به محتوای اصلی بروید
دانلود PDF انگلیسیدانلود PDF اسپانیایی

فهرست مطالب

مقدمه

طرح

کار و استراحت

مباشرت

بخش اول: بیدار شو

آیا شما خواب هستید؟

این زمان برای بیدار شدن است

بخش دوم: خدا برای شما کاری دارد که باید انجام دهید

وظایف دوقلو افراد بیدار

آنچه گناهان را به هم پیوند می دهد

همسایه خود را دوست داشته باشید

بخش سوم: روشی برای سرپرستی و مدیریت

مرحله اول: مسئولیت های خود را فهرست کنید

مرحله دوم: ماموریت خود را مشخص کنید

مرحله سوم: ابزارهای خود را انتخاب کنید

مرحله چهارم: ساخت یک سیستم

مرحله پنجم: یک بررسی ایجاد کنید

مرحله ششم: کارها را انجام دهید

نتیجه گیری

صرف وقت شما

توسط تیم چالیز

انگلیسی

album-art
00:00

مقدمه

من این راهنمای میدانی را در مورد سرپرستی و مدیریت زمان شما با آنچه که به نظر من مهم ترین نکته ای است که در مورد تسلط بر زمان خود و به کارگیری آن برای اهداف خدا خواهید آموخت، شروع می کنم. ممکن است این نکته ای نباشد که شما می خواهید، اما من مطمئن هستم که این نکته ای است که شما نیاز دارید. این ممکن است اغراق آمیز به نظر برسد، اما من به شما اطمینان می دهم که واقعیت دارد. این واقعیت است زیرا این نکته این قدرت را دارد که هر چیز دیگری را که در مورد مدیریت زمان خود باور دارید، می دانید یا انجام می دهید تغییر دهد. این کار را برای زندگی من و بسیاری دیگر انجام داده است.

اینجاست: مهمتر از هر سیستم بهره وری یا هر سیستمی که به شما کمک می کند در زمان خود تسلط پیدا کنید، ایجاد انگیزه است. 

دلیل اینکه بسیاری از مردم در تلاش برای ساختن یک سیستم بهره وری پایدار شکست می خورند و هرگز یاد نمی گیرند که صادقانه وقت خود را مدیریت کنند، این است که آنها قبل از ایجاد انگیزه بر روی سیستم ها تمرکز می کنند. از این باور که آنها مستعد اتلاف وقت هستند و از منظم بودن قرار ملاقات ها یا عدم رعایت موعد مقرر نگران هستند، به دنبال سیستم ها و تکنیک ها می گردند. این یک پاسخ قابل درک است، اما مشکل آن این است که آنها علائم را به نادیده گرفتن علت مورد توجه قرار می دهند. آنها به دنبال راهنمایی های سریع یا راه حل های آسان هستند در حالی که راه حل در واقع بسیار پیچیده تر از آن است. آنها بدون اینکه شکاف لوله را وصله کنند، آب را از روی زمین پاک می کنند - با تظاهرات مسئله اما بدون ردیابی آن به منبع آن.

به همین دلیل، این راهنمای میدانی برای مدیریت و مدیریت زمان شما باید با موضوع انگیزه ها شروع شود - با پرداختن به سوالات چرا قبل از اینکه به مسائل مربوط به چگونه. تنها زمانی که دلیلی را که باید در وقت خود صرف کنید را مشخص کرده اید، خود را برای ساختن سیستمی آماده کرده اید که به شما امکان می دهد آن را با اطمینان و استقامت انجام دهید.

کمی خوب در این راهنمای میدانی، بخش کاملی را خواهید یافت که تکنیک های بهره وری و طرح ایجاد یک سیستم کامل را ارائه می دهد. ممکن است در حال حاضر وسوسه شوید که به آن پایین بروید، اما من از شما می‌خواهم که خود را مهار کنید. من از شما می‌خواهم که خود را منظم کنید تا به این امور مقدماتی بپردازید و آنچه را که خود خدا در مورد سرپرستی و مدیریت زمان خود می‌گوید در نظر بگیرید. من از شما می‌خواهم که یک پایه محکم بگذارید و تنها پس از آن شروع به ساختن یک سیستم در بالای آن کنید. این کار به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد، اما به شما اطمینان می دهم که پاداش های بیشتری نیز خواهد داشت.

طرح

اجازه دهید به شما بگویم که این راهنمای میدانی چگونه آشکار می شود.

ابتدا، من شما را به بخشی از کتاب مقدس می برم که هم شما را به چالش می کشد و هم انگیزه می دهد. این به شما کمک می‌کند بفهمید که چرا اینقدر مهم است که تعهد خود را به خداوند از طریق مدیریت زمان وفادار ابراز کنید. و همچنین به شما کمک می کند تا هدف مدیریت زمان خود را درک کنید. در طول راه مکث خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که می دانید مباشر بودن به چه معناست و چرا کتاب مقدس اغلب بر این مفهوم تکیه می کند.

پس از انجام آن، ما شروع به بحث در مورد روشی برای بهره وری خواهیم کرد. این شامل تکمیل نوعی از خود ممیزی است که در آن تعیین خواهید کرد که خداوند برای شما مباشر و مدیریت چه معنایی دارد. و سپس به شما منجر خواهد شد که یک سیستم ساده بسازید که بتوانید آن را در زندگی خود پیاده سازی کنید - یک سیستم ساده که دستاوردهای بزرگی را در سازمان شخصی شما به ارمغان می آورد و با اعتماد به نفس شما که عمداً زندگی خود را به سمت بهترین و بالاترین اولویت ها هدایت می کنید.

و سپس، همانطور که به نتیجه می‌رسید، شروع به زندگی در آن سیستم می‌کنید با این لذت که بدانید آنچه را که باید به خاطر بسپارید، انجام می‌دهید، و به آنچه شایسته توجه است توجه می‌کنید (در حالی که با اطمینان آن را از چیزی که ارزش توجه شما را ندارد دور می‌کنید). شما زمانی را که خدا به شما برای خدمت به اهدافش در این دنیا داده است، با موفقیت مدیریت و مدیریت خواهید کرد.

کار و استراحت

چیزهای کمی در زندگی شیرین تر از محدود کردن یک روز کاری سخت با یک خواب خوب شبانه است. اگر تا به حال یک روز را در خارج از منزل به انجام کارهای فیزیکی سخت گذرانده باشید - حمل بارهای سنگین، تاب دادن تبر، کندن خندق - می دانید لذت فرو رفتن در رختخواب برای استراحت چیست. چیزهای کمی در زندگی شیرین تر از یک خواب خوب به دست آمده است.

اما چند چیز در زندگی شرم آورتر از خوابیدن در زمانی است که باید سر کار باشید. هنگامی که وظایفی برای انجام دادن و انجام وظایفی وجود دارد، آنگاه نه شغلی دارید که بخوابید و نه کاری که استراحت کنید. دعوت شما قیام، خدمت و برکت دادن، عشق ورزیدن و مراقبت است. خجالت آور است که بخوابیم وقتی کاری هست که باید انجام شود.

استراحت و خواب، برخاستن و کار کردن - اینها در ذهن پولس رسول هنگام نوشتن نامه خود به رومیان بود. بذار توضیح بدم

با شروع فصل 12، او شروع به توضیح می کند که مسیحیان چگونه باید در برابر یکدیگر زندگی کنند و چگونه باید نسبت به دنیای اطراف خود زندگی کنند. کلید عشق است. مسیحیان همیشه باید با افراد دیگر به گونه ای ارتباط برقرار کنند که ابراز محبت کند.

از این رو، او دستورالعمل هایی مانند: "عشق صادقانه باشد" (v9) و "یکدیگر را با محبت برادرانه دوست بدارید" (v10) می دهد. او می‌گوید، "در هماهنگی با یکدیگر زندگی کنید" (v16) و "تا آنجا که به شما بستگی دارد، با همه در صلح زندگی کنید" (v18). در فصل 13 او همه را با گفتن این جمله خلاصه می کند: "همسایه خود را مانند خود دوست بدار" (v9). شما به عنوان یک مسیحی فراخوانده شده اید که دیگران را به همان شکلی که مسیح شما را دوست داشته است دوست داشته باشید: فروتنانه، ایثارگرانه، فداکارانه، خلاقانه، زیاده روی.

و در این زمینه عشق به دیگران است که پل ناگهان یک ساعت زنگ دار را در دست می گیرد که زنگ آن به صدا در می آید و به صدا در می آید - نوعی زنگ هشدار که نمی توانید نادیده بگیرید. در این زمینه عشق است که پولس به مسیحیان می گوید: "زمان بیدار شدن فرا رسیده است." به آنچه او در 13:11-14 می گوید نگاه کنید:

علاوه بر این شما زمان را می دانید که ساعت بیدار شدن شما از خواب فرا رسیده است. زیرا نجات اکنون به ما نزدیکتر از زمانی است که برای اولین بار ایمان آوردیم. شب گذشته است. روز نزدیک است پس بیایید کارهای تاریکی را دور بریزیم و زره نور بپوشیم. درست راه برویم مثل روز، نه در عیاشی و مستی، نه در فحشا و نفسانی، نه در دعوا و حسادت. اما عیسی مسیح خداوند را بپوشید، و برای ارضای امیال جسم، هیچ تدبیری در نظر نگیرید.

می خواهم این ندا را بشنوی تا بیدار شوی. و من از شما می خواهم که از آن اطاعت کنید. من می خواهم شما بیدار شوید تا بتوانید وظایفی را که خداوند برای شما تعیین کرده انجام دهید. 

من قبلاً بیان کرده‌ام که یک راهنمای میدانی به معنای عملی است - تا در نهایت به نوعی روش‌شناسی منجر شود. و من قبلاً قول داده ام که به آنجا خواهیم رسید. اما قبل از اینکه بتوانیم تأسیس کنیم چگونه برای انجام کارها باید ایجاد کنیم چی باید انجام شود و قبل از آن، چرا کاری که ما انجام می دهیم در وهله اول اهمیت دارد. از این رو، ما می خواهیم توجه خود را به دو دعوت به عمل از این کلمات در رومیان معطوف کنیم - فراخوان هایی برای عمل که به ما در مورد اهمیت مدیریت صادقانه و مدیریت زمانی که خدا به ما اختصاص داده است، می آموزد. تنها پس از پی ریزی پایه های مناسب است که می توانیم روشی بسازیم که موفقیت آمیز و طولانی مدت باشد.

خداوند از طریق این آیات ما را به بیدار شدن و رسیدن به کار دعوت می کند. و برای اینکه در مدیریت و مدیریت زمان خود وفادار باشیم، باید دقیقاً این کار را انجام دهیم - از خواب غفلت خود بیدار شویم و با پشتکار همان کسی باشیم که خدا ما را فرا می خواند و آنچه را که خدا از ما می خواهد انجام دهیم.

مباشرت

قبل از اینکه نگاه دقیقی به دستورالعمل های پولس بیندازیم، باید یک مفهوم کلیدی برای نحوه استفاده از زمان و زندگی خود در نظر بگیریم: مباشرت. مباشر یک مدیر یا سرپرست است. مهمتر از همه، مباشر است نه یک مالک وظیفه مباشر این است که مسئولیت چیزی را که شخص دیگری در اختیار دارد بپذیرد. مسیحیان در مورد پول با مباشرت آشنا هستند - ما می‌دانیم که تمام پول در نهایت متعلق به خداست و بنابراین، ما مالک پول خود نیستیم، بلکه مباشر پول خدا هستیم. به همین ترتیب، ما صاحب مواهب و استعدادهای خود نیستیم، بلکه مباشر هدایا و استعدادهایی هستیم که خداوند کریمانه به ما بخشیده است. و آنچه در امور مالی و صفات صادق است در مورد زمان نیز صادق است. زمان از آن خداست که آن را به ما تقسیم می کند و برای نحوه استفاده ما از آن حساب می خواهد.

از این رو، پولس در نامه خود به کلیسای افسوس می‌گوید: «پس با دقت بنگر که چگونه راه می‌روی، نه به عنوان نادان، بلکه خردمندانه و بهترین استفاده را از زمان می‌کنی، زیرا روزها بد هستند» (افس. 5: 15-16). ما صرفاً برای استفاده از زمانی که به ما داده شده است نیستیم، بلکه برای استفاده از آن هستیم بهترین استفاده از آن به معنای واقعی کلمه، ما باید زمان را «بازخرید» کنیم، «آن را نقد کنیم» تا به بالاترین و بهترین بازده دست یابیم.

به همین ترتیب، موسی دعا می‌کند: «پس به ما بیاموز که روزهای خود را بشماریم تا قلبی خردمند به دست آوریم» (مزمور 90:12). شمارش روزهای ما به معنای آگاه بودن از اهمیت آنها و متعهد بودن به رفتار دقیق با هر یک است. زندگی ما کوتاه است، اما هر روز هدیه ای از جانب خداوند است که قرار است از آن گرفته شود و برای اهداف او به حداکثر برسد. 

از این رو، ما با زمان ارتباط داریم همانطور که با پول و استعدادها و خیلی چیزهای دیگر مرتبط هستیم - به عنوان افرادی که هدیه گرانبهایی از خدا دریافت کرده‌اند و فراخوانده شده‌اند تا آن را صادقانه و خوب مدیریت کنند. زندگی ای که خوب زندگی می کند، زندگی یک مباشر است.

با درک این موضوع که ما به جای مالک، مباشر زمان هستیم، و با علم به اینکه در برابر خدا برای زمانی که به ما می دهد مسئول هستیم، بیایید توجه خود را به ندای بیداری پولس معطوف کنیم.

بحث و تامل: 

  1. آیا مفهوم کتاب مقدس مباشرت و مقایسه آن با مالکیت را درک می کنید؟ و آیا با روشی که سرپرستی مسئولیتی را بر عهده شما می گذارد که به جای دنبال کردن اهداف خود، زمان خود را برای انجام اهداف خدا اختصاص دهید، راحت هستید؟
  2. آیا فکر می کنید در حال حاضر یک مباشر وفادار زمان خود هستید؟ اگر خدا امروز تمام زمانی را که از زمانی که مسیحی شده اید به شما یادآوری کند و سپس حساب آن زمان را بخواهد، چگونه می توانید به او پاسخ دهید؟
  3. فکر می‌کنید در حال حاضر از چه راه‌هایی به خوبی از زمان خود استفاده می‌کنید و از چه راه‌هایی از نیاز به رشد آگاه هستید؟

بخش اول: بیدار شو

عجیب است اگر به کسی بگوییم وقتی بیدار است بیدار شود. یک نوجوان ممکن است از مادر یا پدر بخواهد که صبح روز بعد او را بیدار کند تا مطمئن شود که به موقع سر کار خواهد آمد. اما اگر صبح روز بعد والدینش او را در آشپزخانه بیابند که از قبل لباس پوشیده و در حال خوردن صبحانه است، شروع به زدن زنگ نخواهند کرد و فریاد نمی زنند: "زمان بیدار شدن است!" واضح است که او نیازی به زنگ بیداری ندارد (همچنین واضح است که آنها شاهد یک معجزه بوده اند!).

در این راستا، می توان با اطمینان گفت که خدا، از طریق پولس رسول، اگر مردم در خواب نبودند، آنها را به بیدار شدن دعوت نمی کرد. او کلمات را هدر نمی داد و به آنها می گفت کاری را که قبلاً انجام می دادند انجام دهند. این به ما می‌گوید که حداقل برخی از افرادی که هنگام نوشتن نامه‌اش به کلیسای رم در ذهن او بودند، احتمالاً خواب بوده‌اند. و اگر این در مورد برخی از آنها صادق بود، ممکن است در مورد شما نیز صادق باشد.

البته این افراد به معنای واقعی کلمه خواب نبودند. آنها به صورت استعاری خواب بودند. خداوند وظایفی را برای آنها تعیین کرده بود و آنها در انجام این وظایف کوتاهی می کردند. خدا آنها را دعوت کرده بود که فعال باشند، اما آنها منفعل بودند. خدا آنها را به زندگی جدی فراخوانده بود، اما آنها در حال زندگی ضعیف بودند. فوریت پولس مستقیماً با بی علاقگی آنها مرتبط بود.

آیا شما خواب هستید؟

آیا ممکن است شما به همان شکلی که به پولس مربوط می شود، خوابیده باشید؟ چطور تونستی بدونی؟ چگونه می توانید بفهمید که آیا شما به این زنگ بیداری نیاز دارید؟

واضح‌ترین سرنخ‌ها را می‌توان در زمینه‌های فوری یافت، در آنچه پولس قبلاً آموزش داده و تأکید کرده است. بنابراین اجازه دهید به طور خلاصه برخی از علائم یک مسیحی را که به جای فعال بودن، تنبل است، مسیحی که نیاز به بیدار شدن دارد (که به سادگی راه دیگری برای گفتن "مسیحی که صادقانه وقت خود را اداره و مدیریت نمی کند" را در نظر بگیریم.

  1. اولاً، اگر به جای تبدیل شدن به شبیه شدن به مسیح، با جهان مطابقت داشته باشید، ممکن است در خواب باشید. در رومیان 12: 2 به ما گفته شده است: "شکل این جهان نشوید، بلکه با تجدید ذهن خود دگرگون شوید." مسیحیان باید به طور قابل توجهی با آنچه قبل از اینکه زندگی خود را به مسیح عهد کنند و نجات او را دریافت کنند، متفاوت باشند. اگر عاشق لذت های دنیوی هستید، اگر به دنبال جاه طلبی های دنیوی هستید، اگر سرگرم سرگرمی های دنیوی هستید، به همان چیزی که خداوند شما را به آن دعوت می کند، خوابیده اید. ذهن شما نیاز به تجدید دارد تا کل خود شما تجدید شود. اگر برای شبیه شدن به مسیح تبدیل نشده اید، هنوز بیدار نشده اید.
  2. دوم، اگر نتوانید هدایای روحانی را که خدا به شما داده است شناسایی و به کار ببرید، ممکن است در خواب باشید.. رومیان 12: 6 این فرمان را ارائه می دهد: "با داشتن هدایایی که بر اساس فیضی که به ما داده شده متفاوت است، از آنها استفاده کنیم." روح القدس به هر یک از ما به گونه ای هدیه می دهد که به ما امکان می دهد یکدیگر را برکت دهیم، محبت کنیم و به یکدیگر خدمت کنیم. او ما را فرا می خواند تا با پشتکار این موهبت ها را کشف کرده و به کار گیریم. اگر از هدایای خود برای خدمت به دیگران و به ویژه سایر مسیحیان در بافت کلیسای محلی استفاده نمی کنید، ممکن است لازم باشد بیدار شوید.
  3. سوم، اگر به طور فعال به دیگران ابراز عشق نمی کنید، ممکن است در خواب باشید. کلمات رومیان 12: 9-10 را در نظر بگیرید و از خود بپرسید: آیا این من را توصیف می کند؟ عشق صادقانه باشد. از آنچه بد است بیزار باشید؛ به خوبی چنگ بزنید. یکدیگر را با محبت برادرانه دوست بدارید. در ابراز احترام از یکدیگر پیشی بگیرید. آیا می توان این را در مورد شما گفت؟ آیا تمام خود و کل زندگی شما با تعهد به دوست داشتن دیگران مشخص شده است؟ آیا هنگام رانندگی به کلیسا در روز یکشنبه، زمانی که با گروه کوچک خود وقت می گذرانید، زمانی که با دوستان خود ارتباط برقرار می کنید، این در ذهن شماست؟ اگر این کار را نمی کنید، شاید به این دلیل است که از خواب بیدار نشده اید.
  4. چهارم، اگر آنچه را که به همه مدیون هستید، ندهید، ممکن است در خواب باشید. رومیان 13: 7 تاکید می کند: "به همه آنچه را که به آنها بدهکار است بپردازید: مالیات به هر که مالیات بدهکار است، درآمد به کسی که درآمد بدهکار است، احترام به کسی که احترام گذاشته می شود، احترام به کسی که احترام است." اگر تسلیم مقاماتی نیستید که خدا در زندگی شما قرار داده است، اگر به کسانی که باید به آنها احترام بگذارید و به کسانی که باید احترام بگذارید بی احترامی می کنید، همسایه خود را مانند خودتان دوست ندارید. شما خواب هستید و باید بیدار شوید.

آیا این زندگی شما را توصیف می کند؟ آیا زندگی شما توسط خدا تغییر می کند؟ آیا در زندگی خود تسلیم مقامات هستید و آنچه را که مدیون آنهاست به همه می دهید؟ آیا استعداد خدادادی خود را به گونه‌ای ابراز می‌کنید که به دیگران خدمت می‌کند؟ و آیا شما دیگران را دوست دارید، حتی بسیار فراتر از آن چیزی که دوست دارید؟

واقعیت این است که بسیاری از مسیحیان در خواب هستند. آنها به عیسی ایمان آورده اند، بخشش او را دریافت کرده اند، اما هنوز به روشی که خدا آنها را به زندگی فرا می خواند زندگی نمی کنند. آنها هنوز در خواب به هدف بزرگ خدا برای آنها هستند. آن‌ها هنوز نمی‌دانند که چگونه انجیل قصد دارد نوع خاصی از زندگی را تحریک و برانگیزد. انجیل یازده فصل اول رومیان قرار است خود را در زندگی شرح داده شده در پنج فصل پایانی به کار گیرد. بنابراین اگر به آموزه رومی ها علاقه دارید، باید بپرسید که آیا زندگی رومی ها را دارید یا خیر. و اگر زندگی رومیان را نمی‌گذرانید، باید بپرسید که آیا واقعاً آموزه رومیان را درک می‌کنید؟

اگر به این شکل زندگی نمی کنید، یا اگر مطمئن نیستید که به این شکل زندگی می کنید، پل به شما می گوید که بیدار شوید. او ساعت زنگ دار را در هوا نگه می دارد و می خواهد صدای زنگ و صدای آن را بشنوید. زنگ می‌زند و می‌گوید بیدار شو.

این زمان برای بیدار شدن است

از آنجا که برخی از مسیحیان روم خواب بودند، و از آنجا که ممکن است شما نیز در خواب باشید، باید صدای بیدار شدن پولس را بشنوید. او در آیه 11 چنین می گوید: "شما زمان را می دانید که ساعت بیدار شدن شما از خواب فرا رسیده است، زیرا نجات اکنون به ما نزدیکتر از زمانی است که ابتدا ایمان آوردیم. شب گذشته است و روز نزدیک است."

ابتدا می گوید: "تو زمان را می دانی." منظور او این است که شما فصل را می‌شناسید، زمینه را می‌شناسید، واقعیتی را که ما در حال حاضر در آن زندگی می‌کنیم، می‌شناسید - واقعیتی که ما بین زمان عروج و بازگشت مسیح زندگی می‌کنیم. ما در این دوران زندگی می کنیم که خداوند برای هر یک از ما وظایف مقدسی را تعیین کرده است. او نوع خاصی از زندگی برای ما دارد، نوع خاصی از شهادت برای ما.

سپس می‌گوید: «الان نجات به ما نزدیک‌تر از زمانی است که ایمان آوردیم.» به عبارت دیگر، مثل این است که او یک جدول زمانی بزرگ با روزی که شما به مسیح آمدید از یک طرف و روزی که می روید با مسیح از طرف دیگر باشید ترسیم می کند. قرار است این را در نظر بگیرید: در آن جدول زمانی کجا هستید؟ شما در واقع نمی دانید چقدر به پایان نزدیک شده اید، اما چیزی که می دانید این است که زمان از آغاز گذشته است. شما این زمان محدود را برای خدمت به هدف خدا دارید و بخشی از آن قبلاً سپری شده است. امروز از دیروز به پایان زمان خود نزدیکترید، امسال نسبت به سال گذشته به پایان زمان نزدیکتر هستید. و این سؤالاتی را در ذهن ایجاد می کند: با گذشت زمان چه کرده اید؟ و قصد دارید با زمان باقیمانده چه کنید؟ آن زمان کوتاه است.

چقدر کوتاه آیه 12 پاسخی را ارائه می دهد: "شب گذشته است و روز نزدیک است." پولس از شما می خواهد که تصور کنید، در حال حاضر، درست قبل از طلوع آفتاب در تاریکی هستید. شب تقریباً تمام شده و روز تقریباً به اینجا رسیده است. و در تصویر او، عیسی مسیح قرار است با طلوع خورشید بازگردد. این تصویری است که او می کشد. و در حال حاضر آسمان کمی روشن تر می شود، در حال حاضر اولین پرندگان شروع به آواز خواندن کرده اند، در حال حاضر تاریکی شروع به دادن جای خود به سپیده دم کرده است. شما در آستانه هستید. شما در لبه هستید. زمان کوتاه است. پایان تقریباً همین جاست.

در سخنان پولس یک فوریت وجود دارد. اگر مسیح در غروب آفتاب برمی گشت، شما زمان زیادی برای دست و پا زدن دارید. اما در تصویر پولس، مسیح با طلوع خورشید در حال بازگشت است، یعنی ساعت کوتاه است. کار فوری است. زمان اکنون است - زمان بیداری و زمان عمل. 

قبلاً گفتم چند چیز در زندگی شرم آورتر از خوابیدن در زمانی است که باید سر کار باشید. هنگامی که وظایفی برای انجام دادن و انجام وظایفی وجود دارد، آنگاه نه شغلی دارید که بخوابید و نه کاری که استراحت کنید. خجالت آور است که بخوابیم وقتی کاری هست که باید انجام شود. و پل روشن می‌کند که اکنون کاری ندارید که بخوابید و تنبلی کنید - شما وظیفه‌ای دارید.

البته سؤالاتی باقی می ماند: این وظیفه چیست؟ چه شکلی است؟ چگونه به عنوان فردی که کاملاً از خدا و اهداف او بیدار است زندگی می کنید؟ این ما را به عنوان بعدی می رساند: خدا کاری برای شما دارد.

بحث و تامل:

  1. آیا راه هایی وجود دارد که در آن خواب بمانید؟ آیا هیچ یک از مطالب فوق شما را محکوم کرد؟
  2. وقتی امثال 6:9-11 و سایر قسمت های مربوط به تنبلی را می خوانید، آیا واقعیت ها و عادت های فعلی زندگی شما را توصیف می کند؟ چگونه می توانید در توبه پاسخ دهید؟   

بخش دوم: خدا برای شما کاری دارد که باید انجام دهید

وظایفی که خداوند شما را به بیداری دعوت می کند چیست؟ چه وظایفی در انتظار شماست؟ به جای استراحت و چرت زدن چه کاری باید انجام دهید؟ یه جور دیگه گفت: تو چی هستی که وقتت رو مدیریت کنی به سمت?

پولس گفته است: "شب گذشته است، روز نزدیک است." و سپس کلمات را اضافه می کند:پس پس" اینها کلمات هدفمندی هستند، کلماتی که از بیداری به فعال شدن می روند و از زنگ بیداری به توضیح این که مسیحیان به زنگ هشدار چه باید بکنند، پل می زنند: «پس بیایید کارهای تاریکی را دور بریزیم و زره نور بپوشیم» (رومیان 13:12).

وظایف دوقلو افراد بیدار

پل این استعاره از درآوردن و پوشیدن را دوست دارد. او در بسیاری از نامه‌های خود از آن استفاده می‌کند تا این ایده را به شما منتقل کند که وقتی به مسیح می‌آیید، وظیفه‌ای دوقلو در انتظار شماست. باید بعضی چیزها را متوقف کنید و کارهای دیگر را شروع کنید. شما باید برخی از رفتارها را متوقف کنید و برخی دیگر را شروع کنید. و این را با لباس به تصویر می کشد. 

در این تصویر کوچک، سربازی در خواب بوده است که ناگهان شیپور می زند تا هشدار دهد که دشمن در حال حمله است. او در رختخواب لباس خوابش را پوشیده است اما زنگ هشدار به صدا در می آید و باید از رختخواب بیرون بیاید و یونیفرم خود را بپوشد. و وقتی به مسیح می‌آیید، باید چنین کاری انجام دهید. البته، این لباسی نیست که باید آن را در بیاورید و بپوشید، بلکه رفتار، نگرش ها، خواسته ها و هر چیز دیگری است که با خود قدیمی مرتبط است - شخصی که با تنبلی به هدف خدا خوابیده است. همه اینها باید با خود جدید جایگزین شود.

در اینجا پل با گفتن اینکه نه تنها به شما می گوید، آن را کمی افزایش می دهد گرفتن خاموش اما به بازیگران از آثار تاریکی این کافی نیست که به آرامی دست و پا بزنیم و تغییر کنیم. آن سرباز باید لباس خوابش را پاره کند، لباس رزمش را بپوشد و راهی خط مقدم شود. آن سرباز اکنون بیدار است، از رختخواب بیرون آمده، برای انجام وظیفه لباس پوشیده و آماده عمل است.

شما هستید؟ آیا از هدف بزرگ خدا بیدار هستید و آیا لباس و اعمال مناسب را به تن دارید؟ به عبارت دیگر، آیا شما با پشتکار قدیمی را کنار می گذارید و جدید را می پوشید؟ رشد مسیحی صرفاً مربوط به اعمال نیست، بلکه به شخصیت نیز بستگی دارد - نه فقط آنچه انجام می‌دهید، بلکه فردی که هستید. در واقع، اگر می خواهید بیشتر شبیه مسیح باشید، باید بیشتر شبیه مسیح شوید. به همان اندازه که مهم است انجام دهید، به همان اندازه مهم است تبدیل شود زیرا اعمال شما همیشه به دنبال شخصیت شما خواهد بود.

همانطور که پولس تعلیمش را گسترش می دهد، توضیح می دهد که درآوردن آن لباس های شب به چه معناست (یا برعکس، پوشیدن آنها). در آیه 13 می‌فرماید: «بیایید مانند روز راه برویم، نه در عیاشی و مستی، نه در فحشا و نفسانی، نه در نزاع و حسادت.»

درست راه رفتن یعنی با آراستگی راه رفتن، با وقار راه رفتن، به گونه ای زندگی کرد که مناسب و شایسته کسی باشد که خدا نجاتش داده و جزء خانواده اش شده است. به عنوان یک مسیحی، باید به جای ناپسندی، شرافتمندانه راه بروید، به جای حقیر، شرافتمندانه راه بروید.

پولس سه جفت کلمه را فهرست می کند که هر یک شکلی از زندگی ناشایست و نامناسب برای یک مسیحی را توصیف می کند - اعمال یا نگرش هایی که به جای جدید، با شیوه زندگی قدیمی مرتبط است. این یک لیست جامع نیست، اما نماینده است.

  1. ابتدا از «عیاشی و مستی» یاد می کند. من می‌دانم که اگر شما از آن دسته افرادی هستید که چند هزار کلمه را در یک راهنمای میدانی می‌خوانید، احتمالاً از آن دسته افرادی نیستید که مست می‌شوند یا در عیاشی شرکت می‌کنند (که در کتاب مقدس بیشتر به مهمانی‌های مشروب‌خوری اشاره دارد تا مناسبت‌های جنسی). اما باید در نظر بگیریم که چه چیزی پشت این کلمات نهفته است. در حالی که آنها آشکارا به زندگی پر از مهمانی و گردش، زندگی مشروب و اعتیاد اشاره می کنند، زندگی پر از فرار را نشان می دهند، یک زندگی غیر جدی که صرف دوری از وظایفی که خداوند تعیین کرده است. و این ممکن است چیزی باشد که شما می توانید با آن چیزی بیش از مستی آشکار شناسایی کنید.
  2. بعدی «بی اخلاقی و شهوانی جنسی» است. آنها به گناهان بدن اشاره دارند، گناهان جنسی. این یعنی استفاده از دیگران برای رضایت خود و استفاده نادرست از مواهب خوب خدا برای اهداف خودخواهانه به جای اهداف خدا. امروزه تعداد کمی از عوامل در جامعه تأثیر عمیق‌تری بر مدیریت و مدیریت زمان گذاشته‌اند تا درگیر شدن در امور غیراخلاقی جنسی، به ویژه از طریق پورنوگرافی.
  3. سپس «مشاهده و حسادت» می آید. اینها گناهان اجتماعی هستند که بر روابط شما با دیگران تأثیر می گذارند. شما ممکن است آنقدر درستکار باشید که خودتان را مست نکنید، ممکن است خیلی نجیب باشید که با کسی که همسرتان نیست بخوابید، اما اگر دعوا دارید، اگر دوست دارید دعوا کنید، اگر کوچک و حسود هستید، اگر از آنچه خدا به شما داده ناراضی هستید و به آنچه که او به دیگران داده است حسادت می‌کنید، به گونه‌ای با او زندگی می‌کنید که او را درگیر می‌کنید. شما هنوز در خواب هستید، همچنان مانند کسی رفتار می کنید که در طول شب به جای بیدار شدن برای خدمت به خداوند در طول روز در حال خوابیدن است. ممکن است فرصت‌هایی را برای صرف وقت خود در جهت عالی‌ترین اهداف از دست بدهید، زیرا آن را به پایین‌ترین اهداف اختصاص می‌دهید.

به جای اینکه زندگی خود را در گریز و زیاده خواهی، در بداخلاقی جنسی و مشاجره های بی معنی از بین ببرید، به چه کاری فراخوانده شده اید؟ ما عادت داریم که به ما بگویند از مسیح تقلید کنید یا شبیه مسیح باشید. در اینجا پولس آن را کمی متفاوت بیان می کند. او در آیه 14 می گوید: "عیسی مسیح خداوند را بپوشید." همانطور که آن رفتارهای زشت را به تعویق می اندازید، باید مسیح را بپوشید. به عبارت دیگر، شما باید مسیح را به عنوان لباس یا زره خود بپوشید. این تصویری از اتکای کامل به او، وقف کامل به او، تسلیم کامل به او و انجام تمام تلاش خود برای تقلید از او از هر جهت است.

پولس این آیه را با اصرار به پایان می رساند که شما باید «برای ارضای امیال جسم، تدارک نبینید». این بدان معناست که حتی در نظر نگیریم که چگونه گوشت را تغذیه کنیم یا چگونه میل شیطانی آن را ارضا کنیم. به معنای عدم اشتیاق به گناه یا خیال پردازی نسبت به ارتکاب آن است و به معنای امتناع از توجه به ارضای گناه به جای رضایت حاصل از اطاعت از خدا و انجام اراده اوست. این شما را فرا می‌خواند تا اطمینان حاصل کنید که به ذهن خود اجازه نمی‌دهید در زمانی که باید روی مسیح ساکن باشد، روی گناه متمرکز شود و زمانی که باید در حال برنامه‌ریزی برای خدمت به خداوند باشید، وقت خود را صرف برنامه‌ریزی برای گناه کردن نمی‌کنید. به عبارت دیگر، شما را فرا می‌خواند که وقت خود را به سوی آنچه خدا را خوشحال می‌کند، اختصاص دهید و از آنچه او را آزرده می‌کند دوری کنید.

آنچه گناهان را به هم پیوند می دهد

حالا میرسیم به کلید. آنچه همه این گناهان را به هم پیوند می دهد این است: آنها در عشق شکست خورده اند. این مهم است زیرا مفهوم بزرگ انجیل که پولس به طرز شگفت انگیزی در فصل های 1 تا 11 رومیان بیان کرده است عشق است! ناتوانی در عشق ورزیدن، ناتوانی در درک و به کار بردن انجیل است. اگر به آموزه رومیان 1-11 اعتقاد دارید، باید زندگی رومیان 12-16 را انجام دهید. و این زندگی کاملا متعهد به عشق است.

انجیل شما را به عشق ورزیدن به همان شکلی که دوست داشته اید فرا می خواند. شما را فرا می خواند تا خود را در مسیح که تجسم عشق است بپوشید. وظیفه شما، دعوت شما، مسئولیت شما، امتیاز شما این است که زندگی خود را عاشقانه بگذرانید - دوست داشتن دیگران به عنوان نمایشی از عشق خدا به شما و عشق شما به او.

این بدان معناست که بهره وری شما بسیار بیشتر از خودتان است. وظیفه شما در زندگی این نیست که هدف شخصی ابداع کنید و در جهت آن زندگی کنید، نه بررسی اعماق قلب خود و ساختن نوعی معنای درونی. وظیفه شما عشق ورزیدن، سرپرستی و مدیریت زمان خود برای عشق است. بهترین دلیل برای بهره وری این است که بتوانید عشق و سپاس خود را به خدا در عشق و خدمت به دیگران ابراز کنید. این همان زندگی است که خدا شما را به آن فرا می خواند. این مدیریت و سرپرستی شماست.

همسایه خود را دوست داشته باشید

هر مسیحی باید اشتیاق عمیقی برای مولد بودن داشته باشد. شما باید اشتیاق عمیقی برای مولد بودن داشته باشید - بهترین زمان خود را به بهترین اهداف اختصاص دهید، و صادقانه و آگاهانه زمان خود را به گونه ای مدیریت کنید که اراده خدا را برای خود اجرا کنید. بهره‌وری، همانطور که در جای دیگر تعریف کرده‌ام، عبارت است از «مدیریت مؤثر هدایا، استعدادها، زمان، انرژی و اشتیاق خود برای خیر دیگران و جلال خدا».

بهره وری عبارت است از به کارگیری هدایای خود (هدایای معنوی که خداوند در درجه اول برای خدمت به سایر مسیحیان به شما می دهد)، استعدادهای شما (آن توانایی های ذاتی که به شما داده است)، زمان (تعداد روزها و سال هایی که به شما اختصاص داده است)، انرژی (نزول و جریان توانایی های شما در طول روز، هفته و حتی در طول زندگی) - و همه اشتیاق را به شما بخشیده است (به ویژه برای شما شور و شوق ایجاد می کند) از این طریق نام او را با نیکی کردن به دیگران تجلیل کند. این است که تمام آنچه را که هستی و هر آنچه که داری را بگیری و آن را در خدمت دیگران به بیرون برگردانی. «زیرا ما ساخته او هستیم که در مسیح عیسی برای اعمال نیکویی که خدا از قبل آماده کرده بود آفریده شدیم تا در آنها سیر کنیم» (افس. 2:10). همانطور که شما صادقانه مباشرت می کنید و زمان خود را برای جلال دادن خدا از طریق خدمت به دیگران مدیریت می کنید، در رکاب منجی ما قدم می گذارید که این چنین صادقانه وقت خود را برای جلال دادن خدا با خدمت به شما صرف کرد.

و این چیزی است که من می خواهم بیش از هر چیز از این راهنمای میدانی بردارید - شما فرا خوانده شده اید تا زندگی خود را به سمت عشق هدایت کنید. شما فراخوانده شده اید تا بی وقفه زندگی خود را به این بهترین و عالی ترین هدف هدایت کنید.

بحث و تامل:

  1. با صداقت مطلق، آیا شما در بند گناهانی هستید که پولس بیان می کند؟ اگر هستید، آیا می‌توانید بفهمید که چگونه بر توانایی شما برای مدیریت صادقانه و مدیریت زمانتان تأثیر می‌گذارد؟ ممکن است خداوند شما را به انجام چه کاری در مورد آن گناهان دعوت کند؟
  2. چرا زندگی ای که در جهت ابراز عشق خود به خدا از طریق دوست داشتن دیگران انجام می شود چنین زندگی رضایت بخشی است؟ چرا رضایت بخش تر از زندگی در جهت هدف درونی است؟ 3.
  3. عیسی و نحوه مدیریت زمان خود را در نظر بگیرید. از مثال او چه می توانید یاد بگیرید؟
  4. چه اقدامات خاصی ممکن است خدا شما را به انجام آن فراخواند تا زندگی خودخواهانه را با زندگی ایثارگرانه و خودخواهی را با ابراز عشق به دیگران جایگزین کنید؟

بخش سوم: روشی برای سرپرستی و مدیریت

این ما را در نهایت به روش شناسی می رساند. و روش شناسی اهمیت دارد زیرا تماس شما بسیار مهم است و وظیفه شما بسیار فوری است. افرادی برای دوست داشتن وجود دارند. فرصت هایی برای خدمت وجود دارد. نعمت هایی برای اعطا وجود دارد. و با اجرای برخی از روش ها، می توانید توانایی خود را در استفاده از هر یک افزایش دهید.

از این رو، من می خواهم به شما کمک کنم تا روشی بسازید - مجموعه ای از عادات و تعهدات - که به شما امکان می دهد زمان خود را مدیریت کنید. این تنها روش نیست و یک روش کامل هم نیست. اما این روشی است که برای من و بسیاری دیگر در سال‌های زیادی که آن را آموزش می‌دهم مؤثر بوده است. مکان بسیار خوبی برای شروع است و همانطور که رشد می کنید، می توانید آن را با زندگی، شرایط و شخصیت خود تطبیق دهید. شش مرحله وجود دارد.

مرحله اول: مسئولیت های خود را فهرست کنید

اولین قدم این است که مسئولیت هایی را که خداوند به شما محول کرده است، فهرست کنید. شما زمان محدودی در اختیار دارید و تعداد نامتناهی فرصت های بالقوه برای متعهد شدن به آن. یک مدیر مالی نه تنها باید تعیین کند که در چه چیزی سرمایه گذاری کند، بلکه در چه چیزی سرمایه گذاری کند نه سرمایه گذاری در آن. و همین امر برای یک مدیر زمان نیز صادق است. شما باید در نظر بگیرید که استفاده مسئولانه از زمان شما چیست و چه استفاده غیرمسئولانه ای از زمان شما خواهد بود. از کاربرگ بهره وری برای این مرحله و موارد بعدی استفاده کنید.

پس کاری که من از شما می خواهم انجام دهید این است که مدتی زمان بگذارید و حوزه های مسئولیت خود را در نظر بگیرید. حوزه مسئولیت نقشی است که خداوند برای شما تعیین کرده یا وظیفه ای را که به شما داده است. برخی از آنها ذاتی انسانیت شما هستند و برخی به شرایط شما بستگی دارند. 

یکی از حوزه های مسئولیت که برای همه ما مشترک است، خودمان هستیم. ما می توانیم آن را "شخصی" بگذاریم. ما باید از بدن، روح و ذهن خود مراقبت کنیم - آنها را در معرض چیزهای مفید قرار دهیم و از آنها در برابر آنچه مضر است محافظت کنیم. یکی دیگر از حوزه‌های جهانی مسئولیت «خانواده» است، زیرا همه ما اعضای یک خانواده هستیم و در قبال ترکیبی از والدین، فرزندان، خواهران و برادران و احتمالاً سایر اقوام تعهداتی داریم. از آنجایی که ما مسیحی هستیم، یک منطقه مسئولیت «کلیسا» نیز داریم، زیرا خدا ما را فرا خوانده است تا ایمان خود را در یک جامعه عبادت کننده و خدمتگزار زندگی کنیم. تقریباً همه ما یک منطقه مسئولیت "شغل" یا "حرفه" خواهیم داشت که موقعیت اصلی را توصیف می کند که زمان ما را پر می کند، خواه کار در اداره، تحصیل در مدرسه یا مراقبت از کودکان باشد. موارد دیگر ممکن است شامل «اجتماعی»، «دوستان»، «سرگرمی» یا «همسایگان» باشد. آنها به اندازه زندگی ما متفاوت خواهند بود.

چند دقیقه ای را به تفکر در این زمینه ها و ایجاد فهرستی از آنها اختصاص دهید. سعی کنید دسته بندی ها را به اندازه کافی گسترده کنید که هر چیزی که در زندگی مسئولیت آن را دارید توسط یکی از آنها احاطه شود، در عین حال به اندازه کافی محدود کنید که بیش از پنج یا شش نفر نداشته باشید. از نظر شخصی، من پنج مورد زیر را در زندگی خود دارم: شخصی، خانوادگی، اجتماعی، کلیسا، تجاری. از نظر طراحی، هیچ کاری در زندگی لازم نیست انجام دهم و هیچ مسئولیتی در زندگی بر عهده من نیست که تحت یکی از آن دسته بندی ها قرار نگیرد.

هنگامی که این دسته بندی های اصلی را ایجاد کردید، به آنها بازگردید تا هر کدام را با جزئیات بیشتری در نظر بگیرید. تحت آن حوزه‌های مسئولیت، شروع به فهرست کردن وظایف، نقش‌ها یا کارکردهای مختلف کنید. برای انجام این کار، سؤالی مانند این را در نظر بگیرید: چه وظایف، نقش‌ها، پروژه‌ها یا مسئولیت‌های خاصی در هر حوزه مسئولیتی به شما محول شده است؟ یا شاید مانند این: وقتی روزی فرا رسد که خدا حساب بخواهد، چه چیزی را باید صادقانه سرپرستی کنید؟

در بخش «شخصی» ممکن است چیزی شبیه به این فهرست کنید:

  • سلامت جسمانی (ورزش)
  • سلامت معنوی (کتاب مقدس، دعا، کتب مسیحی)
  • رشد شخصی (یادگیری، حفظ کردن، خواندن برای رشد)

یا در زیر "خانواده":

  • مراقبت و رهبری معنوی (همسر، فرزندان، عبادات خانوادگی)
  • خانه (تعمیرات، نگهداری)
  • مراقبت های مالی (بودجه، صورت حساب ها، برنامه ریزی مالی)
  • رشد خانواده (تعطیلات، تفریح)

این کار را برای هر حوزه مسئولیتی ادامه دهید تا زمانی که تعدادی نقش یا وظایف در زیر هر یک فهرست شده باشد.

در این مرحله باید درک خوبی از آنچه زندگی شما را تشکیل می دهد داشته باشید. با تکمیل این ممیزی، درک درستی از آنچه خداوند شما را مسئول آن قرار داده است و درک معیارهایی که او ممکن است برای ارزیابی موفقیت شما در هر یک از آنها استفاده کند، به دست آورده اید. شما در راه خود هستید!

مرحله دوم: ماموریت خود را مشخص کنید

مرحله دوم اختیاری است اما مفید است. اکنون که ذهن خود را در اطراف زندگی خود پیچیده اید، ممکن است ارزش این را داشته باشید: موفقیت چگونه به نظر می رسد؟ چگونه می توانید بفهمید که در حال موفقیت هستید؟ یا چند هفته یا چند ماه بعد به چه نوع فوری نیاز دارید تا خود را در هر یک از این حوزه های مسئولیت به جلو برانید؟

من به شما پیشنهاد می کنم یک بیانیه ماموریت بسازید. در اینجا دو گزینه وجود دارد: شما می توانید یک بیانیه ماموریت واحد ایجاد کنید که کل زندگی شما را در بر می گیرد، یا می توانید یک سری بیانیه ماموریت ایجاد کنید، یکی برای هر حوزه از زندگی خود. بیانیه ماموریت صرفاً بیانیه هدف است که می تواند به عنوان یک معیار یا استاندارد عمل کند. همانطور که هفته گذشته را در نظر می گیرید، می توانید بیانیه ماموریت خود را بخوانید و از خود بپرسید: "آیا این را انجام دادم؟" همانطور که هفته پیش رو را در نظر می گیرید، می توانید بیانیه ماموریت خود را بخوانید و از خود بپرسید: "چگونه این کار را انجام خواهم داد؟" 

در اینجا یک بیانیه مأموریتی است که من برای منطقه مسئولیت "کلیسا" خود استفاده می کنم: "تعلیم، آموزش، و اداره کردن تا اعضای کلیسا بالغ و تکثیر شوند." این من را به اقدامات خاصی فرا می‌خواند (تعلیم، آموزش، اداره کردن) که هدفشان تقویت یک هدف خاص است (اعضای کلیسا در ایمان به بلوغ می‌رسند و انجیل را به اشتراک می‌گذارند). این هم یک هدف است و هم نوعی مسئولیت پذیری، زیرا به من اجازه می دهد بپرسم: "آیا من این کار را کردم؟" و "چگونه این کار را انجام دهم؟"

با در نظر گرفتن این موضوع، از شما می‌خواهم که یا یک بیانیه مأموریت ایجاد کنید که همه حوزه‌های مسئولیت شما را در برگیرد، یا یک بیانیه مأموریت برای هر یک از حوزه‌های مسئولیت خود ایجاد کنید. ایجاد چنین عباراتی می تواند دشوار باشد، اما چرا آن را امتحان نکنید و به اصلاح و تکمیل آنها در هفته ها و ماه های آینده ادامه دهید. آنها می توانند با تغییر شرایط زندگی شما تغییر کنند. به یاد داشته باشید که اصل کنترل کننده عشق است، که هر یک از این ماموریت ها باید به هر طریقی با انجام آن هدف مرتبط باشد.

بخشی از زیبایی تعیین ماموریت خود این است که به شما کمک می کند به سوالاتی در مورد نحوه استفاده از زمان خود پاسخ دهید. به شما اعتماد به نفس بیشتری در گفتن «بله» یا «نه» به فرصت‌های مختلفی که برایتان پیش خواهد آمد، می‌دهد. شما یاد خواهید گرفت که به فرصت هایی که با ماموریت شما سازگار است، "بله" بگویید و به فرصت هایی که ممکن است آن را مختل یا در تضاد باشد، "نه" بگویید.

مرحله سوم: ابزارهای خود را انتخاب کنید

شما تا کنون یک ممیزی روی زندگی خود انجام داده اید و ماموریت خود را مشخص کرده اید. مرحله سوم این است که ابزار خود را انتخاب کنید.

ابزارها برای انجام کارها ضروری هستند. خوب ابزارها برای انجام خوب و کارآمد کارها ضروری هستند. بنابراین، منطقی است که برای انتخاب ابزار مناسب برای کار، کمی تلاش کنید. سه ابزار وجود دارد که برای یک سیستم بهره وری کارآمد و قابل اعتماد ضروری است. این سه متمایز و در عین حال مکمل هم هستند. در تعامل این سه است که شما قدرت خود را تقویت می کنید.

ابزار اطلاعاتی. یک ابزار اطلاعاتی به شما امکان می دهد اطلاعات را جمع آوری، سازماندهی، ذخیره و دسترسی داشته باشید. نسخه کلاسیک این ابزار یک کابینت بایگانی است. یک کابینت بایگانی دارای چندین کشو برای دسته های مختلف اسناد است، دارای زبانه هایی برای تقسیم کشوها به واحدهای کوچکتر است و دارای پوشه هایی برای نگهداری عکس ها یا اسناد جداگانه است. این یک سیستم بصری و مؤثر بود و هنوز هم هست. با این حال، امروزه اطلاعات دیجیتالی بسیار بیشتری نسبت به فیزیکی است، بنابراین اکثر مردم یک برنامه را در دستگاه خود به کابینت در دفتر خود ترجیح می دهند. گزینه های عالی عبارتند از Dropbox، Apple Notes، Microsoft OneNote، Notion و Evernote.

ابزار برنامه ریزی. یک ابزار زمان‌بندی به شما امکان می‌دهد زمان را تجسم کنید، آن را سازماندهی کنید و یادآوری‌هایی در مورد آنچه نزدیک و فوری است دریافت کنید. به عبارت دیگر یک تقویم است. در جایی که قبلاً یک تقویم کاغذی روی یخچال یا دیوار شما آویزان بود، اکنون اکثر مردم به تقویم مبتنی بر برنامه در تلفن خود مهاجرت کرده‌اند. هر اپلیکیشن ساز و سیستم عاملی شامل یکی است و از نظر ویژگی ها و قدرت با یکدیگر قابل مقایسه هستند. Apple Calendar، Google Calendar، Outlook Calendar — اشتباه کردن سخت است.

ابزار وظیفه. یک ابزار وظیفه به شما امکان می دهد تا موارد انجام کار خود را جمع آوری و سازماندهی کنید، سپس با نزدیک شدن به مهلت های آنها، آنها را یادآوری کنید. این ابزار جدیدتر از ابزارهای اطلاعاتی و ابزارهای زمان بندی است، اما اهمیت کمتری ندارد. مهمتر از همه، این جزء سوم و نهایی را به یک سیستم موثر بهره وری اضافه می کند. همانند تقویم‌ها، تقریباً هر برنامه‌ساز و سیستم‌عاملی در حال حاضر دارای یکی است. Apple Reminders، Google Tasks و Microsoft To Do همگی قابل مقایسه و کافی هستند.

برای هر یک از این ابزارها، پیشنهاد می‌کنم با یک گزینه ساده مانند گزینه‌ای که همراه تلفن شما ارائه می‌شود شروع کنید و فقط در صورتی که متوجه شدید که به آن نیاز دارید، ویژگی‌ها و پیچیدگی‌ها را اضافه کنید. برای اکثر افراد در اکثر شرایط، گزینه های اساسی کافی خواهد بود.

بنابراین برای بررسی گزینه‌ها و انتخاب گزینه‌هایی که استفاده می‌کنید، زمان بگذارید. یک ابزار اطلاعاتی، یک ابزار زمان‌بندی، و یک ابزار کار را انتخاب کنید و چند دقیقه‌ای را صرف یادگیری نحوه عملکرد هر یک کنید.

مرحله چهارم: ساخت یک سیستم

مرحله چهارم ساختن یک سیستم است که مجموعه ای از روش ها، رویه ها و روال های تکراری و هماهنگ است. یک سیستم از ابزارهای شما برای کمک به شما استفاده می کند تا اطمینان حاصل کنید که آنچه را که باید انجام دهید، به خاطر سپردن آنچه باید به خاطر بسپارید، و توجه به آنچه که بالاترین اهمیت است را انجام می دهید. 

مهمتر از همه، شما باید سیستمی بسازید که به آن اعتماد کنید. شما سیستمی می‌خواهید که آنقدر قابل اعتماد باشد که به آن اعتماد کنید تا اطلاعاتی را که در آینده به آن نیاز دارید ذخیره کند و در صورت نیاز آن‌ها را بازیابی کند، کارهایی را که برای تکمیل آنها نیاز دارید به خاطر بسپارد و شما را به سمت تکمیل به موقع آنها هدایت کند، و بدانید که کجا باید باشید و اطمینان حاصل کنید که در مواقع لزوم در آنجا هستید. شما تمام این اطلاعات را به ابزارهای خود می سپارید و به سیستم خود اعتماد می کنید تا آنها را برای شما بیاورد.

ابزار اطلاعاتی شما برای ذخیره اطلاعات است. از آن برای گرفتن فایل‌ها، اسناد و سایر اطلاعات کوچک مانند یادداشت‌های جلسه یا ایده‌هایی که ناگهان در ذهن شما نقش می‌بندند، استفاده کنید. هنگامی که با هر قطعه اطلاعاتی روبرو می شوید که ممکن است در آینده نیاز به دسترسی داشته باشید، آن را در ابزار اطلاعات خود ذخیره کنید.

ابزار زمان‌بندی شما جایی است که می‌توانید مقدار زمان در دسترس خود را تجسم کنید و تصمیم بگیرید که چه چیزی را در آن زمان قرار دهید. این مکان برای ذخیره جلسات و قرار ملاقات ها و سایر رویدادهایی است که باید در یک مکان خاص و در یک زمان خاص اتفاق بیفتند. وقتی جلسه ای تشکیل می دهید یا به یک رویداد متعهد می شوید، آن را به ابزار زمان بندی خود اضافه کنید.

ابزار وظیفه جایی است که کارهایی را که می خواهید تکمیل کنید را ثبت کرده و به آنها تاریخ سررسید اختصاص دهید. معمولاً اینها به جای پروژه های کل، وظایف ریز هستند. ایجاد کاری که «کتاب بنویس» است ممکن است مفید نباشد زیرا خیلی بزرگ، خیلی دلهره آور است و ماه ها طول می کشد تا تکمیل شود. مفیدتر این است که آن یک کار بزرگ را به مجموعه‌ای از کارهای کوچک‌تر تقسیم کنیم که می‌توانند به تدریج تکمیل شوند: «ایجاد طرح کلی»، «عناوین تحقیق»، «نوشتن مقدمه» و غیره. پیشنهاد می‌کنم هر کار را با یک فعل (یعنی کلمه عمل) شروع کنید تا مشخص شود که برای تکمیل آن کار واقعاً چه کاری باید انجام شود.

یک اصل سازماندهی به خوبی تثبیت شده این است: «خانه ای برای همه چیز و مانند آن با موارد مشابه همراه است». این بدان معناست که وظایف، رویدادهای شما، و اطلاعات شما همه دارای خانه هستند و هر کدام باید در جای مناسب خود قرار گیرند. نه تنها این، بلکه در ابزاری مانند ابزار اطلاعاتی شما، اطلاعات مرتبط باید به نحوی با هم گره بخورند، بنابراین همه اسناد مالیاتی شما در یک مکان و تمام تصاویر خانواده شما در مکان دیگری قرار دارند.

بنابراین هنگامی که ایمیلی حاوی یک سند مهم در قالب PDF دریافت می کنید، آن را در ابزار اطلاعات خود ذخیره کنید. وقتی رئیستان به شما می‌گوید سه‌شنبه آینده ساعت ۳ بعدازظهر در دفترش با او ملاقات کنید، یک قرار به ابزار برنامه‌ریزی خود اضافه کنید. وقتی همسرتان از شما می‌خواهد در راه خانه به فروشگاه بروید، یک کار را به ابزار کار خود اضافه کنید. از هر ابزار برای انجام کاری که برای آن طراحی شده است استفاده کنید و تمام تلاش خود را برای حفظ تمایز بین آنها انجام دهید.

مرحله پنجم: یک بررسی ایجاد کنید

مرحله پنجم مرحله ای است که به طور منظم انجام می شود - روزانه برای برخی، هفتگی برای برخی دیگر و فقط ماهانه برای بقیه. در این مرحله سیستم و ابزارهای خود را بررسی می کنید تا مطمئن شوید همه چیز همانطور که باید باشد است. هر سیستمی به جای نظم به سمت هرج و مرج و هر فردی به جای تلاش به سمت بی تفاوتی گرایش دارد. به همین دلیل هر سیستمی به درجه ای از مراقبت و نگهداری متکی است. 

پیشنهاد می‌کنم در ابتدای هر روز، یا حداقل هر روز کاری، چند لحظه وقت بگذارید تا مطمئن شوید که به ابزار کار خود نگاه کرده‌اید تا ببینید چه وظایفی در آن روز و در چند روز آینده قرار است. همچنین به ابزار برنامه ریزی خود نگاه کنید تا ببینید در روزهای آینده چه قرارها و جلساتی برنامه ریزی شده است. این به شما کمک می کند تا متوجه شوید که چقدر زمان در دسترس دارید تا به انجام کارها اختصاص دهید. نگاهی بیندازید و سپس انتخاب کنید که کدام کارها را می توانید تکمیل کنید یا حداقل در زمان موجود به سمت تکمیل حرکت کنید. ابزار زمان‌بندی شما به شما می‌گوید چه زمانی در دسترس است و ابزار وظیفه شما به شما می‌گوید چه وظایفی را می‌توان در آن زمان تنظیم کرد.

دومین بررسی منظم به صورت هفتگی یا ماهانه انجام می شود. در این بررسی، حوزه‌های مسئولیت خود را همراه با بیانیه‌های مأموریت خود بررسی می‌کنید تا در نظر بگیرید که آیا زندگی‌ای را دارید که خدا شما را به آن فراخوانده است یا خیر. اساساً از شما می پرسید که آیا در هر یک از زمینه های مسئولیت خود به خدا و همنوعان خود ابراز عشق می کنید؟ نه تنها این، بلکه از شما خواهید پرسید که در هفته ها یا ماه های آینده چه اقداماتی ممکن است انجام دهید. این یک بررسی ایده آل برای برنامه ریزی برای هر بعد از ظهر جمعه یا شاید یک بعد از ظهر جمعه در ماه است.

این دو بررسی به مراقبت از سیستم شما و حفظ آن به خوبی کمک می کند. از طریق بررسی هایی مانند این است که شما واقعاً شروع به زندگی در سیستم می کنید و اطمینان حاصل می کنید که به خوبی کار می کند و قابل اعتماد است.

مرحله ششم: کارها را انجام دهید

قدم ششم و آخر این است که کارها را انجام دهید! این است که مباشر و مدیریت زمان خود را. و شما این کار را با دنبال کردن سیستم خود و استفاده از ابزارهای خود انجام می دهید. از ابزارهای خود روز به روز استفاده کنید، بررسی های منظم خود را کامل کنید و به سیستم اجازه دهید تا اعتماد شما را به دست آورد. سیستم را تا زمانی بسازید که به آن اعتماد کنید تا هر آنچه را که باید به خاطر بسپارید، به شما بگوید هر جا که نیاز دارید باشید، و شما را به سمت وظایفی هدایت کند که بیشترین هدفی را که خداوند به شما داده است، برآورده کند. سیستم را بسازید، از سیستم استفاده کنید، سیستم را حفظ کنید و مایل باشید آن را با شرایط متغیر زندگی خود تطبیق دهید.

بحث و تامل:

  1. کدام یک از این مراحل را در حال حاضر انجام داده اید، چه به روشی که در اینجا توضیح داده شده است یا موارد دیگر؟ کدام یک برای شما جدید خواهد بود؟ آیا چیزی برای شما به عنوان چالش برانگیز به نظر می رسد؟
  2. چه کسی مربی یا دوست قابل اعتمادی است که می‌توانید از او بخواهید تا در هنگام ساختن سیستمی برای بهره‌وری، پاسخگو نگه دارید؟

نتیجه گیری

من این راهنمای میدانی را با اصرار شروع کردم که مهم‌تر از هر سیستم بهره‌وری یا هر سیستمی که به شما در تسلط بر زمانتان کمک می‌کند، ایجاد انگیزه است. من اطمینان دارم که شما آموخته اید که انگیزه ها مهم هستند و بهترین سرپرستی از بهترین انگیزه ها ناشی می شود. من اطمینان دارم که شما آموخته اید که بهترین انگیزه برای سرپرستی و مدیریت زمان، انگیزه عشق است - نشان دادن عشق خود به خدا و ترس از کاری که او برای شما انجام داده است، با هدایت عمدی و لذت بخش زندگی خود به سمت هدف عالی دوست داشتن دیگران. هیچ انگیزه ای بزرگتر، هدفی بزرگتر و رضایتی بالاتر از این وجود ندارد. به همین دلیل است که خدا ما را آفرید و خدا ما را نجات داد.

منابع پیشنهادی

  • بهتر انجام دهید: راهنمای عملی برای بهره وری توسط تیم چالیز
  • بهترین چیز بعدی: چگونه انجیل روش انجام کارها را تغییر می دهد توسط مت پرمن
  • بازخرید بهره وری: انجام کارهای بیشتر برای جلال خدا توسط ریگان رز

هر سه این کتاب‌ها دیدگاهی کاملاً مسیحی در مورد بهره‌وری و مدیریت زمان را بیان می‌کنند و هر سه شما را به منابع بیشتری راهنمایی می‌کنند که می‌توانند با رشد شما در دانش و اجرا مفید باشند.

دانلود کتاب کاراز اینجا به کتاب صوتی دسترسی پیدا کنید