. روز خود را با چیزهای دردناک شروع کنید و سپس با خستگی در طول یک روز، روز آسان تر می شود و تعلل در زندگی شما حل می شود. 

نظم دیگری که به شما کمک می کند تا به زندگی حمله کنید، اختصاص زمان کافی برای انجام آنچه کال نیوپورت «کار عمیق» می نامد، اختصاص دهید. هر کس باید زمان هایی را برای تفکر عمیق در مورد اهداف، بهره وری، زندگی و آینده خود کنار بگذارد. زمان حواس‌پرتی جایی است که می‌توانید روی زندگی‌تان کار کنید و فقط زندگی نکنید. نیوپورت معتقد است که این نوع تمرکز مانند یک ماهیچه ذهنی است: از طریق زمان و تمرین عمدی، می توانید تمرکز خود را تقویت کرده و ظرفیت ذهنی خود را گسترش دهید. این نظم و انضباط بالا رفتن از سر و صدا و نگاه کردن به زندگی خود از نقطه نظر متفاوت است. برای من، این رشته بسیار ارزشمند است. این زمان ها نیاز به تمرکز شدید دارند و برای هدف صریح خودآزمایی هستند. من سال‌ها این کار را انجام داده‌ام و نمی‌توانم ابزار مفیدتری را برای افزودن به جعبه ابزار سرپرستی شما توصیه کنم. این زمان‌ها برای این طراحی شده‌اند که بتوانید بررسی کنید و به طرز وحشیانه‌ای با نحوه انجام خود صادق باشید. همه ما می توانیم در درختان گیر کنیم و در نهایت جنگل را از دست بدهیم. در این لحظات من از خودم سه سوال کلیدی می پرسم:

"چه کاری باید انجام دهم؟" 

"برای شروع به چه کاری نیاز دارم؟" 

"برای ادامه دادن به چه کاری نیاز دارم؟" 

من این سوالات تشخیصی را در تلاش برای صادق بودن در مورد اینکه در آن لحظه در کجا هستم مفید یافته ام. ای کاش همه ما می توانستیم شرکای پاسخگویی داشته باشیم که سوالات سخت را از ما بپرسند، اما این سه نفر فعلا این کار را انجام می دهند. 

یک فکر نهایی در مورد این اصل. من سی و هشت سال است که در زندگی پرماجرا مسیحی زندگی می کنم، و اگر یک تشویق داشته باشم که با شما در میان بگذارم، این است که به رشد فیض ادامه دهم. شما روح القدس را در خود دارید. شما گیر نکرده اید. شما نیازی به ادامه راه رفتن در جسم ندارید. شما می توانید با قدرت روح القدس تغییرات لازم را در زندگی و ریتم خود ایجاد کنید. بسیاری از مردم به آینه ضرب المثل نگاه می کنند و ناامید می روند. شما یک زندگی برای زندگی دارید، پس آن را به بهترین شکل زندگی کنید. عیسی گفت: «من آمدم تا حیات داشته باشند و آن را فراوان داشته باشند» (یوحنا 10:10). شما گیر نکرده اید. اگر احساس می کنید گیر افتاده اید، با اعتراف به تعویق و تغییر روش خود، راه خود را حل کنید. من دوست دارم که پولس رسول در پایان عمر خود هنوز در حال رشد و گرسنگی بود. او به کلیسای فیلیپی گفت که آرزویش این است که «او و قدرت رستاخیز او را بشناسم و در رنج های او شریک شوم و در مرگش شبیه او شوم، 11 تا به هر وسیله ممکن به رستاخیز از مردگان دست یابم» (فیلیسیان 3:10-11). امروز می توانید بچرخید.

 

PLAY OFENSE نه دفاع

واقعا مهم نیست چقدر زندگی می کنید، مهم این است که چگونه زندگی می کنید. این کاری است که با زمان خود انجام می دهید مهم است. ویلیام جیمز درست می‌گفت: «استفاده عالی از زندگی این است که آن را برای چیزی خرج کنیم که دوام بیشتری داشته باشد». شما باید انتخاب کنید زیرا زمان را می توان تلف کرد اما نمی توان آن را ذخیره کرد. ماندگاری ندارد اگر می خواهید میراث قدرتمندی به جا بگذارید، باید تعیین کنید که چگونه زندگی خواهید کرد. زندگی میراثی مستلزم این است که ما در حمله بازی کنیم، نه دفاع. 

عیسی به شدت مشغول بود. فصل اول انجیل مرقس یک روز از زندگی مسیح را به تصویر می کشد. او کیلومترها راه رفت، شاگردانش را صدا زد، بسیاری را شفا داد، یک وعده غذایی را از دست داد، با روح شیطانی کشتی گرفت، با نخبگان مذهبی مبارزه کرد، برای تعلیم به کنیسه رفت، و سپس شب تمام شهر بیرون آمد و او مردم را شفا داد و شیاطین را بیرون کرد. سپس می خوانیم که او چگونه روز بعد خود را آغاز کرد: "صبح بسیار زود برخاست، در حالی که هوا هنوز تاریک بود، رفت و به مکانی متروک رفت و در آنجا دعا کرد" (مرقس 1:35). 

عیسی قدرت دعا را می دانست، بنابراین نمی دانست پیدا کردن وقت دعا او ساخته شده است وقت دعا در حالی که بقیه خواب بودند از جایش بلند شد و کار را تمام کرد. چقدر بیشتر نیاز داریم که به دعا مشغول شویم و تقویم های خود را در دعا به خداوند تسلیم کنیم؟ مارتین لوتر، وقتی با برنامه‌ای دلهره‌آور مواجه شد، به طعنه گفت: «امروز آنقدر کار دارم که سه ساعت اول را به دعا می‌گذرانم.» مراقب کسی باش که نماز نمی خواند، اما سعی می کند با قدرت خود راهپیمایی کند. بی نمازی دفاع بازی است نه حمله. 

 

در مقداری حاشیه بپزید

در حالی که مشغول نوشتن این بخش هستم، مرد جوانی با من تماس گرفت تا راهنمایی دریافت کند (خوب است که چند مربی داشته باشید که می توانید در یک لحظه با آنها تماس بگیرید) و اولین کلماتی که از دهان او خارج شد این بود: "ببخشید که مزاحم شما شدم، می دانم که شما واقعاً مشغول هستید." راستش من زیاد سرم شلوغ نیست نه به این دلیل که چیزهای زیادی در بشقابم ندارم، بلکه به این دلیل که روزم را سفارش می دهم و با وقتم عمدی دارم. این شامل اطمینان از داشتن حاشیه کافی در زندگی و برنامه من می شود. من به بقیه چیزها و ریتم جنگی که در کتاب مقدس وجود دارد معتقدم (هرچند یک تمرین‌کننده ناقص). زمان هایی است که به جنگ می رویم و زمان هایی نیاز به استراحت داریم. برای هر چیزی زمانی وجود دارد (Ecc. 3:1-11). شما باید زمان ها را تشخیص دهید و آنها را به عقب نکشید. داوود خود را در گناهی عمیق گرفت زیرا باید به جنگ می رفت، اما در عوض در اورشلیم ماند تا استراحت کند (دوم سم. 11:1-18). ساموئل می گوید 

که فصل آن بود که پادشاهان به جنگ می رفتند و داوود در قصر استراحت می کرد. او در زمان اشتباه در مکان اشتباه قرار گرفت. 

همانطور که در برابر ظلم فوری مقاومت می کنید و اولویت های خود را مشخص می کنید، می توانید حاشیه هایی را نیز در برنامه خود قرار دهید. همه چیز، از جمله استراحت، در تقویم من است. سپس می‌توانم به افرادی که در مورد یک بازه زمانی پرس و جو می‌کنند بگویم که قبلاً یک قرار ملاقات دارم. همه چیز، از جمله حاشیه، در تقویم است. 

یکی دیگر از مزایای ایجاد حاشیه در برنامه شما این است که شما را در برابر وقفه های الهی باز نگه می دارد. عبرانیان 13:2 می گوید که مواقعی وجود دارد که ما از «فرشتگان بی خبر» میهمان نوازی می کنیم. اگر خدا بخواهد که انجیل را با یک غریبه، همسایه یا همکار به اشتراک بگذارید چه؟ آیا واقعاً می خواهید بگویید که وقت ندارید؟ پولس رسول درخواست دعا کرد "تا خدا دری را برای کلام به روی ما بگشاید تا راز مسیح را اعلام کنیم" (کولسیان 4: 3). او آن بخش را با این توصیه به پایان می‌رساند که «با حکمت به سوی بیگانگان گام بردارید و از زمان بهترین استفاده را ببرید» (کولسیان 4:5). 

من هرگز روزهایم را آنقدر تنگ دوست ندارم که ممکن است یک وقفه الهی را از دست بدهم. به یاد داشته باشید، تهاجمی بازی کنید، نه دفاعی. شما نباید خود را در موقعیتی قرار دهید که برنامه شما روز و اولویت های شما را دیکته کند. ما روزهایمان را بر اساس آنچه برایمان ارزش قائل هستیم سفارش می کنیم. شما باید به چیزهای خوب «نه» بگویید تا به چیزهای درست «بله» بگویید. روزانه از خود این سوال را بپرسید: "آیا باید همین الان این کار را انجام دهم؟" پولس رسول در یک مورد گفت: «هر ورزشکاری در همه چیز خویشتن داری می کند. آنها این کار را برای دریافت تاج گل فاسد شدنی انجام می دهند، اما ما فنا ناپذیر. بنابراین من بی هدف نمی دوم.» (اول قرنتیان 9:25-26). ما باید همانطور که برنده ها می دوند بدویم. متمرکز، لاغر و بی امان. 

 

کارها را انجام دهید

«هر کاری که دستت پیدا می‌کند، آن را با تمام توانت انجام بده.» - جامعه 9:10

من با چالش پیتر طنین انداز می‌شوم که "ذهن خود را برای عمل جمع کنیم." این چیزی است که زندگی ما به آن نیاز دارد: اقدام. امثال می گوید: "هر که زمین خود را کار کند، نان فراوان خواهد داشت، اما کسی که دنبال کارهای بی ارزش می رود، عقل ندارد" (امثال 12:11). من مرتباً به پسرانم می‌گویم که برنامه‌ریزی کنند، روز خود را اولویت‌بندی کنند و کارها را انجام دهند! احتمالاً این ضرب المثل را شنیده اید که می گویند فقط یک راه برای خوردن فیل وجود دارد - یک نیش زدن در یک زمان. هیچ ترفندی وجود ندارد، فقط نظم و انضباط است. "برخیز و خرد کن" یک شعار رایج در خانه ما است. اما فراخوانی برای هوشمندانه کار کردن، نه فقط سخت، در آن گنجانده شده است. از ذهن خود برای جلال خداوند استفاده کنید. این یک یادآوری است که زمان ارزشمند خود را هدر ندهید، بلکه در عوض سازنده باشید - مثل مورچه ها، یادتان هست؟ 

این انتظار برای همه ما وجود دارد که وفادار باشیم. پولس می گوید که "از مباشران لازم است که وفادار باشند" (اول قرنتیان 4: 2). برخی فقط فضیلت وفاداری را در نظر دارند و فقط نیمی از معادله را برآورده می کنند. ببینید، این انتظار هم وجود دارد پربار. همچنین در کتاب مقدس به ما گفته شده که ثمرات زیادی داشته باشیم. مومن و پرثمر دو روی یک سکه هستند. و دو دستور برای همه مسیحیان که معتقدند عیسی می تواند هر روز بازگردد. ما در پرتو وعده او زندگی می کنیم و به زودی برمی گردیم. 

به همین دلیل است که تعیین اهداف یک تمرین مهم برای مدیریت خوب زمان است. اهداف بلند مدت، کوتاه مدت و روزانه باید در رادار ما باشند. منظورم از بلند مدت سه تا پنج سال است. بعد از پنج سال آنها را در لیست سطل مادام العمر قرار می دهید و تا زمانی که وقت دارید، آنها را حذف می کنید. باز هم، من فکر می کنم خوب است که بزرگ فکر کنیم (من این کار را به طور منظم انجام می دهم) و از راه دور فکر کنم، اما داشتن اهداف جزئی و دست یافتنی برای این افکار چالش برانگیز است. شما می خواهید اهدافتان به شما کمک کند اما هرگز شما را نشکنید. 

اهداف کوتاه مدت شش ماه تا یک سال است. شما می توانید ذهن خود را در اطراف اینها بپیچید. آنها واقع بینانه، قابل اندازه گیری، دست یافتنی و خاص هستند. شما انجیل و اهداف زندگی را می خواهید که شما را دراز می کند، آنها شما را وادار می کنند خارج از چارچوب فکر کنید و شما را به جاهایی می برند که اگر به حال خود رها شوند هرگز به آنها نخواهید رفت. کار خود را برنامه ریزی کنید، سپس برنامه خود را اجرا کنید. اهداف خود را بنویسید آنها را جزئی کنید. دسترسی آسان و ساده به این اهداف مهم است. آنها را با مربی یا شرکای مسئولیت پذیر خود به اشتراک بگذارید. 

پیگیری اهداف برای بهره وری بسیار مهم است. همه ما گرفتار فراموشی هستیم، این بخشی از تأثیر فساد است. اما اهداف به ما تمرکز ارزشمندی می‌دهند: «جان تنبل می‌خواهد و چیزی به دست نمی‌آورد، در حالی که روح کوشا بسیار تأمین می‌شود» (امثال 13:4). اگر در برنامه ریزی شکست بخورید، از همان ابتدا برای شکست برنامه ریزی کرده اید. باید بدانم هر روز، هفته و ماه باید چه کارهایی را انجام دهم. من از بررسی پیشرفت خود در پایان هر روز کاملاً لذت می برم، سپس تمرین را تکرار می کنم و لیست جدیدی تهیه می کنم تا برای روز بعد آماده باشم. 

یکی از نکاتی که پیشنهاد می کنم این است که هر روز کارهایی را که باید انجام دهید در مقایسه با آنچه می خواهید انجام دهید اولویت بندی کنید. من از روش فرانکلین کاوی برای قرار دادن A1 یا A2 در ستون لیست خود استفاده می کنم. آیتم های "A1" یک الزام هستند و آیتم های "A2" یک خواسته قوی هستند. به این ترتیب می توانم روزم را اولویت بندی کنم. ممکن است زیاد به نظر برسد اما واقعاً ساده و مفید است. روزهایی هستند که تمام می‌کنم و فکر می‌کنم، «این روز من بود و کارها را انجام دادم». و سپس روزهای دیگری وجود دارد که لیست من غیرممکن شد. این اشکالی ندارد و برای همه ما اتفاق خواهد افتاد. ناامید نشو افراد سازنده همچنان به جلو حرکت می کنند. اگر از اسبتان به زمین زدند، زین کنید و دوباره سوار شوید. هرگز فراموش نکنید، اول چیزها را نگه دارید. 

در نهایت سعی کنید برای یکشنبه ها لیستی تهیه نکنید. این روزی است که برای عبادت و استراحت در نظر گرفته شده است - انجام کارهایی که معمولاً در شش روز دیگر انجام نمی دهید. 

 

عادات سالم را انتخاب کنید

ما سرزمین های زیادی را با هم پوشش داده ایم. من به دنبال این بوده ام که در ده مفهوم و اصل خود بسیار کاربردی باشم. حالا وقت آن است که عاقلانه انتخاب کنید. نظم و انضباط در مدیریت زمان و فناوری نباید شما را آزار دهد. در واقع، به احتمال زیاد میزان زیادی از آزادی را به همراه خواهد داشت. 

احساس ناراحتی نکنید، بلکه تصمیم بگیرید که در طول سی روز آینده با هر یک از این ده مورد مقابله کنید. دستان خود را بالا نبرید، مداد و یک کاغذ را بیرون بیاورید و شروع به فهرست کردن اولویت های خود کنید. یک Google Doc را به عنوان فهرست اصلی خود بسازید تا بتوانید آن را تکرار کنید، آن را به اشتراک بگذارید و آن را اصلاح کنید. با افراد بسیار سازنده دیگری که تحسین می کنید صحبت کنید و از تجربیات زندگی و هک های زندگی آنها یاد بگیرید. این دقیقاً همان چیزی است که مربیگری است، پس زیاد به آن فکر نکنید. این به سادگی رفتن به سراغ کسی که خرد و مهارت های زندگی بیشتری دارد و شاید از شما در مسیر بهره وری پایین تر است بروید و سپس از او کمک بخواهید. در واقع، شما باید به همان اندازه که در زندگی خود نقش و ابعاد دارید، مربی داشته باشید. در طول زندگی شما در بسیاری از مشاوران حکمت بزرگی وجود دارد. فروتنی اعتراف می کند که کجا به کمک نیاز دارید و سپس راه حلی را دنبال می کند. پس به دنبال افراد سازنده باشید و با آنها وقت بگذرانید. 

آخرین مورد، هیچ راه اشتباهی در نحوه ساخت یا ساختار برنامه خود وجود ندارد. شما آزاد هستید که آن را هر طور که می خواهید انجام دهید. تنها اشتباه، نداشتن برنامه است. 

همانطور که قصد دارید زمان و فناوری خود را صادقانه و مثمر ثمر نگه دارید، می خواهم یکی از نقل قول های مورد علاقه خود را برای شما بگذارم. این کلمه الهام بخش و هوشیار از اسوالد چمبرز آمده است: 

مرد با کالیبر رهبری کار می کند در حالی که دیگران وقت خود را تلف می کنند، مطالعه می کنند در حالی که دیگران می خوابند، دعا می کنند در حالی که دیگران بازی می کنند. جایی برای عادات سست یا سست در گفتار یا فکر، کردار یا لباس وجود نخواهد داشت. او نظم و انضباط سربازی را در رژیم غذایی و تبعید رعایت خواهد کرد تا بتواند جنگ خوبی به پا کند. او بدون اکراه کار ناخوشایندی را که دیگران از آن اجتناب می‌کنند یا وظیفه پنهانی که دیگران از آن طفره می‌روند، انجام می‌دهد، زیرا هیچ تشویقی برانگیخته یا قدردانی نمی‌کند. یک رهبر پر از روح از رویارویی با موقعیت‌ها یا افراد دشوار، یا در صورت لزوم از گرفتن گزنه کوتاه نمی‌آید. او با مهربانی و شجاعت سرزنش را به هنگام درخواست انجام خواهد داد. یا زمانی که منافع کار خداوند ایجاب کند نظم لازم را اعمال خواهد کرد. او در نوشتن نامه دشوار تعلل نخواهد کرد. بن نامه او شواهدی مبنی بر شکست او در دست و پنجه نرم کردن با مشکلات فوری را پنهان نمی کند. 

رو به جلو. 

-

بیوگرافی اینجا و اکنون

دن دوماس مدیرعامل و بنیانگذار Red Buffalo است - یک گروه مشاوره جدی انجیل که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا خارج از چارچوب فکر کنند، گیر نکنند، بزرگ فکر کنند، بزرگ شوند، به شبکه‌های عمیق دسترسی پیدا کنند و دوباره با مأموریت خود هماهنگ شوند. دان به عنوان یک بخش اجرایی با تعدادی از سازمان های غیرانتفاعی، مانند Planted Ministries، یک سازمان کاشت کلیسا در آمریکای لاتین و فراتر از آن، خدمت می کند. دان قبلا به عنوان مشاور ویژه برای مراقبت از خانواده و فرزندخواندگی برای ایالت کنتاکی خدمت می کرد. دن اخیراً کلیسای مسیح را در باردزتاون، کنتاکی شبانی کرده است. او به همه چیزهای رهبری، فرزندخواندگی، موعظه و خدمت تشریحی، مردانگی کتاب مقدس و رهبر سازمانی ایده‌آفرین بودن علاقه دارد. 

برای کسانی که اهمیت می دهند

او نویسنده است هوشمندانه زندگی کنید، نویسنده مشترک راهنمای مردانگی کتاب مقدس و ویراستار راهنمای وزارت اطلاعات. دوما از سال 2007 تا 2017 به عنوان معاون ارشد رئیس جمهور خدمت کرد. او در حال حاضر به عنوان مشاور ویژه رئیس حوزه علمیه جنوب و عضو هیئت علمی نیز خدمت می کند. دن در وبلاگ خود در مورد رهبری می نویسد: رهبران وحشت نکنید. دن در بسیاری از کلیساهای محلی، از جمله کشیش اجرایی در کلیسای جامعه گریس در سان ولی، کالیفرنیا، در مشاغل مختلف خدمت کرده است. دن قبل از دوران وزارت، در نیروی دریایی ایالات متحده به عنوان شناگر جستجو و نجات خدمت می کرد.

دن با جین ازدواج کرده و دو پسر دارد: آیدان و الیجا. دن و خانواده در کینگزبورگ، کالیفرنیا ساکن هستند. دن همه ورزش‌ها (مخصوصاً ورزش‌های آبی) را دوست دارد، موتورسیکلت‌سواری ماجراجویانه را که اخیراً شروع کرده است، و یک مرد مشتاق در فضای باز است که عاشق شکار و ماهیگیری با هواپیما است.